مذاکرات ایران و امریکا مستلزم حرکت گام به گام است
احمد رشید نویسنده و تحلیلگر سیاست خارجی پاکستانی است که مقالات و کتب او در معتبرترین نشریات و موسسات جهان ارائه می شود. وی از سوی موسسه فارن پالسی در فهرست 100 متفکر برتر جهان معرفی شد. رشید در مصاحبه اختصاصی با ال اچ وی نیوز، ضمن تبیین شرایط فعلی مذاکرات صلح افغانستان، به آینده حضور امریکا در منطقه، روابط ایالات متحده و ایران و ارتباط دو دولت جدید اسلام آباد و تهران می پردازد.
مهم ترین تفاوت های سیاست خارجی دوره نخست و دوم "باراک اوباما" را در قبال افغانستان و پاکستان، در چه مواردی می بینید؟
به نظر من اوباما در دوره اول ریاست جمهوری، بیش تر درگیر خروج نیروها از افغانستان بود. در آن زمان ارتش امریکا اجازه نمی داد کاخ سفید و وزارت امور خارجه، استراتژی گفت و گو را با طالبان دنبال کنند؛ به همین دلیل "ریچارد هولبروک" و "مارک گروسمن" جانشین او، نتوانستند بر فرآیند مذاکره با طالبان تاثیر بگذارند. عدم تمایل ارتش امریکا، سازمان سیا و دولت مردان کاخ سفید، از جمله علل دیگر این امر بود.
در دور دوم، اوباما تمایل بیش تری برای ورود به سیاست در قبال این کشور پیدا کرد؛ به خصوص با تقویت این نظریه که خروج امریکا از افغانستان می تواند به فروپاشی دولت این کشور بینجامد. در همین زمان ایالات متحده به دنبال حمایت جهانی برای ایجاد صلح بود تا بحران این کشور را حل کند؛ اما متاسفانه در حال حاضر این مسئله متوقف شده است.
نقش امریکا در شکل گیری شرایط فعلی افغانستان چیست؟
ایالات متحده در دو راهی بزرگی قرار دارد؛ نخست در برابر گفت و گو و برقراری مذاکرات صلح با طالبان و در همین حال، با مخالفت این گروه برای استقرار سربازان خود در افغانستان نیز رو به روست. امری که موجب نارضایتی اغلب کشورهای همسایه همچون ایران شده است.
حتی اگر این استقرار نظامی با هدف آموزش نیروهای افغان و یا ارائه خدمات درمانی و پزشکی صورت گیرد، همچنان مخالفت کشورهای منطقه را به همراه خواهد داشت. به نظر من، امریکا نمی تواند صرفا در افغانستان حضور داشته و به آن کمک نموده اما دخالتی در امور این کشور نکند.
آینده گفت و گوهای میان امریکا و طالبان را چگونه ارزیابی می کنید؟
همان طور که می دانید این مذاکرات در حال حاضر متوقف مانده و شکست خورده است، اما نمایندگان طالبان هنوز دوحه را ترک نکرده اند و منتظر فرصتی برای شروع مجدد این گفت و گوها هستند؛ درست مانند دولت های افغانستان، پاکستان و امریکا.
به نظرم درباره مسائل مختلف پیش رو همچون موضوع پرچم طالبان، می تواند یک مصالحه صورت گیرد؛ اما امریکا باید فعالیت بیش تری مانند آن چه در زمینه تبادل زندانیان انجام داده، صورت دهد. در حال حاضر مظنونین بسیاری به اتهام همکاری با طالبان، در بازداشتگاه های امریکا به سر می برند. این کشور در راستای این فرآیند صلح، باید گام های مثبتی بردارد تا طالبان را برای بازگشت به میز مذاکره قانع سازد.
موضع دولت و ارتش پاکستان، در قبال گفت و گوی امریکا و طالبان چه خواهد بود؟
در زمینه پاکستان هم همان طور که می دانید، دولت بیش از 20 سال از طالبان حمایت کرد. این امر موجب گسترش افراطی گرایی، تروریسم و رشد طالبان پاکستانی و سایر گروه ها شد. در پاکستان، ارتش و نیروهای امنیتی اغلب تصمیمات سیاست خارجی را اتخاذ می کنند و نگران شرایط داخلی هستند.
این گروه موافق فرآیند صلح در افغانستان اند چرا که به نظر من، ارتش دیگر آن دستور کاری را که در دهه 1980 و 1990 در این کشور دنبال می کرد، پیگیری نمی نماید؛ دستور کاری که ارتش را در رقابت با ایران، هند و روسیه قرار می داد. به نظر من ارتش به دنبال راه حل صلح آمیز بوده و در پی آن است تا طالبان افغانستان را به کشور خود باز گرداند. صلح در این کشور، موجب کاهش مشکلات در پاکستان نیز می شود.
آیا نقش دولت پاکستان با ارتش این کشور متفاوت است؟
تردیدی نیست که ارتش قدرتمندترین تصمیم گیرنده سیاست خارجی در پاکستان است که روابط را با کشورهای همسایه مدیریت می کند. دولت نیز رابطه خوبی با ارتش دارد و در بسیاری مسائل، همکاری مشترک و مثبتی میان این دو گروه برقرار شده است. طرفین سیاست مشترکی را دنبال می کنند و مردم را نیز با خود همگام می سازند.
با توجه به روی کارآمدن دولت جدید در ایران و تغییر رویکرد در مورد امریکا، به نظر شما تغییری در نقش ایران طی مذاکرات صلح اتفاق می افتد؟
من بارها تاکید کرده ام ایران باید نقش بزرگی را از مذاکرات صلح افغانستان بر عهده گیرد چرا که آینده این کشور بخشی از منافع امنیت ملی ایران و منطقه است. متاسفانه تاکنون به دلیل حضور امریکا، ایران نتوانسته مشارکت چندان موثری داشته باشد؛ به همین دلیل به نظر من، آغاز گفت و گو میان دولت "اوباما" و ایران، در سریع ترین زمان ممکن مهم خواهد بود.
"جیمز دابینز" فرستاده وقت دولت امریکا که سر تیم مذاکره کننده امریکا در جریان مذاکرات بن طی سال 2001 بود، رابطه خوبی با ایران در جریان این گفت و گوها برقرار کرد. به عقیده من در برخی سطوح مانند فرستادگان افغانستان و پاکستان، باید گفت و گو با ایران برقرار شود.
از سوی دیگر "جواد ظریف" گزینه پیشنهادی وزارت امور خارجه در دولت جدید ایران، علم و دانش خوبی درباره افغانستان دارد چرا که او در سازمان ملل و با تمام کشورهای دنیا، همکاری داشته است. به علت تجربه ظریف، کشورها و مردم منطقه و حتی کشورهای غربی، از او استقبال می کنند.
به نظر شما چراغ سبزهای دو دولت ایران و امریکا به یکدیگر، به مذاکره و مصالحه منجر می شود؟
به نظرم چند مشکل در این میان وجود دارد. مسئله هسته ای ایران، عمده ترین چالش فعلی درقبال رابطه تهران و واشنگتن است. البته این موضوع به سرعت حل نخواهد شد؛ در همین حال مهم است که امریکایی ها بپذیرند باید گفت و گوهایی را حتی در سطوح نه چندان بالا، با دولت ایران بر سر افغانستان برقرار نمایند. این امر کمک بزرگی به فرآیند صلح خواهد کرد و منجر به افزایش رابطه با ایران می شود.
البته ممکن است با این نظر مخالفت هایی در دو طرف هم در ایالات متحده میان کاخ سفید، ارتش، سازمان سیا و جمهوری خواهان و هم در داخل ایران برانگیخته گردد، اما حرکت گام به گام طرفین در حوزه مسائلی چون افغانستان، عراق، سوریه و به طور همزمان در زمینه هسته ای، می تواند به از سر گیری گفت و گو بین آن ها کمک کند.
با توجه به روی کار آمدن دولت های جدید در ایران و پاکستان و منافع مشترک منطقه ای دو کشور، به نظر شما تهران و اسلام آباد در آینده به سوی نزدیکی و اشتراک در رویکرد پیش می روند؟
پاکستان مشتاق است روابط خود را با ایران گسترش دهد. این امر با توجه به بحران انرژی کشور، ضرورت بیشتری می یابد. پروژه خط لوله گاز بین طرفین، یکی از حوزه هایی است که دو کشور می توانند در آن، ارتباط مناسبی با یکدیگر برقرار سازند. البته هنوز از سوی اسلام آباد تصمیمی برای ساخت آن اتخاذ نشده؛ در صورتی که نیمی از خط لوله در کشور ایران ساخته شده است.
به نظر می رسد مشکل پیش رو، تحریم هایی احتمالی باشد که از سوی امریکا علیه اسلام آباد تصویب می گردد. دولت پاکستان بر این عقیده است که ایالات متحده اگر حمایتی از این پروژه نمی کند، تحریمی هم اعمال نکند.
پاکستان در حال حاضر با بحران انرژی و اقتصاد رو به روست. این دولت در پی آن بوده تا قراردادی را با صندوق بین المللی منعقد سازد تا از طریق آن بتواند وام پنج میلیادر دلاری بگیرد. اگر امریکا برای تحریم ها علیه این کشور تصمیم بگیرد، ممکن است این پیمان به خطر بیفتد.
ما امیدواریم بتوانیم از گاز ایران استفاده کنیم. اکنون گفت و گوی سازنده میان دو دولت جدید اسلام آباد و تهران می تواند برقرار شود؛ چرا که در دهه های 1980 و 1990 میلادی، اختلافات زیادی بین این دو دولت در زمینه افغانستان وجود داشت. در آن زمان پاکستان از طالبان حمایت می کرد و ایران از ائتلاف شمال. باید استراتژی متحدی در منطقه از سوی دو همسایه بزرگ افغانستان یعنی ایران و پاکستان، در قبال صلح منطقه صورت گیرد.
منبع: LHVnews
نظر شما :