سایه تنش بیشتر بر رابطه هند - آمریکا
پیروزی که به ضرر اوباما تمام شد
دیپلماسی ایرانی: در حالی که دولت باراک اوباما رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده عزم خود را برای نزدیکی به آسیا جزم کرده است، به نظر می رسد که آسیا هم در حال قرار گرفتن در مسیری نوین و غیرقابل پیش بینی است . این نگاه در خصوص هیچ کجا به اندازه هندوستان مصداق پیدا نکرده است. نتیجه 5 هفته برگزاری انتخابات در این کشور به پیروزی نارندرا مودی منتهی شد. به نظر می رسد که مودی با تشکیل دادن دولت ائتلافی که هسته آن را حزب ناسیونالیست وی به نام بهاراتتا جاناتا تشکیل خواهد داد، نخست وزیر آتی هند خواهد بود. مودی در حقیقت یکی از اعضای دومینوی رهبران جدیدی است که در آسیا روی کار می آیند و یا قرار است در جریان انتخابات آتی در برخی کشورها دولت را در دست بگیرند. یک سال از روی کار آمدن دولت جدید در چین که پیش بینی می شود ده سال عمر آن باشد می گذرد. در اندونزی هم در ماه جولای مردم با شرکت در انتخابات رئیس جمهور جدیدی برای خود انتخاب خواهند کرد و به نظر می رسد که فرماندار جاکارتا از شانس بسیار بالایی برای پیروزی برخوردار باشد. کهنه کاران سیاست مانند نواز شریف در پاکستان و شینزو آبه در ژاپن در دو سال گذشته به قدرت بازگشته اند. رهبران جدید مانند روسای جمهور کره جنوبی و ایران هم شکل دادن به دولت های نوپای خود را آغاز کرده اند. عراق و افغانستان در انتظار دولت های جدید هستند و سرنوشت تایلند و بنگلادش هم که در سال جدید انتخابات را پشت سرگذاشتند همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. همانطور که می بینید با موجی از تغییرات سیاسی روبه رو هستیم.
از نگاه امریکایی ها ، صعود مودی می تواند چالش برانگیزترین بحث ها باشد. با اینکه رابطه دو جانبه میان امریکا و هند از زمان روی کار آمدن اوباما در امریکا ، سرد شده است اما همین شرایط فعلی هم در مقایسه با آنچه در انتظار این رابطه در سایه مودی خواهد بود بسیار گرم به نظر خواهد رسید. در میان اولویت های دولت اوباما در دو سال و نیمی که از حضور وی در قدرت باقی مانده است ، هند باید جایگاه ویژه ای را در راس هرم سیاست های امریکا در آسیا به خود اختصاص دهد. اصلی ترین ابهامی که پس از پیروزی مودی رخ می نماید این است که هیچ کس نمی داند او دقیقا در قبال ایالات متحده چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت؟ شاید باید دیپلماسی امریکا در خصوص هند را در این خصوص مقصر بدانیم. تنش واشنگتن با مودی به سال 2002 بازمی گردد، زمانی که بیش از 1000 مسلمان در جریان یک شورش مردمی در منطقه تحت فرماندهی مودی جان خود را از دست دادند. دولت مودی هیچ کاری برای متوقف کردن این شورش ها انجام نداد و برخی اعتقاد دارند که مودی عمدا چنین کشتاری را به راه انداخت. در سال 2012 به دستور دیوان عالی هند تحقیقات گسترده ای در این خصوص انجام شد اما هیچ گونه تخلفی در این مورد از جانب مودی به اثبات نرسید و البته که مودی از عذرخواهی در این خصوص سرباز زده و تنها به ابراز تاسف بسنده کرد.
در حالی که شورش در گوجاراتی تنها نقطه ای نیست که نشان از عدم توجه مودی به حکومت قانون دارد ، پرونده وی در این خصوص یک مورد دیگر را هم شامل می شود. آمیت شاه از مشاوران ارشد مودی که کمپین حزب او در یکی از پرجمعیت ترین شهرهای هندوستان را به راه انداخته و به نظر می رسد که در دولت وی هم کرسی مهمی را به خود اختصاص دهد چهار سال پیش وادار به استعفای از پست خود به عنوان استاندار گوجارات شد. اتهام وی این بود که دستور قتل مظنونان به فعالیت های جنایتکارانه را بدون تشکیل دادگاه صادر کرده بود.
بلافصله پس از شورش های رخ داده در سال 2002 میلادی بود که مودی به چهره ای منفور در نزد اروپایی ها و امریکایی ها تبدیل شد. امریکا در سال 2005 ، ویزای ورود مودی به این کشور را لغو کرد. بریتانیا دراکتبر 2012 به ده سال ممنوعیت ورود مودی پایان داد و به نظر می رسد که با وجود نبود بیانیه ای در این خصوص مودی به محض تکیه دادن به کرسی نخست وزیری بتواند به ایالات متحده هم سفر کند. مساله اینجا نیست که آیا مودی می تواند به عنوان نماینده 1 میلیارد هندی به ایالات متحده سفر کند و یا آیا مودی به دلیل رفتارهای اروپا و امریکا در سال 2002 و پس از ان از این کشورها انتقام خواهد گرفت یا نه؟ مساله اینجاست که احتمال دارد هند با حضور مودی در راس هرم قدرت در آن، به نوعی ترجیح دهد تا با کشورهای دیگر جز ایالات متحده وارد مراوده شود. در حالی که اروپایی ها عملا در یک دهه گذشته به مودی پشت کرده بودند او در این سیزده سال بر روی رابطه با چین ، ژاپن و کشورهای حوزه خاورمیانه سرمایه گذاری کرده بود.
علاوه بر این به نظر می رسد که دولتی که حزب بهاراتتا جاناتا به روی کار بیاورد دیدگاه ایدئولوژیکی متفاوتی از حزب حاکم کنگره خواهد داشت. هفته گذشته در فایننشال تایمز مطلبی منتشر شد با این محتوا که آیا مودی تاچر هندوستان خواهد بود یا هیتلر؟ در این نوشتار تاکید شده بود که برخلاف دولت نهرو گاندی که اعضای آن به زبان انگلیسی مسلط ، آموزش دیده غرب و سکولارهایی از میان نخبگان بودند ، مودی به مدرن سازی هندوستان بدون توسل به اصول غربی اعتقاد دارد. در این نوشتار در نهایت نتیجه گیری می شود که مودی تاچر خواهد بود و نه هیتلر.
مساله دیگری که در خصوص مودی مصداق دارد این است که وی به طبقه ناسیونالیست های هندو تعلق دارد.با وجود تاکیدهای مودی بر دولت مداری مناسب و فعالیت های اقتصادی و شعار انتخاباتی وی مبنی بر اینکه ما می خواهیم سرویس های بهداشتی بسازیم و نه معابد رنگارنگ ، اما دولت وی شدیدا تحت تاثیر مکتب Hindutva است . عقیده ای که بر اساس آن دولت در هند باید منعکس کننده ارزش های هندو باشد . این مساله در تناقض کامل با سیاست های نهرو – گاندی است که خواهان ارتقای دموکراسی سکولار در هند بودند. این دیدگاه در حقیقت جمعیت 165 میلیوینی مسلمانان در هندوستان و البته مسلمانان کشورهای هند ، پاکستان و بنگلادش را هم نگران خواهد کرد.
رابطه میان دهلی نو و واشنگتن در چند سال اخیر به واسطه بازرسی بدنی و بعضا توهین آمیز برای دیپلمات های این کشور در خاک امریکا هم اندکی به دلخوری منتهی شده است. دیپلمات های هندی همواره سوژه بی احترامی های امریکایی ها بوده اند. علاوه بر این توجه امریکا بیشتر بر روی سوریه ، روسیه، اوکراین ، ایران و چین متمرکز است تا هندوستان. ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری جورج بوش رابطه بسیار بهتری با مانموهان سینگ نخست وزیر وقت هندوستان داشت. در آن سالها بود که در معامله ای هسته ای امریکا، ورود هند به باشگاه هسته ای را رسما پذیرفت و راه را برای همکاری های تکنیکی بیشتر میان دهلی نو و واشنگتن هموار کرد.
مهم نیست که مودی چه نگاهی به ایالات متحده داشته باشد مساله اینجاست که دولت اوباما بهانه های خوبی برای استقبال از مودی در اختیار دارد. مودی می تواند در نهایت راه را برای سرمایه گذاری های بیشتر خارجی در هند هموار ساخته و همین مساله هم به توسعه بیشتر و خلق فرصت های بیشتر برای هند منتهی خواهد شد.
خجالت آور است اگر مودی به رهبر هندی تبدیل شود که در نهایت قفل آزادی های اقتصادی بیشتر را باز کرده اما آزادی های مذهبی و سیاسی را مسدودتر می کند. ایالات متحده و متحدان آنها باید به نقش مهمی که آزادی مذهبی در هند بازی می کند تاکید کرده و در خصوص برابری جنسیتی و تامین امنیت در این کشور هم موضع گیری کنند. علاوه بر این با توجه به نگرانی های گسترده در خصوص وجود شبه نظامی گری اسلامی در پاکستان و تنش موجود میان هند و این کشور و همچنین بحران کشمیر به نظر می رسد که رابطه امریکا با هند می تواند در تامین امنیت این منطقه نقش کلیدی را ایفا کند. دولت باراک اوباما باید با عبور از گذشته ، سفیر جدید و مقتدری را راهی هندوستان کرده و دوباره به ارتقای رابطه دوجانبه ای بیندیشد که دو کشور در کمتر از یک دهه پیش از ان برخوردار بودند.
منبع : نشنال اینترست / ترجمه : تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :