مشاور ارشد سابق اوباما در امور خلع سلاح:
رهبر ایران راه مذاکره با آمریکا را نبسته است
دیپلماسی ایرانی : گری سامور، مشاور ارشد سابق باراک اوباما در امور خلع سلاح که در مذاکرات گروه 1+5 با ایران نیز حضور داشته و چندی پیش از سمت خود در این حوزه استعفا داد در گفت و گویی که مرکز شورای روابط خارجی ایالات متحده با وی انجام داده است به بررسی تاثیر پیروزی روحانی بر مذاکرات هسته ای ایران پرداخته است . وی خوشبین است که با برگزاری مراسم تحلیف حسن روحانی ممکن است گفت و گویی مستقیم میان ایالات متحده و ایران اتفاق بیافتد؛ با این حال وی معتقد است نباید انتظار موفقیت بزرگی در ابتدای کار برای مسئله هسته ای را داشته باشیم. او معتقد است مذاکرات دوجانبه اجازه می دهد تا دو طرف در مورد توافقی جامع بحث کرده و در رابطه با این موضوع که در مقابل محدودیت های هسته ای چه تحریم هایی بیشترین آسیب را می رساند- نفت و تحریم های بانکی- به نتیجه برسند. سامور معقتد است روحانی وجهه خوبی به عنوان مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران دارد اما نزدیک به یک دهه است که ایران موفق نشده نگرانی ها در رابطه با نیت خود برای تولید سلاح هسته ای را برطرف کند.
مراسم تحلیف حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب، نزدیک است. احتمال گفتگوی مستقیم بین دولت های ایران و ایالات متحده چقدر است؟ گفتگویی که دولت اوباما از سال 2009 خواستار آن بود.
این اولین آزمون بزرگی است که مشخص می کند آیا روحانی چیز جدیدی برای مذاکره در مورد مسئله هسته ای ایران دارد یا خیر؟ اینکه آیا وی می تواند دیگر مقام های ایران را هم حداقل به مذاکره مستقیم با ایالات متحده متقاعد کند به زودی مشخص خواهد شد.
پیش بینی شما چیست؟
من خوشبین هستم. ایرانیان در مرحله ای این واقعیت را می پذیرند که تنها راه حل مسئله هسته ای در مذاکره مستقیم با ایالات متحده است. رهبر ایران پیش از این، علنا اعلام کرده که نسبت به مذاکره خوش بین نیست و تصور نمی کند که مذاکره به نتیجه ای برسد، اما او قصد ندارد راه مذاکره مستقیم بین مقامات دولتی ایران و آمریکا را ببندد. پس این مذاکره انجام خواهد شد و این نشانه ای خواهد بود که حداقل حرکتی برای یافتن یک راه حل به وجود آمده است. همزمان دو طرف به قدری نسبت به مفاد توافق نامه اختلاف نظر دارند که من انتظار پیشرفت را در آینده نزدیک ندارم.
آیا مذاکرات محرمانه بین دو طرف صورت گرفته است؟ به هر حال شما هماهنگ کننده کنترل تسلیحات و سلاح های کشتار جمعی در دوره اول ریاست جمهوری اوباما بودید.
آخرین نشست دوجانبه در رابطه با مسئله هسته ای در سال 2009 انجام شد. این نشست زمانی که ویلیام برنز (معاون وزیر) با سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران، در حاشیه نشست گروه 5+1 (ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) دیدار شد، انجام شد که در واقع نشست موثری بود و منجر به موافقتی شد که بنا بر آن ایران می توانست مقداری از اورانیوم غنی شده خود را برای راکتور تحقیقاتی تهران به سوخت تبدیل کند. سوال اینجاست که آیا دولت روحانی با جلسه ای دوجانبه ای با ایران در حاشیه نشست گروه 5+1 یا به طور جداگانه، مثلا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر موافقت خواهد کرد یا خیر؟
آیا آمریکا و متحدانش خواستار حرکت حداقلی از سوی ایران هستند؟
روشی که گروه 1+5 طی مذاکرات پنج سال گذشته در پیش گرفته روشی معتدل به منظور کاهش تنش ها به عنوان اولین گام در جهت تلاش برای مذاکره بر سر توافقی جامع است. پیشنهاد اخیر گروه 1+5در اوایل سال جاری در آلماتی قزاقستان، تعطیل کردن تاسیسات غنی سازی اورانیوم در فردو بود. این تعطیلی باعث حذف شدن بخش عظیمی از 20 درصد اورانیوم غنی شده و توقف یا به تعلیق درآمدن تولید بیشتر 20 درصد اورانیوم غنی شده خواهد شد. در مقابل این گروه لغو تحریم های صنایع پتروشیمی و فلزات گرانبها را پیشنهاد می کند.
این طرح به منظور پیشرفت برای ایجاد شرایط مذاکره بر سر توافقی جامع است. اما واقعیت این است که گروه 1+5، خود نسبت به توافقی جامع اختلاف نظر زیادی دارند اما می توانند بر گام اولیه به توافق برسند.
پاسخ ایران چیست؟
موضع ایران این است که آن ها موقتا تولید 20 درصدی اورانیوم غنی شده را متوقف کنند، اما خواستار لغو تمامی تحریم ها، از جمله مهم ترین تحریم ها که شامل نفت و تحریم های مالی است، هستند. در نتیجه مذاکرات گروه 5+1 در حال حاضر درگیر اختلاف نظر بزرگی بر سر مفاد شرایط است که در مقابل آنچه درخواست می کنند چه چیز عرضه کنند. اختلافات زیادی در رابطه با شرایط توافق ادامه خواهد داشت زیرا من هیچ نشانه ای از تغییری چشمگیر در مواضع دو طرف در این رابطه که در مقابل محدودیت های هسته ای چه تحریم هایی لغو خواهد شد نمی بینم.
به نظر می رسد از سوی مقامات سابق دولت آمریکا و برخی از اعضای کنگره این کشور فشار وارد می شود که ایالات متحده باید دوستانه تر برخورد کند، اما چگونه؟
برای آمریکا به مراتب ساده تر است دست به اقدامی بزند، اگر راهی برای مذاکره متقابل وجود داشته باشد تا با ایران نشستی داشته و به شکلی جدی امکانات مختلف را بررسی کند. اگر ایالات متحده نشست دوجانبه با ایران داشته باشد، آنگاه قادر خواهیم بود در مورد چگونگی توافق جامع و به ویژه در مورد محدویت های هسته ای و اینکه در ازای آن ما چه تحریم هایی را لغو خواهیم صحبت کنیم. تحریم هایی که بیشترین آسیب را می رسانند یعنی نفت و تحریم های بانکی. ایالات متحده زمان زیادی را صرف مشورت با دول مختلف از جمله گروه 1+5 اسرائیل و دیگر دولت ها می کند. در این رابطه ما درخواست جامعی داریم اما هرگز به ایران ارائه ندادیم چراکه فرصتی نداشته ایم تا رو در رو بر سر یک میز با آن ها نشسته و مذاکره کنیم.
پس ایالات متحده چه انتظاری از ایران دارد؟
در نهایت ما موظف به اجرای قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل هستیم. و این به معنای تعلیق برخی فعالیت های هسته ای- غنی سازی و ساخت و ساز برخی راکتورهای تحقیقاتی- و همچنین همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) برای حل مسائل در مورد فعالیت های هسته ای گذشته ایران است. در اصل ایالات متحده در پی ایجاد محدودیت های فیزیکی برای برنامه هسته ای ایران و بازدید سرزده است تا ایران نتواند از تاسیسات هسته ای غیرنظامی خود برای تولید سلاح هسته ای استفاده کند!
آیا ایالات متحده می خواهد ایران از دخیزه اورانیوم 20 درصد غنی سازی شده خود دست بکشد؟
بدیهی است که این یکی از خواسته های آمریکا خواهد بود. خواسته های دیگری هم وجود دارد. از جمله محدود کردن قابلیت هسته ای این کشور. اگر ایران یک برنامه غنی سازی نامحدود از لحاظ تعداد و نوع سانتریفیوژ داشته باشد، آنگاه به شکلی خودکار توانایی تولید سریع مقادیر زیادی اورانیوم 90 درصد غنی سازی شده که کاربرد تسلیحاتی خواهد داشت را به دست می اورد. بنابراین ایالات متحده خواستار محدود کردن قابلیت فیزیکی برنامه غنی سازی ایران است تا آنها توانایی تولید مقادیر زیاد برای ساخت سلاح هسته ای نداشته باشند. ما همچنین به وسیله این بازرسی ها می خواهیم تولید هرگونه مواد با کاربرد تسلیحاتی و یا ساخت تاسیسات مخفی- روش مورد نظر ایران در گذشته برای ساخت سلاح اتمی- را زیر نظر داشته باشیم.
من این طور متوجه شدم که آژانس بین المللی انرژی اتمی از احتمالات بازرسی خود خشنود نیست؟
آنها از بازرسی کنونی خود در تاسیسات اعلام شده راضی هستند. آنچه که از آن ناراضی هستند توضیح برنامه تسلیحاتی هسته ای ایران است که، طبق گفته جامعه اطلاعاتی ایالات متحده، در سال 2003، به پایان رسید. آژانس بین المللی انرژی اتمی و ایران بر سر این مسئله بارها کشمکش داشتند و صادقانه بگویم که ایران سال هاست که با آژانس همکاری نکرده است!
آیا ایرانی ها به این موضوع که چه کسانی در تیم روحانی خواهند بود اشاره کرده اند؟
شایعاتی هست. اما تاکنون این شایعات به شکلی است که روحانی سعی دارد خود را عمل گرا و میانه رو نشان دهد. شایعات زیادی در رابطه با اینکه محمد جواد ظریف،وزیر امور خارجه آینده خواهد بود وجود دارد که بسیاری از ما او را از دوره ای که سفیر ایران در سازمان ملل متحد بود، می شناسیم. او فردی کارکشته و دیپلماتی با استعداد است بنابراین او انتخابی زیرکانه به عنوان وزیر امور خارجه خواهد بود. فردی که شایعه است رئیس شورای امنیت ملی و احتمالا رئیس گروه مذاکره کننده هسته ای ایران خواهد بود محمد فروزنده است که من شناختی از او ندارم. اما او در دولت های قبلی با روحانی در ارتباط بود و همچنین وزیر دفاع سابق نیز بوده است.
بنابراین احتمالا او با روحانی همکاری می کند.
بله، همه تصور می کنند که رئیس گروه مذاکره کننده هسته ای فعلی، جلیلی، با فردی که روحانی اطمینان بیشتری به او دارد جایگزین خواهد شد.
بین سال های 2003 تا 2005 روحانی مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران بود. مردم درباره او به عنوان مذاکره کننده چه نظری داشتند؟
من مستقیما با او سروکار نداشتم، اما کسانی که با او سر و کار داشتند عقیده دارند که او فردیست که می توان با او کار کرد. در واقع زمانی که روحانی رئیس گروه مذاکره کننده هسته ای ایران بین سال های 2003 تا 2005 بود پیشرفت هایی در رابطه با مذاکرات هسته ای حاصل شد و ایران پذیرفت تا در مقابل عدم ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل توسط اروپا، بسیاری از بخش های برنامه غنی سازی خود را به حالت تعلیق درآورد. در واقع این اتفاق به دلیل مخالفت های دولت بوش بود. اما زمانی که محمود احمدی نژاد به قدرت رسید ایرانی ها تغییر موضع دادند. آنها فعالیت های غنی سازی خود را از سر گرفتند و اروپایی ها اعتراض خود را به شورای امنیت ملی ارجاع دادند که منجر به اولین- واکنون – ششمین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شده است.
اسرائیل چطور؟ آیا در مورد اقدام نظامی خود پابرجاست؟
این موضوع بستگی به این دارد که ایران چه کند. تاکنون ایران از خط قرمزی را که نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل، در ماه سپتامبر گذشته اعلام کرد، عبور نکرده است. وی گفت که اسرائیل نمی تواند با ایرانی که به مقدار کافی اکسید اورانیوم 20 درصد داشته و با کمی غنی سازی بیشتر آن را به اورانیوم 90 درصد که مورد نیاز بمب است، کنار بیاید. و در حقیقت ایرانی ها تعمدا با تبدیل 250 کلیوگرم یو اف 6 از حالت گازی به اکسید به خط قرمز قرمز نزدیک نشدند. واضح است که ایران تصمیم گرفته است کاری نکند که به تحریک اسرائیل بیانجامد
پس تا این مرحله ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته ای نگرفته است؟
من فکر می کنم این تصمیم را از روی محافظه کاری نگرفته اند. مقامات این کشور بیم دارند که اگر دستور ساخت سلاح اتمی را بدهد، این دستور افشا خواهد شد و منجر به جنگ با ایالات متحده شود. اگر با این ایرانی ها تصور کند که در صورت ساخت بمب اتمی در خطر قرار نمی گیرد مثلا به این دلیل که آمریکا واقعا آماده حمله نیست و یا آن ها می توانند در خفا این کار را انجام دهند، این کار را انجام خواهند داد.
توضیح : انتشار این مطلب به معنای تایید محتوای آن نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و آشنایی کارشناسان و تحلیل گران داخلی با دیدگاه های موجود در غرب در خصوص برنامه هسته ای ایران منتشر شده است .
انتشار اولیه: شنبه 12 مرداد 1392 / باز انتشار : سه شنبه 15 مرداد 1392
نظر شما :