با تداوم حمایت از محور مقاومت
ایران در بحبوحه مذاکرات هستهای، غزه را از دست نمیدهد
دیپلماسی ایرانی: نمی توان ارزش سختی ها و رنج هایی که این روزها بر ملت فلسطین می رود را برشمرد اگر چه همانند همیشه جامعه جهانی لام تا کام بسته است و چیزی به روی خود نمی آورد. اجساد کودکان غزه و آتشفشان خونی که از زنان و کودکان به وجود آمده به جای آن که وجدان های خفته را بیدار کند به زمینه ای برای رقابت قدرت های منطقه ای و بین المللی برای اعمال نفوذ بیشتر تبدیل شده است. قدرت های بیرونی در حال بازبینی محاسبات سیاسی خود هستند در حالی که اسرائیل همه وقت خود را به کشتن مردم بی گناه و محروم کردن آنها از حق اولیه شان صرف کرده است.
مصر و به دنبال آن عربستان هر دو از پیشبرد کارایی برای توقف خونریزی های جدید اسرائیل در غزه حداقل از بعد انسانی آن ناتوان هستند. برایشان امکان پذیر نیست که با حماس که از سیاست های آنها به دور است و تلاش می کند همچنان راه و روش اخوان المسلمین در منطقه را دنبال کند، کنار بیایند. دولت حماس در مرزهای ناآرام خود در صحرای سینا تهدیدهای امنیت ملی خود را مورد محاسبه قرار داده و به این نتیجه رسیده تلاش مصر برای آتش بس در غزه شاید بتواند جلوی خونریزی های بیشتر را بگیرد اما هیچ سودی برای محرومیت های مردم فلسطین ساکن غزه در بر نخواهد داشت و هیچ گونه دستاورد سیاسی یا استراتژیکی برایش به ارمغان نخواهد آورد.
در مقابل، قطر غزه را به چشم دریچه ای برای ورود پر قدرت خود به عرصه سیاسی می بیند. به ویژه بعد از آن که در سوریه و در مصر با شکست اخوان المسلمین در حفظ قدرت شکست سنگینی متحمل شد و هزینه های سرسام آوری پرداخت. برای همین تردیدی به دل راه نمی دهد که به همراه ترکیه از حماس حمایت نکند.
اما واشنگتن هیچ سودی در سوء استفاده دوحه از حرکت های اسلامی برای نفوذ بیشتر در غزه نمی بیند و به این درک رسیده است که مصر می تواند همچنان بازیگر موثر در اعلام آتش بس به دلیل اهمیت سیاسی و موقعیت جغرافیایی اش در مرزهای مورد منازعه باشد.
در چارچوب این درگیری سنی – سنی برای نفوذ بیشتر در غزه و پرونده فلسطین، نقش ایران همانند همیشه حساسیت های همیشگی را نزد پایتخت های عربی ایجاد کرده است. موشک های جنگی قسام که توسط گروه های فلسطینی ساخته شده اند به خوبی استمرار روابط تهران و حماس را نشان دادند. موشک هایی که به روشنی جای انگشت ایرانی ها بر روی آنها دیده می شوند. تمایل حماس به ایران و سوریه به دلیل ریشه های اخوانی اش با آغاز بحران سوریه رنگ باخت و بعضی از موازنه های سیاسی خود را به دلیل درگیر شدنش در بازی های سیاسی جهان عربی و اسلامی در بحران سوریه از دست داد، اما با سقوط حکومت اخوان در مصر به سرعت محاسبات خود را مورد بازنگری قرار داد چرا که خوب می داند بدون حمایت اساسی مالی و سیاسی از آن توانایی ادامه فعالیت های سیاسی خود را ندارد. این در حالی است که کتائب الاقصی به هیچ وجه روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع نکرده است. در ماه های اخیر گزارش شده که حماس بیش از پیش با وساطت قطر به آغوش ایران بازگشته است.
به هر حال نمی توان انتظار نداشت که تهران به این سادگی برگه برنده خود را در نفوذ منطقه ای و پیشبرد طرح های منطقه ای اش آن هم در بحبوحه مذاکرات هسته ای اش با غرب از دست بدهد. تهران همچنان مواضع خود در قبال حکومت سوریه را حفظ کرده و هیچ چیز که مانع از حمایتش از "جریان مقاومت" شود، وجود ندارد. عملیات "فلات استوار" که اسرائیل علیه غزه آغاز کرده است به خوبی نشان داد که ایران به هیچ وجه از رویکرد پراگماتیک خود دست نکشیده و همچنان به خطوط قرمز خود پایبند است.
در منطقه ملتهب و ناآرام ما که گروه های مسلح بنیادگرا می روند مرزهای نفوذ خود را با خون افراد بی گناه ترسیم کنند و سرنوشت همه فلسطین، نه فقط غزه، مسیحیان منطقه، نه فقط مسیحیان موصل، سرنوشت ملت سوریه و همه ملت های منطقه به طور کامل، در گرو حکومت های منطقه ای جدیدی است که می خواهند به قیمت ریخته شدن خون و اشک بیشتری از مردم بی گناه تشکیل شود. در این وقت های تلف شده، اسرائیل می تواند از این وضعیت بیشترین بهره را ببرد.
منبع: النهار/تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
انتشار اولیه : پنجشنبه 2 مرداد 1393 / باز انتشار : چهارشنبه 8 مرداد 1393
نظر شما :