آینده سوریه در ابهام
آیا تهران می تواند اسد را به ژنو ببرد؟
دیپلماسی ایرانی: نقاط معدودی در جهان وجود دارند که خوش بینی به آنها به اندازه سوریه در پایین ترین سطح باشد، جایی که جنگ شهری دو سال است که بی وقفه ادامه دارد. اوضاع در سوریه وخیم است. نزدیک به 10 میلیون نفر به کمک غذایی و دارویی نیاز دارند و 6 و نیم میلیون نفر نیز از خانه های شان آواره شده اند. حتی محافظه کارانه ترین برآورد ها نیز نشان می دهد 126 هزار نفر در این بحران که از مارس 2011 آغاز شده، جان خود را از دست داده اند. اینچنین است که به نظر می رسد نقطه پایانی برای تراژدی سوریه وجود ندارد.
بحران سوریه به گونه ای پیش رفته که در آن نه حکومت می تواند ادعای پیروزی داشته باشد، نه مخالفان. هفته گذشته سرانجام پس از کش و قوس های فراوان تاریخی برای کنفرانس ژنو 2 تعیین شد(22 ژانویه)، هر چند که هنوز حضور گروه های مخالف در این نشست در پس پرده ای از ابهام قرار دارد. پیش از تعیین این تاریخ، ایران و گروه 1+5، توانستند به توافقی مقدماتی بر سر برنامه های هسته ای تهران دست یابند. توافقی که امید به تعامل آمریکا و ایران در کنفرانس ژنو 2 و درک زمینه های مشترک برای پایان دادن به بحران سوریه را افزایش داده است.
اما چنین هدفی بدون تغییر محاسبات استراتژیک آمریکا که تا کنون مانع حضور ایران در نشست های مربوط به سوریه بوده، محقق نمی شود. روشن است که بدون حضور ایران دور میز مذاکرات سوریه، نمی توان انتظار داشت نتیجه ای از مذاکرات به دست آید. دیدگاه دمشق این است که حکومت می تواند بر معارضان چیره شود، حتی اگر این روند بیش از یک دهه به طول بیانجامد. بنابراین بدون تعهد ایران به دوره انتقال سیاسی در سوریه، نمی توان چشم اندازی برای پایان بحران سوریه متصور بود.
این در حالی است که چنین تعهدی دیگر یک رویای دور از دسترس نیست. ایران دلایل زیادی برای سر و سامان دادن به شرایط سوریه – حتی بدون اسد – دارد. بحران سوریه یک هزینه اقتصادی و انسانی برای جمهوری اسلامی به شمار می رود. از سوی دیگر ادامه این بحران به نفع حزب الله نیست که گروه نیابتی ایران در جهان عرب به شمار می رود.
البته این به این معنی نیست که تهران منافع خود در سوریه را فروگذار کند. هر توافقی که بین دولت و گروه های مخالف در سوریه امضاء شود باید نفوذ تهران در دمشق را حفظ کند. اما تعریف ابعاد این نفوذ گسترده است و حتما در سوریه پس از اسد، این تعاریف به شکل روشن تری مطرح می شود.
در واقع با ورود به دوره گذار سیاسی در سوریه، تهران می تواند تصویر واضح تری از منافع خود داشته باشد. این منافع شامل به رسمیت شناختن ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای و تسلیحاتی با نفوذ سیاسی کافی است. در صورتی که ایالات متحده به مخالفت با حضور ایران در ژنو 2 پایان دهد، همان پیامی را به تهران می فرستد که مدت ها در انتظار آن بود: آمریکا درک می کند که ایران نمی تواند به سادگی نادیده گرفته شود. به این ترتیب آمریکا نیز توپ را به زمین ایران می اندازد و تهران را در شرایطی قرار می دهد که باید به تعهدات خود در مورد سوریه عمل کند.
افزون بر این ، در دوره ای که آمریکا و ایران با یکدیگر دیالوگ برقرار کرده اند، دعوت آمریکا از تهران برای حضور در ژنو 2 ، می تواند یک مشوق برای ایران در برهه ای حساس از مذاکرات هسته ای باشد. ایران بیش از هر کشور دیگری اهمیت حل بحران سوریه را درک می کند.
این رویکرد به انعطاف ایالات متحده بستگی دارد. همانگونه که گروه بین المللی بحران در ماه سپتامبر اعلام کرد، آمریکا باید در مورد زمان برگزاری و دعوت از کشورها برای حضور در ژنو 2، انعطاف به خرج دهد. در صورتی که ایران با آینده سوریه بدون اسد مشکلی نداشته باشد، محتمل ترین گزینه این است که اسد تا پایان دوره ریاست جمهوری خود در مسند حکمرانی این کشور باقی بماند. پایان دوره ریاست جمهوری وی با توجه به اصلاحاتی که او در قوانین ایجاد کرده، سال آینده خواهد بود. تا آن زمان دو طرف می توانند در مورد نحوه طراحی دوره انتقالی به توافق برسند. البته آینده روشن نیست. اما تا زمانی که آمریکا با حضور ایران در ژنو 2 موافقت نکند، یک قطعیت وجود دارد و آن این است که بحران و جنگ و خونریزی در سوریه ادامه می یابد.
منبع: لوب لاگ / تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه: شنبه 16 آذر 1392 / باز انتشار: چهارشنبه 20 آذر 1392
نظر شما :