سخنان آقای رئیس جمهور ، کری را به افغانستان کشاند
بازی دقیقه 90 کرزی با آمریکایی ها
دیپلماسی ایرانی: توافقنامه صلح با امریکا به سوژه دردسر جدید کاخ سفید در افغانستان تبدیل شده است.حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان در تازه ترین اظهار نظرهای خود تاکید کرده که حضور ناتو بی آنکه دستاوردی برای افغانستان به همراه داشته باشد رنج فراوانی را برای این مردم به بار آورده است.. کرزای فاش ساخت تا سال 2005 با جرج بوش رییس جمهور سابق آمریکا روابط خوبی داشت، اما با افزایش آمار قربانیان غیرنظامی در افغانستان، روابط آن دو نیز به هم خورد. صحبت از امضای توافقنامه میان کابل واشنگتن است که در صورت امضای آن بخشی از نیروهای امریکایی همچنان در کشور افغانستان خواهند ماند و در حقیقت امریکا پایگاه نظامی خود را در آنجا محکم تر از گذشته بنا خواهد کرد. کرزای گفته است اگر چنین توافقی برای افغان ها صلح و امنیت نیاورد، افغان ها با آن مخالفت خواهند کرد.پس از سخنان کرزی در این خصوص شاهد سفرغیر منتظره جان کری وزیر امور خارجه امریکا به کابل بودیم. پیش بینی ها حاکی از ان است که کری به دلیل رابطه نسبتا حسنه ای که با کرزی دارد با این سفر سعی در راضی کردن آقای رئیس جمهور و امضای این توافقنامه دارد. پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر مسائل شبه قاره به پرسش های دیپلماسی ایرانی در این خصوص پاسخ داده است :
توافقنامه امنیتی میان افغانستان و امریکا همچنان در حالت کما است. چرا شاهد این تعویق در امضای این بخش از پیمان استراتژیک هستیم؟
زمانی صحبت از پیمان استراتژیک میان امریکا و افغانستان بود که در نهایت به تصویب هم رسید، بخشی از آن پیمان استراتژیک مساله پیمان امنیتی بود، در آن زمان به دلیل مخالفت جدی که در سطح روشنفکران افغانستان و در سطح توده های مردم و حتی کشورهای منطقه وجود داشت کم و بیش در خصوص اینکه نباید این توافقنامه به امضا برسد، بحث بود. در نتیجه افغانستان و امریکا تصمیم گرفتند که آن را به شرایط مساعدتری که بعدها در ارتباط با آن به شکل روشن تری بحث و ابعاد آن روشن شود موکول کرده و سپس توافق امنیتی که بخشی از توافق استراتژیک است به امضا برسد. در حال حاضر بحثی که وجود دارد این است که حامد کرزای شرایطی را برای این توافق اعلام کرده و از سوی دیگر امریکایی ها سعی دارند که هر چه زودتر این توافق پیش از آنکه انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود به امضا برسد و ترجیح می دهند در دولت حامد کرزای که در موقعیت نسبی ضعیف تری قرار دارد این توافقنامه را تحمیل کنند.
هدف اصلی امریکا برای امضای این توافقنامه چیست؟ ایرادها و مانع اصلی آن تا به امروز چه بوده است؟
هدف اصلی امریکا این است که در سال ۲۰۱۴ طبق برنامه ای که اوباما تعیین کرده، امریکا و کشورهای عضو ناتو بخش اعظم نیروهای خود را از افغانستان خارج کنند، اما مشکلی که وجود دارد این است که امریکایی ها قصد ندارند به طور کامل از این کشور خارج شوند بلکه پیشنهاد کردند ۹ پایگاه نظامی در مناطق مختلف افغانستان احداث کنند و بخشی از نیروهای خود را در این پایگاه های مطمئن نگه دارند. این مساله اصلی ترین بحث در ارتباط با این دو کشور و مناسباتشان است. همچنین افغانستان خواهان این است که اگر در آینده سرباز امریکایی جرمی را در افغانستان مرتکب شد در دادگاه های همین کشور مورد محاکمه قرار گیرد اما امریکایی ها معتقدند که این مساله امکان پذیر نیست به دلیل آنکه مخالف قانون اساسی جاری این کشور است و تجربه امریکا در گوشه کنار دنیا نشان می دهد که در هر کشوری که قرارداد نظامی بسته اند زیربار این مساله نرفته اند و به نوعی به کشور مقابل تحمیل کردند که صلاحیت دادگاه های محلی را در ارتباط با تخلفات امریکایی ها به رسمیت نمی شناسند. این موضوع مشکل اصلی است که هم از نظر قانونی و هم به لحاظ حق کنسولگری و کاپیتولاسیون که در دنیا منسوخ شده در افغانستان افکارعمومی به این سمت رفته است که اساسا چنین مساله ای نقض حاکمیت ملی افغانستان خواهد بود.
این توافقنامه تا چه اندازه دست امریکایی ها را در دخالت های سیاسی - نظامی در افغانستان باز نگاه می دارد؟
تجربه سایر کشورهایی که هم اکنون نیروهای نظامی امریکا در آنها مستقر هستند همانند ژاپن، کره جنوبی و در گذشته فلیپین و آلمان سابق نشان می دهد که میزان دخالت و نفوذ امریکایی ها بستگی به آن دارد که حاکمیت در این کشورها تا چه میزان نفوذپذیر باشد و یا در مقابل زیاده طلبی امریکایی ها مقاومت کند. در مورد افغانستان باید گفت که این کشور در موقعیتی نیست که بتواند اعمال قدرت ملی کند و حضور و نفوذ امریکایی ها بیش ازسایر کشورها خواهد بود. به عنوان مثال اگر با ژاپن مقایسه کنیم، ژاپن قدرت اقتصادی است و به تناسب آن می تواند اعمال نفوذ امرکایی ها را محدود کند، اما این توقع را نمی توان از افغانستان داشت به دلیل آنکه این کشور در موقعیت ضعیفی قراردارد و اگر امریکایی ها پایگاه نظامی بدست آورند به طور حتم نوعی اعمال حاکمیت هم خواهند کرد و حتی حاکمیت ملی افغانستان را می توانند نقض کنند بدون آنکه ترسی از واکنش دولت داشته باشند. این یک واقعیت است و کاملا بستگی به این دارد که تا چه اندازه یک قدرت ملی در این کشور شکل بگیرد و بتواند حافظ منافع مردم باشد و اگر همین وضعیت ضعیف ادامه پیدا کند امریکایی ها قدرت نفوذ خواهند داشت.
با توجه به آنچه حامد کرزای گفته است، تا چه اندازه این احتمال را می دهید که توافقنامه در دوران ریاست جمهوری کرزای امضا شود؟
به نظر می رسد صحبت های حامد کرزای خیلی جدی نیست، کرزای با افکار عمومی و برای هدف دیگری بازی می کند وگرنه قرار داد را امضا خواهد کرد. اینکه اعلام کرده لویی جرگه در یک ماه آینده تشکیل خواهد شد و حاضر نیست این قرارداد را به مجلس بفرسد به دلیل آنکه نگران است که آن را تصویب نکنند، اما با توجه به اینکه در لویی جرگه افرادی را گزینش کرده که با این قرارداد موافق هستند به نظر می رسد که کرزای پیش از انتخابات ریاست جمهوری تا فروردین ماه سال آینده این قرارداد را امضا کند. اما هدف کرزای از آنچه که مطرح می کند و به نوعی خود را مخالف امضای قرارداد نشان می دهد و یا اینکه شرط و شروط مطرح می کند، تاثیرگذاری بر افکارعمومی و برای انتخابات است که سعی می کند تیم و یا افراد موردنظرش در موقعیتی قرارگیرند که افکارعمومی را متوجه خود سازند، اما اصل قرارداد در همین دوران امضا خواهد شد و حتی شاید بتوان گفت تا یک ماه آینده هم این توافقنامه امضا می شود.
مساله دیگر صلح با طالبان است که یکی از شروط آنها عدم حضور سیاسی و نظامی نیروهای بیگانه در این کشور است. اگر این توافقنانه امضا شود ممکن است این موضوع به یکی از اصلی ترین چالش های میان دولت و طالبان تبدیل شود؟
البته این احتمال وجود دارد، به دلیل آنکه طالبان می داند اگر نیروهای امریکایی و ناتو پایگاهی در این کشور بدست آورند و باقی بمانند انتظار آنها برای بازگشت به قدرت و احیای عمارت اسلامی به شدت تضعیف خواهد شد، به اضافه آنکه اگر امریکایی ها به این توافق با افغانی ها برسند ممکن است سیاست پاکستانی ها تغییر کند و از اینکه می توانند به طالبان کمک کنند تا آنها به قدرت بازگردند ناامید شوند. بنابراین از دید طالبان ادامه حضور امریکایی ها بسیار خطرناک است به دلیل آنکه راه مقابل آنها را سد خواهد کرد. اما پیامد دیگری نیز می تواند در بر داشته باشد، زمانی که طالبان ناامید شدند که دیگر نمی توانند از طریق قهرآمیز قدرت را در افغانستان بدست گیرند ممکن است تشویق شوند تا با دولت مصالحه کنند و در مصالحه می توانند بخشی از قدرت را بدست آورند با توجه به اینکه پایگاه اجتماعی قوی در میان قبایل پشتون دارند می توانند حتی در روند دموکراتیک شرکت و به قدرت دست پیدا کنند. اما در شرایط کنونی برداشت من این است که تا پیش از امضای قرار داد طالبان حداکثر فشار را هم به لحاظ سیاسی و هم نظامی وارد می کنند تا از امضای آن جلوگیری کنند اما زمانی که امضا شود مجبورند تا در سیاست های خود تجدیدنظر کنند.
آیا تا به امروز هیچ کدام از نامزدها در این خصوص موضع گیری خاصی کردند؟ فضای افکارعمومی چگونه است؟
حقیقت این است که نامزدها تا به امروز سعی کردند از کنار این مساله گذر کنند و به گونه ای برخورد نکنند که در رای آنها تاثیرمنفی گذارد وانتظاراتی که برای دست یابی به قدرت دارند منتفی شود.
مساله دیگر آن است که اصلی ترین گروهی که علی القاعده خواهان امضای این قرارداد است، برخلاف آنچه تصور می شود گروه های مربوط به شمالی ها هستند که نامزد آنها عبدالله عبدالله است. آنها برای این نگران هستند که اگر امریکایی ها به طور کامل از افغانستان خارج شوند طالبان به شکل قهرآمیز قدرت را بدست گیرند و آنها را به دره زید آباد بازگردانند و مانند دوران پیش از آمدن امریکای ها شود که این گروه ها با امریکا همکاری کردند. در نتیجه این نگرانی سبب شده که آنها موافقان اصلی امضای این قرارداد باشند این در حالی است که این گروه ها نزدیک ترین گروه ها به ایران هم به حساب می آیند چراکه فارسی زبانان، ازبک ها و افرادی هستند که از نظر فرهنگی نیز به ایران نزدیک ترند، اما از سوی دیگر اگر مخالفت هایی وجود دارد قوم پشتون و طالبان هستند که مخالفند به دلیل آنکه آنها بر این باورند حاکمیتی که هم اکنون در افغانستان است (علیرغم آنکه حامد کرزای پشتون تبار است) و دخالت امریکا سبب شده قدرت تاریخی پشتون ها که در طول ۲۵۰ یا ۳۰۰ سال گذشته داشته اند مخدوش شود و به همین دلیل است که آنها به شدت مخالف ادامه حضور امریکایی ها هستند. اما حضور نظامی امریکا به نفع اقلیت های شیعه مذهب هزاره ها، تاجیک ها و ازبک هاست.
روسیه هم از جمله کشورهایی است که به شدت نگران ادامه حضور امریکا در افغانستان است، دلیل مخالفت روس ها چیست و آیا نظر آنها تاثیری بر تصمیم گیری افغانستانی ها دارند؟
نگرانی روس ها همانند نگرانی ایران است. روسیه، چین، ایران و تا اندازه ای هندی ها از اینکه امریکا پایگاه نظامی در افغانستان به دست آورد و طولانی مدت در این منطقه باشد نگرانند. به ویژه آنکه روس ها در ارتباط با آسیای مرکزی این ترس را دارند چراکه می دانند اگر امریکایی ها در افغانستان حضور پیدا کنند به تدریج تلاش می کنند تا آسیای مرکزی را از دست امریکا خارج کنند و همان بازی بزرگی که از قرن ۱۹ وجود داشته به نفع امریکایی ها به طور قطعی تمام شود. بنابراین روس ها به شدت نگرانند، البته آنها نگرانی دیگری هم دارند و آن این است که اگر امریکایی ها در افغانستان حضور دائمی پیدا کنند با طالبان هم به نوعی مصالحه برسند در آن صورت گروه های افراطی که در منطقه چچن و ازبکستان و یا ایغورهایی که در چین هستند به نوعی قدرت مانور پیدا کرده و مخالفت های خود را تشدید کنند و جنگ علیه روسیه را ادامه دهند. ممکن است این گروه ها از حمایت های غرب برخوردار باشند و ممکن است رقابت های بین المللی میان روسیه و چین در آینده شکل بگیرد.روس ها از این زاویه هم نگرانند و فکر می کنند اتفاقاتی که در افغانستان می افتد به ویژه نفوذ طالبان در منطقه بدخشان به شدت هم چین و روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را نگران کرده که ممکن است امریکایی ها با گروهایی که آنها در حال جنگ هستند همانند القاعده و زیرمجموعه های آن همانند حزب التحریر ازبکستان و یا جبهه آزادی بخش چچن و یا نهضت ترکستان شرقی کنار آیند و از گروه های افراطی علیه روسیه و چین استفاده کنند. بنابراین سعی می کنند مانع از تحقق این اتفاق شده و افغانستان را تشویق به عدم امضای این توافقنامه می کنند اما به نظر می رسد که قدرت مانور آنها بسیار اندک است.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه:شنبه 20 مهر 1392/ باز انتشار: چهارشنبه 24 مهر 1392
نظر شما :