بازی روسیه با کارت ایران یا ما با کارت روس ها؟
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - حکم رییس جمهوری روسیه برای لغو ممنوعیت ارسال موشک های اس ۳۰۰ به ایران را می توان نخستین دستاورد کلان پس از تفاهم کلی و بیانیه لوزان سوییس و قبل از توافق نهایی در تیرماه دانست.
این سامانه موشکی که به عنوان یکی از پیشرفته ترین سامانه های ضد هوایی شناخته می شود از این توانایی برخوردار است که 100 هدف را به صورت همزمان هدف قرار دهد و قابلیت فوق العاده آن به این سبب است که در هر ارتفاعی می تواند به موشک یا هواپیمای جنگی اصابت کند.
قرارداد خرید این موشک ها 8 سال قبل منعقد شده بود اما دیمیتری مدودف رییس جمهوری وقت روسیه در سال 2010 و تحت فشار آمریکا و به بهانه تحریم های مصوب شورای امنیت سازمان ملل از تحویل آن خودداری می ورزید و کار به شکایت ایران و درخواست غرامت 4 میلیارد دلاری کشید که البته نتیجه آن اعلام نشد.
اکنون اما ولادیمیر پوتین حکمی را امضا کرده که به موجب آن فرمان قبلی دایر بر منع ارسال موشک های اس 300 لغو می شود و به گفته دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ایران که به مسکو رفته بود تا پایان سال جاری میلادی (دی ماه امسال) تحویل تهران خواهد شد.
هر چند برخی فرمان پوتین را فرصت طلبی سیاسی می دانند و ایران را از موشک بازی با مسکو پرهیز می دهند اما اتفاقا سیاست، فن بهره برداری از فرصت هاست.
این دیدگاه بر این باور است که روس ها هستند که با کارت ما بازی می کنند و از دریاچه لوزان برای خودشان ماهی می گیرند و این بیم را مطرح می کنند که حال که روابط ما با غرب خصوصا آمریکا رو به بهبود است و وزیر خارجه ایران با وزیر خارجه آمریکا که یک بار برای ریاست جمهوری ایالات متحده خیز برداشته بود از شب تا صبح گفت و گو می کند نیازی به نزدیکی با مسکو نیست.
در این که روس ها قصد دارند از این فضا استفاده کنند و از یک سو بیم ناک گشایش روابط تهران با غرب هستند و می خواهند پیشاپیش جای پای خود را محکم کنند و ازجانب دیگر ضرب شستی به آمریکایی ها نشان بدهند و تحریم های اعمال شده علیه خود بعد از ماجرای اوکراین و کریمه را پاسخ گفته باشند تردیدی نیست اما ایران هم در این میانه نفع خود را می برد چرا که این پیام را به کنگره آمریکا منتقل می کند که چنانچه بخواهید در مسیر توافق و لغو تحریم ها سنگ اندازی کنید گزینه های دیگر نیز وجود دارد. منتها هنر دولت روحانی این است که این کار را با توجیه و بدون تحریک رقیبان انجام می دهد و بی آن که نیاز به طرح سخنان هیجانی و بی پشتوانه باشد.
اگر در دولت قبل رویکرد به مسکو از سر ناگزیری بود و طرف روسی هم به وضوح این نکته را درمی یافت و افکار عمومی هم نگران درغلتیدن به آغوش همسایه پیمان شکن بود اکنون نه از سر اجبار که با اختیار و قابلیت توجیه بین المللی این کار صورت می پذیرد.
هر گاه درجهان قدرت های بزرگ رقابت داشته و در ایران نیز دولتمردان توانا و ملی بر سر کار بوده اند این فرصت برای ما فراهم شده که از این اختلاف و شکاف بهره ببریم اما هر زمان که یکی از این دو مولفه غایب بوده با مشکل مواجه شده ایم.
به عنوان مثال مادام که ژوزف استالین در اتحاد شوروی در اوج قدرت بود آمریکایی ها هم از متحد خود در جنگ جهانی حساب می بردند دولت ملی مصدق هم تهدید جدی نشد اما تا جمهوری خواهان کاخ سفید را در دست گرفتند و استالین هم درگذشت، نقشه سرنگونی مصدق را طراحی و کمتر از 6 ماه بعد اجرا کردند.
با شکست آلمان در جنگ جهانی اول و انقلاب در روسیه و تضعیف این کشور بریتانیا دوباره جان گرفت و در ایران امکان چانه زنی از دست رفت.
اکنون نیز هم در ایران دولتی بر سر کار است که قدر فرصت ها را می داند و هم آمریکا و روسیه رقابت دوباره خود را البته نه در حد جنگ سرد از سر گرفته اند و بهترین فرصت برای ما فراهم شده تا از یک سو با روس ها مغازله کنیم و از جانب دیگر با غرب از درِ آشتی درآییم تا هر دو بر سر ایران رقابت کنند.
موفقیت تحویل موشک های اس 300 البته پاسخی به ادعاهای دلواپسان داخلی یا گامی برای رفع دلواپسی آنان هم هست زیرا برخی می گفتند هزینه های هسته ای و تحریم ها را به این خاطر باید تحمل کرد که پای استقلال کشور و جلوگیری از حمله دشمنان در میان است و جنبه بازدارندگی دارد. با همین نگاه می پرسیدند: اگر از ما هراسی نداشته باشند برای توطئه و حمله دلیر می شوند و حال می بینند با توافق مصون تر شده ایم و به سامانه ای دفاعی دست می یابیم.
با یک تیر سه نشان هدف گرفته شده است. اول «ساختمان تحریم ها» که به تعبیر رییس جمهوری ترک برداشته و این موشک ها هنوز دریافت نشده بر ساختمان تحریم ها نشسته چرا که روسیه به عنوان یکی از 6 کشور تحریم کننده در لغو تحریم ها پیشگام شده است.
هدف دیگر اسراییلی ها که گمان نبرند در پی محدودیت برنامه هسته ای با ایرانی ضعیف شده رو به رو خواهند شد. ایران پس از تحریم نه تنها به لحاظ اقتصادی و مالی که از حیث نظامی و دفاعی هم توانمندتر خواهد بود.
هدف سوم هم غربی ها و مشخصا آمریکاست که بدانند ترجیح ایران در دوران جدید البته آنهایند اما اگر خود نخواهند دیگران هم هستند. دیگرانی که این بار با آمریکا به دو دلیل رودربایستی ندارند: نخست این که می توانند بگویند ایرانی ها بد عهدی نکردند و پیمان از آن سو شکست و دوم به این سبب که چون خود نیز زخم تحریم بر تن دارند احساس همراهی یا واکنش بیشتری نشان می دهند.
پوتین نیز البته زمان فرمان لغو حکم را هوشمندانه انتخاب کرده اما فارغ از این که روسیه چه انگیزه ای دارد هر طرف باید به منافع خود بیندیشد.
در گذار روزها دهم تیر ماه که برسد از دو حالت خارج نیست: یا توافق نهایی صورت می پذیرد و کنگره آمریکا بازی در نمی آورد که نیازی به گسترش روابط اقتصادی با روسیه در این حد نیست یا در احتمالی ضعیف به هر دلیل مانع تراشی می کنند که این مرتبه دیگر روس ها محظورات گذشته را ندارند و تا توافق نهایی می توان قرار داد 20 میلیارد دلاری فروش روزانه 500 هزار بشکه نفت خام و تحویل کالا در قبال آن را به اجرا درآورد.
پس، این روسیه نیست که با کارت ایران بازی می کند یا تنها روسیه نیست که با کارت ایران بازی می کند. ایران نیز می تواند با دقت و ظرافت با کارت روسیه بازی کند.
منتها این بازی باید تاکتیکی و موقت و به منظور برانگیختن حسادت خواستگاران غربی باشد نه عقد دایم با همسایه شمالی چرا که به گواه تاریخ در بزنگاه ها تنهایمان می گذارد و اقتصاد ما با بازگشت شرکت های بزرگ خصوصا در دو حوزه نفت و خودرو سازی رونق می گیرد و هنگامی که اموال بلوکه شده مان آزاد شود به جای این که نفت بدهیم و کالا بگیریم پول می دهیم و کالایی را که می خواهیم خریداری می کنیم.
نظر شما :