نظر ولیعهد عربستان برای توسعه روابط با ایران مثبت است
رضا زندی: در یکماه گذشته با وزیر نفت دوازده کشور مختلف ملاقات کرده است. نوه آیت الله العظمی محمد حسین فشارکی است اما از معروف ترین چهره های بین المللی بازار نفت و گاز است. دکترایش را در سال 1353 از دانشگاه Surrey گرفته و در هاروارد، محقق مرکز مطالعات خاورمیانه ای بوده است. فریدون فشارکی اواخر دهه پنجاه، مشاور ارشد انرژی ایران بود و در اجلاس وزیران اوپک شرکت می کرد. سالها سرپرستی تحقیقات مرتبط با انرژی را در ایالات متحده با تاکید بر بازار نفت و گاز خاورمیانه و آسیا پاسفیک بر عهده داشته و اکنون رییس موسسه تحقیقاتی Fact Global است. موسسه ای که جزو منابع دست اول انرژی دنیاست.
گرفتن وفت مصاحبه با او برای هفته نامه آسمان ساده نیست. ساعات پایانی سه شنیه گذشته، وقتی در هند بود با او گفت و گو کردم. در حالی که تازه از گینه نو آمده بود و عازم اندونزی و ژاپن بود. موضوع سخنان دکتر روحانی را برای بهبود رابطه با عربستان که طرح می کنم خیلی شفاف و کاربردی راه حلش در بستر انرژی را عنوان می کند. ابعاد مختلف روابط انرژی ایران و عربستان را به بحث می گذارم و در اثنایش موقعیت ایران و عربستان را پس از ورود نفت های رسوبی مرور می کنیم. آیا روحانی خود را برای نفت 80 دلاری سال پایانی دولت اولش آماده کرده است؟ آیا می داند در پنج سال آینده، ایران بازار نفت ترکیه را به کلی از دست خواهد داد؟ می داند در ذهن سعودی ها چه می گذرد؟ برای درک فضای واقعی بخش انرژی ایران و عربستان خواندن این مصاخبه را پیشنهاد می کنم. به شوخی می گویم: "آقای فشارکی، سفرهایتان از مارکوپولو هم بیشتر است." می خندد و تایید می کند:
آقای دکتر فشارکی، جنابعالی با امیر سلمان، ولیعهد فعلی عربستان، و پسرشان شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان که دستیار وزیر نفت و به نوعی قائم مقام وزارت نفت عربستان هستند آشنایی دارید. از سویی دیگر آقای دکتر روحانی، در نخستین مصاحبه مطبوعاتی پس از انتخابشان بعنوان رییس جمهور ایران، از نمایلشان برای بهبود روابط با عربستان سعودی سخن گفته اند. ابندا می خواهم بدانم نگاه امیر سلمان و شاهزاده عبدالعزیز را نسبت به توسعه روابط با ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
بنده در دیدارها و صحبتهایی که هم با امیر سلمان و هم با شاهزاده عبدالعزیز، پسرشان، داشته ام متوجه شدم که نگاهشان به توسعه روابط با ایران کاملا مثبت است.
این نگاه مثبت از هر دو طرف، باید در یک بستر مشترک و واقع بینانه به هم برسند. بهرحال قابل کتمان نیست که تهران و ریاض در موارد سیاسی، اختلاقاتی دارند. هر چند انتخاب آقای دکتر روحانی و اظهار تمایل ایشان برای بهبود روابط با عربستان و تبریک ملک عبدالله به ایشان، یح سیاست را آب کنداما، به نظرم بستر انرژی می تواند زمینه ساز عملی و سریع نزدیکی دو کشور مهم منطقه به یکدیگر باشد. بر این اساس، جنابعالی فکر می کنید در شرایط فعلی چه موضوع عملی می تواند بعنوان بستر همکاری تهران و ریاض در بخش انرژی مطرح شود؟
به نظرم موضوع دبیرکلی اوپک برای شروع همکاری های ایران و عربستان در بخش انرژی می تواند موضوع خوبی باشد. چرا که نامزد ایران در این شرایط به هیچ وجه، امکانی برای کسب صندلی دبیرکلی اوپک ندارد. پس تهران می تواند با حمایت از کاندیدای عربستان، ریاض را به نوعی بدهکار خود کند. بنابراین اگر کارت ایران نمی برد می تواند آنرا به نفع عربستان استفاده کند تا به آنها پیغام دهد که ایران یک کار بزرگ برای عربستان انجام داده است.
چرا ایران باید چنین کاری به نفع عربستان انجام دهد؟ از کجا معلوم است که آنها با این اقدام، به نوعی بدهکار ایران شوند؟
چون موضوع دبیرکلی اوپک برای عربستان خیلی مهم است. در صورتی که اگر ایران از کاندیدای عربستان حمایت کند چیزی را از دست نداده است. در عوض می تواند به سعودی ها بگوید که انتظار دارد تا جبران این لطف را در جای دیگر بگیرد.
جنابعالی در حالی این مطلب را بیان می کنید که عربستان بعد از انتصاب مجید المنیف، در یک سمت داخلی، فعلا کاندیدای جدیدی برای دبیرکلی اوپک معرفی نکرده است.
این مساله مهم نیست. ایران می تواند به عربستان بگوید رای من در انتخاب دبیرکل اوپک پشت رای شماست. حالا اگر عربستان کاندیدای جدیدی معرفی کرد از او حمایت کند. اگر هم فرد تازه ای معرفی نکرد از هر کاندیدایی که عربستان حمایت می کند ایران هم به همان نفر رای بدهد. دقت داشته باشید که ایران در این معامله چیزی را از دست نمی دهد. چون امکان دبیرکل شدن نماینده اش صفر است.
چرا هیچ شانسی برای ایران در کسب دبیرکلی اوپک قائل نیستید؟
اولا خودتان شرایط بین المللی را می بینید. بعد هم اجازه بدهید با ذکر خاطره ای پاسختان را بدهم. یک روز آقای کاظم پور اردبیلی، نماینده سابق ایران در هیات عامل اوپک، از من پرسید: "چرا اینها نمی خواهند ایران دبیرکل اوپک باشد؟" به ایشان پاسخ دادم: "برای اینکه آنها دبیر می خواهند نه دبیرکل. شما می خواهید دبیرکل باشید و دستور بدهید. آنها هم قبول نمی کنند." لازم می دانم همین جا بگویم که اتفاقا آقای یاسر مفتی، نماینده فعلی عربستان در هیات عامل اوپک، آقای کاظم پور اردبیلی، را بعنوان فردی فهیم و کاردان در نفت، قبول دارد.
اگر عربها بجای دبیرکل اوپک، صرفا یک دبیر حرف گوش کن می خواهند، چرا این سمت برای عربستان مهم است تا بعنوان امتیاز از ایران قبول کنند؟
به نظرم، مسوول دبیرخانه اوپک، یعنی منشی سایر اعضا. اما این سمت از نظر "پرستیژ بین المللی" برای عربستان مهم است. معتقدم اگر ایران در این زمینه به سعودی ها کمک کند محبت بزرگی به آنها انجام داده و آنها را مدیون کرده است.
عربستان به تازگی با کسب سمت ریاست اداره تحقیقات بازار، دومین پست کلیدی دبیرخانه اوپک را از آن خود کرده است. اگر دبیرکلی اوپک را هم بگیرد وزنش در این سازمان خیلی بالا می رود. ممکن است کشورهایی نظیر ونزوئلا، الجزایر یا حتی کشورهای همسو با عربستان مثل قطر و امارات این وشعیت را نپسندند.
مقامات ایران می توانند به مقامات سعودی بگویند که رای شان را کنار رای عربستان می گذارند. اگر عربستان خودش نتوانست یا نخواست کاندیدا داشته باشد ایران می تواند به کسی که سعودی ها حمایت می کند رای بدهد.
به نظر شما عربستان از ثامر غضبان عراقی برای دبیرکلی اوپک حمایت خواهد کرد؟
نمی دانم. اما اگر اینکار را انجام دهد، عربستان از عراق طلبکار خواهد شد. می خواهم مطلبی را شفاف بیان کنم. عمده اهمیت اوپک بخاطر حضور عربستان است. سایر کشورهای اوپکی، تاثیر چندانی در بازار نفت ندارند.
حالا در مورد ایران که تحت تحریم است صحبت نمی کنیم. ولی عراق اینروزها با تولید بیش از 3 میلیون بشکه در روز، در بازار نفت وزنه ایست.
اینطور نیست. در بازار نفت و در اوپک، آن کشوری قدرت دارد که مازاد ظرفیت تولید دارد. الان جز عربستان کشور دیگری در اوپک، مازاد ظرفیت تولید نفت ندارد. عراق در حال حاضر به هیچ عنوان نمی تواند بیش از تولید فعلی اش، نفت تولید کند. در اوپک به جز عربستان، تنها ایران است که می تواند بیش از تولید کنونی اش نفت تولید نماید. آن هم به خاطر کاهش اجباری اش بدلیل تحریمهاست. بقیه اعضای اوپک با حداکثر ظرفیت مشغول تولید نفت هستند. عربستان با داشتن ظرفیت تولید مازاد، می تواند تولید نفتش را کم و زیاد کند تا قیمت را در بازار تثبیت نماید.
غیر از مساله دبیرکلی اوپک، راه دیگری هست که تهران و ریاض را در حوزه انرژی به یکدیگر متصل کند؟
همکاری برای تعیین دبیرکل اوپک، راه آسانی برای آغاز همکاری های دو کشور است. البته راههای دیگری هم برای همکاری دو کشور وجود دارد. ولی بهتر است بدانید عربستان سعودی در شرایط فعلی خیلی از همکاری با ایران در بخش انرژی منتفع نمی شود.
چرا اینطور استدلال می کنید؟
فرض کنید ایران و گروه 1+5 به توافق برسند و صادرات نفت ایران از یک میلیون بشکه در روز کنونی به حدود 2 میلیون و 200 هزار بشکه در روز باز گردد. در اینصورت عربستان باید اضافه تولیدی را که در دوران تحریم نفت ایران، روانه بازار نفت کرده است خارج کند. با این وصف، تولید نفت عربستان، از حدود 9 میلیون و دویست هزار بشکه در روز فعلی، به روزانه 8 میلیون بشکه کاهش خواهد یافت. چنانچه مقصود ایران از همکاری با سعودی ها این مساله باشد، عربستان قبول نخواهد کرد.
یعنی اگر تحریم ها برداشته شود و عربستان تولید نفت خود را کم نکتد، با توجه به پیش بینی کاهش تقاضای نفت در آینده، ایران نمی تواند به سطخ صادرات نفت قبل از تحریم ها، یعنی 2/2 میلیون بشکه در روز، بازگردد؟
بازار نفت مثل یک استخر است. بنده مشکلی در این باره نمی بینم. اگر تحریم ها برداشته شود و تولید نفت ایران به زمان قبل از تحریم برگردد بازار به شکلی با این موضوع کنار می آید و نفت ایران را جذب خواهد کرد. اما امروز عربستان نفعی نخواهد داشت تا قول همکاری به ایران بدهد. آنروز ایران ممکن است امتیازات کوچکی مانند افزایش تعداد روزهای تسویه حساب به مشتری ها بدهد. اما مشکلی برای فروش نفتش نخواهد داشت. یک میلیون بشکه اضافه چیزی نیست که در بازار حل نشود.
آقا دکتر، بسیاری از کارشناسان بدرستی معتقدند توسعه نفت های رسوبی (شیل اویل) امنیت تقاضا را در بلندمدت برای نفت کشورهای عضو اوپک و عربستان تهدید می کند. آیا ایران و عربستان نمی توانند در مقابل این خطر با یکدیگر متحد شوند؟ به هرحال شاید عربستان بتواند به ایران نزدیک شود و بازار نفت را دربرابر افزایش تولید عراق و بازار گاز را در برابر تولیدات قطر مدیریت نماید.
در کنفرانس قبلی وزرای اوپک، نیجریه تنها کشوری بود که اصرار داشت موضوع شیل اویل (نفت های رسوبی) مطرح شده و مورد بررسی قرار گیرد. بدلیل اینکه توسعه شیل ها، صادرات نیجریه را به شدت متاثر کرده است. صادرات نفت نیجریه به آمریکا حدود 800 تا 900 هزار بشکه در روز کاهش یافته است و احتمالا به صفر خواهد رسید. اما نقطه نظر عربستان درباره تولید نفت و گاز شیل اینست که این مساله چندان مهم نیست. بنابراین این موضوع برای عربستان اولویتی ندارد. الیته وقتی تولید آمریکا از نفت های رسوبی بالا برود یک سوال مهم پیش می آید. اینکه چه کشوری باید تولید نفتش را کاهش دهد؟ عراق که حاضر به این کار نیست. حتی کویت و امارات هم حاضر نیستند تولیدشان را کاهش دهند. ایران هم که اینکار را نمی کند. پس باید عربستان تولیدش را کاهش دهد. می بینید که به هر شکل فشار افزایش تولید نفت های رسوبی روی دوش عربستان است. پس همکاری با ایران در این زمینه به چه معنی است؟! اگر تحریمها برداشته شود آیا ایران حاضر است تولید نفتش را بخاطر افزایش تولیدات "شیل" پایین بیاورد؟! پاسخش منفی است. چون ایران تحت فشار تحریمها مدتها کمتز از میزان صادرات قبل از تحریمش نفت تولید و صادر کرده است.
آمار تولید مایعات شیل در آمریکا الان چقدر است؟ برای آینده چه پیش بینی می شود؟
حدود 2 میلیون و پانصد هزار بشکه در روز. یعنی تولید مایعات شیل در آمریکا الان به اندازه تولید امارات یا کویت است. میزان تولید نفت شیل در آمریکا تا سال 2015 به حدود 3 تا 3 میلیون و دویست هزار بشکه در روز و تا 2020 به 4 تا 5 میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
افزایش ظرفیت تولید نفت های رسوبی در آمریکا بالاخره تا کجا پیش خواهد رفت؟
بر اساس پیش بینی ها، تولید نفت شیل در آمریکا از 5 میلیون بشکه در روز فراتر نخواهد رفت.
وقتی تولید نفت های رسوبی افزایش یابد طبیعی است که نقش عربستان در بازار نفت و به ویژه در بازار آمریکا کاهش خواهد یافت. این مساله برای سعودی ها مشکلی به وجود نخواهد آورد؟
عربستان در بازار نفت مانند یک پلیس عمل می کند. وقتی تولید نفت افزایش می یابد برای جلوگیری از کاهش قیمتها، تولید خود را کاهش می دهد. الان تولید عربستان بین 9 میلیون و 100 تا 9 میلیون و 200 هزار بشکه در روز است. برای روشن شدن موضوع یک مثال ساده می زنم. وقتی فروش نفت ایران تحریم شد تولید نفت عربستان به روزی 10 میلیون و 500 هزار بشکه رسید. اما بدلیل ورود نفت های شیل، تولید عربستان تا 9 میلیون 100 تا 9 میلیون و 200 هزار بشکه کاهش یافت.
عربستان تا چه عددی قادر است تولید نفتش را کاهش دهد؟
ممکن است با ازدیاد تولید نفت شیل، عربستان تولید نفتش را تا حد 8 میلیون بشکه در روز هم کاهش دهد. اما تولید نفتش را پایین تر از این میزان نخواهد آورد.
اگر روزی عربستان تولید نفتش را تا 8 میلیون بشکه در روز کاهش داد اما باز هم روند قیمت های نفت نزولی بود آنوقت چه خواهد شد؟
آنوقت عربستان از دیگر اعضای اوپک خواهد خواست که آنها هم تولید نفتشان را کم کنند. عربستان برای حفظ قیمتها، امکان دارد تا مرز 8 میلیون بشکه در روز به نفع همه اعضای اوپک فداکاری کند. چون خودش هم نمی خواهد قیمت نفت بیش از حد کاهش یابد. آنها امروز می گویند که تولید نفتشان را پایین تر از 8 میلیون بشکه در روز نخواهند آورد.
اگر روزی تحریم ها علیه نفت ایران برداشته شود عربستان حاضر نیست از بازارهای نفتی ایران خارج شود تا ایران به بازارهایش برگردد؟
اگر ایران دوباره مثل قبل وارد بازار شود عربستان ناچار است تولید نفتش را پایین بیاورد. وگرنه قیمتهای نفت سقوط می کند.
ممکن است سیاست عربستان اساسا این باشد که قیمت های نفت را آنچنان پایین بیاورد تا تولید نفت های رسوبی مقرون به صرفه نباشد و امنیت تقاضا برای نفتش حفظ شود. آیا ممکن است عربستان چنین استراتژی داشته باشد؟
اگر بخواهند این استراتژی را در پیش بگیرند در آنصورت باید قیمت نفت را به پایین تر از بشکه ای 60 دلار برسانند.
در آنصورت اقتصاد عربستان تحمل قیمت نفت پایین تر از بشکه ای 60 دلار را خواهد داشت؟
عربستان نمی تواند در مقابل ایالات متحده دست به چنین کاری بزند. عربستان تا جایی می تواند در بازار نفت قدرت نمایی کند که بازار جهانی را متزلزل نکند. اگر بخواهد قیمت نفت را تا جایی پایین بیاورد که تولید نفت شیل مقرون به صرفه نباشد دیگر به او اجازه بازی نخواهند داد. حالا فرض کنید عربستان از فردا بگوید بیشتر از 2 میلیون بشکه، نفت تولید نخواهد کرد. در آنصورت قیمت نفت به بیش از 250 دلار خواهد رسید. می دانید آنوقت چه می شود؟ پس فردایش سربازهای آمریکایی به عربستان خواهند رفت تا تولید نفت بالا برود. بنابراین عربستان نمی تواند بازار را بهم بزند.
با این حساب قیمت در بازار نفت چه میزان اجازه تغییر دارد؟
به نظرم در حالت طبیعی قیمت نفت می تواند بین 80 تا 120 دلار در هر بشکه در نوسان باشد. الان بازار به سمت قیمت های پایین در حرکت است.
به تظر جنابعالی، قیمت نفت در 5 سال آینده تا چه عددی صعود یا نزول خواهد کرد؟
معتقدم در سالهای 2015 تا 2016، قمیت نفت به حدود 80 دلار خواهد رسید و برای مدتی نفت در همین قیمت ها خواهد ماند.
آیا عربستان درآن سالها می تواند با نفت 80 دلاری بسازد؟
عربستان می گوید با این قیمت مشکلی ندارد. البته ترجیح می دهد قیمت بیشتر باشد ولی می تواند با آن بسازد. اما وقتی قمیت ها به 80 دلار برسد آنوقت عربستان توقع دارد برای تثبیت بازار سایر اعضای اوپک هم تولیدشان را کاهش دهند.
قیمت نفت را برای سال آینده میلادی چطور پیش بینی می کنید؟
برای سال 2014 قیمت نفت، حدود 100 دلار پیش بینی می شود و بعد به مرور پایین می رود. ر اهی جز این وجود ندارد.
آیا رشد اقتصادی چین و هند و آسیای جنوب شرقی و همچنین رفع بحران اقتصادی اروپا در سالهای آینده، از کاهش قیمت نفت به سطح 80 دلار در سه سال آینده جلوگیری نخواهد کرد؟
مساله مهمی در بازار نفت وجود دارد که کمتر کسی به آن توجه می کند. تقاضای بنزین در آمریکا به دلیل کارایی بهتر خودروها، سالانه حدود 200 هزار بشکه در حال کاهش است. چرا که در زمان بحران اقتصادی ایالات متحده، آقای اوباما با شرکتهای خودرو ساز قراردادی منعقد کرد و در ازای کمک مالی بزرگ، از آنها خواست تا با کوچک کردن حجم موتورها، مصرف بنزین را در خودروها کاهش دهند. این پروژه در حال انجام است و قابل تغییر نیست. پیش بینی می شود تا سال 2020، مصرف بنزین در آمریکا حدود 2 میلیون بشکه کاهش یابد. بنابراین اگر مصرف چین 350 هزار بشکه بالا برود مصرف آمریکا 200 هزار بشکه پایین می آید. بحران اقتصادی اروپا هم مهم نیست. تقاضای نفت اروپا همواره در حال کم شدن است. حالا کمی بیشتر پایین آمده است. آمریکا مانند بچه چاقی است که در حال لاغر شدن است و چین شبیه بچه لاغری است که در حال چاق شدن است. ولی نرخ این چاقی و لاغری برابر نیست. ازدیاد دو سوم تقاضای نفت در چین، به خاطر پایین آمدن تقاضا در آمریکا کنسل شده است. بنابراین به نظرم غیر ممکن است که بتوانیم از معادله پایین رفتن قیمت نفت فرار کنیم.
آقای دکتر فشارکی، اجازه دهید زاویه دیگری را مورد بررسی قرار دهیم. الان قطر با پشتوانه درآمد هنگفت گازش رقیب سیاسی عربستان شده است و عراق هم که رقیب نفتی سعودی هاست. همچنین ایران با قطر و عراق در تولید گاز و نفت رقیب است. آیا تهران و ریاض نمی توانند به منظور کنترل این دو کشور به هم نزدیک شوند؟
آنچه که سعودی ها را عصبانی می کند عراق است. عراقی ها عضو اوپک هستند اما در نظام سهمیه های این سازمان نیستند. هر چقدر می خواهند نفت تولید می کنند. سعودی ها هم فعلا تحمل می کنند. اما وقتی هر سال تولید عراق 300 تا 400 هزار بشکه در روز افزایش می یابد در آینده دردسر بزرگی برای عربستان خواهد بود.
آیا ایران و عربستان می توانند با انحادی نفتی، تولید بی محابای نفت در عراق را کنترل کنند؟
به نظرم خیر. نمی توان به عراق گفت تولید نفتش را کم کند. این کشور با شرکتهای نفتی خارجی قرارداد دارد. سرمایه گذاری های بزرگی در عراق انجام شده است. دست خودش که نیست بگوید نمی خواهم نفت بیشتر تولید کنم. عراق با شرکتهایی نظیر شل، بی پی، پتروناس، چینی ها و ... قرارداد امضا کرده و پولش را گرفته است. حالا نمی تواند نفت تولید نکند.
برخی معتقدند ایران می تواند با زمینه سازی برای صادرات گاز به عربستان، به این کشور نزدیک شود. فارغ از بحث تولید گازش به نظر شما چنین ایده ای اجرایی است؟
خیر. ایران نمی تواند در زمینه انرژی کار مهمی با عربستان انجام دهد. درصورتیکه با عراق می تواند کارهای مهمی در زمینه انرژی انجام دهد.
به غیر از همکاری با عربستان در انتخاب دبیرکل اوپک، ایران چه کار می تواند بکند تا زمینه همکاری با عربستان فراهم شود؟
ایران می تواند تنش های سیاسی را کاهش دهد. می تواند لبخند بزند. چشمک بزند. اینها تاثیرات مثبتی دارد. عربستان نمی تواند بطور مستقل رابطه اش را با ایران تغییر دهد.
اگر ایران رابطه اش را با 1+5 بهتر کند، با این توافق می تواند به عربستان فشار بیاورد تا از بازارهای نفتی ایران خارج شود؟
اگر ایران تولید نفتش را افزایش دهد، عربستان ناچار تولیدش را پایین خواهد آورد. چون اگر تولیدش را پایین نیاورد قیمت نفت کاهش می یابد که مطلوبش نیست. عربستان تولید نفتش را تا 8 میلیون بشکه در روز پایین می آورد تا قیمت سقوط نکند اما بیشتر از ان حاضر نیست. به این نکته توجه داشته باشید که عربستان در حالیکه بازار نفت ایران را گرفته است، بازار خودش را از دست داده است.
قبلا گفته بودید که بازار نفت شبیه استخر است. عربستان کدام بازارهایش را از دست داده است؟
بخاطر افزایش تولید نفت های شیل در آمریکا و کانادا و تولید نفت عراق عربستان مجبور شده است تا بخاطر بالا نگه داشتن قیمت، تولیدش را پایین بیاورد. قیمت نفت برنت، الان بشکه ای 110 دلار است. در شرایط ضعیف تقاضا، این قیمت بالایی است که با عقب نشیتی عربستان حاصل شده است. هیچ کشوری غیر از عربستان نمی تواند اینکار را انجام دهد. تولید نفت عربستان پیش از تحریم ایران از تولید فعلی اش بالاتر بود. بخاطر اینکه اساسا بخشی از بازار جهانی نفت بدلیل کاهش تقاضا از دست رفته است.
با این اوصاف، نفت های رسوبی آمریکا و کانادا بیشتر جایگزین نفت ایران شده اند تا عربستان. درست است؟
بله. صد در صد. بدلیل اینکه تولید نفت عربستان قبل از تحریم ایران بیشتر از تولید فعلی شان بود. عربستان بازار خودش را هم از دست داده است. چون تقاضا در بازار جهانی کاهش یافته است. البته بقیه اعضای اوپک غیر از نیجریه و لیبی که مشکل سیاسی دارند به تولیدشان ادامه می دهند و حاضر نیستند کمتر تولید کنند و قیمت نفت را بالا نگه دارند.
کاهش تقاضای بازار نفت و پایین آمدن تولید نفت عربستان به نفع ایران تمام شده است. چون اگر این اتفاق نمی افتاد و قیمتها سقوط می کرد، درآمد ایران با صادرات حدود یک میلیون بشکه ای فعلی اش بسیار کاهش می یافت.
دقیقا همینطور است. اگر عربستان تولیدش را کاهش نمی داد قیمت نفت به حدود 70 دلار می رسید. عربستان تولیدش را کاهش داد تا قیمت را بالا نگه دارد. موفق هم شد. خوب است آقای دکتر روحانی این موضوع را هم مدنظر قرار دهند.
اما جلوگیری عربستان از افت قیمت نفت به خاطر خودش است نه دیگران. چون دو سال پیش پادشاه این کشور بیش از صد میلیارد دلار به مردمش پول داد تا نسیم بهارعربی به آن کشور نرسد. عربستان به قیمت های بالای نفت نیاز مبرم دارد.
همینطور است. اما به هر حال لجبازی نکرد تا قیمت نفت را پایین بیاورد. عجیب است که عربستان توانسته قیمت نفت را در این شرایط بالا نگه دارد.
کارشناسان معتقدند نقش اوپک در آینده بازار نفت تضعیف خواهد شد. همکاری ایران و عربستان بعنوان دو مووسس اوپک نمی تواند این نقش را تقویت کند؟
همکاری ایران و عربستان در اوپک بسیار مهم است. اما اوپک به مرور اهمیتش را از دست خواهد داد. در اوپک تنها عربستان است که می تواند با کاهش تولیدش از قیمت نفت دفاع کند.
روزی که تحریم نفتی ایران پایان یابد آیا این احتمال وجود خواهد داشت که عربستان بدلیل حفظ بازارهایی که در نبود ایران به آنها وارد شده، در فروش نفتش تخفیف دهد؟
خیر. این امکان وجود ندارد چون اگر بخواهند تخفیف دهند باید به همه مشتریانشان تخفیف دهند. ضمن اینکه عربستان هر ماه برای فروش نفتش قیمتی را اعلام می کند. ایران هم به تبع عربستان قیمت نفتش را تعیین می کند.
عربستان بدنبال آنست تا وابستگی اش را به تنگه هرمز کم کند. این امر تا چد شدنی است؟
سعودی ها در حال حاضر یک خط لوله 2 میلیون بشکه ای برای انتقال نفت از شرق به غرب و صادراتش از طریق دریای سرخ در اختیار دارند. 2 تا 5/3 میلیون بشکه از تولید بیش از 9 میلیون بشکه ای عربستان هم در داخل مصرف می شود. بنابراین حدود 4 تا 5 میلیون بشکه از نفت عربستان از طریق تنگه هرمز صادر می شود.
اجازه بدهید موضوع نقش منطقه ای و بین المللی ایران را از منظر دیگری بررسی کنیم. فرض کنیم تحریمها به پایان رسیده است و ایران پروژه های گازی اش را توسعه داده و گاز مازاد صادرات دارد. آیا بهتر نیست موضوع صادرات گاز به اروپا را در دستور کار جدی قرار دهد؟ چرا که اروپا به منبعی به جز روسیه برای تامین گازش نیاز دارد و چون صنایعش نمی تواند با صنایع آمریکایی که انرژی ارزان تر دریافت می کنند رقابت کند لاجرم منبعی ارزان تر می خواهند. پس ایران می تواند با صادرات گاز به قاره سبز، جای پای خوبی در این قاره پیدا کند. آیا ایران می تواند روی این سناریو فکر کند؟
خیر. ایران باید فقط به فکر صادرات گاز به شرق باشد. برای اینکه قیمت گاز در غرب و شرق 50 درصد تفاوت دارد. در اروپا هم قیمت کمتری برای گاز پرداخت می کنند و هم تقاضا در حال افت است. همچنین روسها در اروپا خیلی جدی حضور دارند. الان قطری ها بسیار ناراحتند که گازشان را به بازار اروپا می فرستند.
قطر چقدر گاز و با چه قیمتی به اروپا صادر می کند؟
فطر حدود 20 میلیون تن گاز بصورت ال.ان.جی به اروپا صادر می کند. قیمت گاز هم در بازار اروپا الان حدود 9 تا 10 دلار است در حالی که در بازار شرق قیمت گاز 15 تا 16 دلار است.
بنابراین سیاست نزدیکی ایران به شرق، سیاست درستی است؟ آیا ایران باید روابط سنتی اش را با کشورهای شرقی و چین در بخش صادرات نفت و گاز تعمیق کند؟
بله سیاست درستی است. همین الان عربستان روزانه یک میلیون بشکه در روز نفت به چین می فروشد. به عبارت دیگر سعودی ها، معادل کل صادرات نفت اینروزهای ایران، نفت به چین می فروشند. بازار چین بازار عمیقی است. پول خوبی هم می دهند. به نظرم بازار هدف ایران برای صادرات نفت و گاز باید هند، چین، سنگاپور، ژاپن، کره و ... باشد.
پس به اعتقاد شما بهترین استراتژی برای فروش نفت و گاز در دولت بعدی باید تقویت بازار شرق باشد؟
بله. . بازار اروپا بازار خوبی نیست. هم تقاضای نفت و هم تقاضای گاز در حال سقوط است. اروپا قبل از تحریم ایران نیز بازار کوچکی بود.
اما صادرات نفت یا گاز به اروپا، صرفا جنیه اقتصادی ندارد. بحث سیاسی هم دارد. ایران نیاز دارد در اروپا جای پای محکمی داشته باشد.
قبول دارم. از نقطه نظر سیاسی ایران باید در بازار انرژی اروپا حضور داشته باشد. اما نباید به اروپا بعنوان نقظه عطف اقتصادی نگاه کرد.
با توجه به رشد تقاضا در ایران و شرایط سخت توسعه میادین گازی، شما تحقیقی دارید که نشان دهد ایران چه زمانی می تواند جزو صادرکنندگان گاز باشد؟ منظورم غیر از صادرات گاز به ترکیه و پاکستان است.
برای صادرات گاز ایران باید توسعه پارس جنوبی را سریعتر انجام دهد. برای اینکار باید سرمایه زیادی جذب کند. قراردادهای خوب بیاورد. اگر اینها تامین شود تازه 7 تا 8 سال طول می کشد. چون تولید گاز به سرعت بالا نمی رود. نکته بعدی این است که بدانیم کدام پیمانکار می خواهد فازها را توسعه دهد. در این شرایط پیمانکار خارجی به ایران نمی آید. من هیچ پیمانکاری خارجی بزرگی را نمی شناسم که به ایران آمده باشد.
آیا شرکت های هندی با قراردادهای مشارکت در تولید که وزیر نفت در سفرش به هند پیشنهاد کرده است حاضر نیستند روی پروژه های نفت و گاز ایران سرمایه گذاری کنند؟
خیر. حاضر نیستند. بنده الان در هندوستان هستم. آقای قاسمی در سفرش به هند از مقامات هندی خواست تا پول نفت ایران را بجای روپیه به دلار پرداخت کنند. آنها هم مخالفت کردند. هندی ها بخاطر تحریم آمریکا نمی توانند در نفت ایران سرمایه گذاری کنند. شرکتها می دانند که قراردادهای مشارکت در تولید مخالف قانون اساسی ایران است. بنابراین نمی توانند به صرف صحبتهای یک مقام که ممکن است سمتش تغییر کند سرمایه گذاری سنگینی در ایران انجام دهند.
یعنی طرح قراردادهای مشارکت در تولید هم در این شرایط برای خارجی ها جذابیت ندارد؟
بیشتر از سایر قراردادها جذابیت دارد ولی وقتی خارجی ها می دانند این نوع قراردادها بر خلاف قانون اساسی ایران است ریسک نمی کنند.
آقای دکتر فشارکی، اینکه رسانه ها اعلام کرده اند هند وارات نفتش از ایران را در ماه آوریل به صقر نزدیک کرده است صحت دارد؟
بله درست است. در جلسه ای که با رییس کل شرکت ONGC داشتم متوجه شدم که مقدار کمی برای پالایشگاه مانگلور از ایران نفت وارد می کنند. هندی ها الان ترجیح می دهند از تولیدکنندگانی غیر از ایران نفت بخرند.
بازار نفت هند بازار بسیار مهمی است و این وضعیت برای ایران خوب نیست. عربستان به جای ایران چقدر نفت وارد بازار هند می کند؟
برای هند بازار آمریکا مهم تر است. بنابراین تحت تاثیر تحریمها وارداتش را از ایران به شدت کاهش داده است. عربستان بزرگترین صادرکننده نفت به هند است. ضمن اینکه هند وارداتش از عراق را هم مقدار زیادی افزایش داده است. حتی نیجریه بدلیل از دست دادن بازار آمریکا، نفتش را روانه بازار هند کرده است. اغلب کشورهای تولید کننده نفت، صادراتشان به هند را افزایش داده اند.
با توجه اینکه مهمترین مساله اینروزهای ایران، تحریم نفتی و انتقال پول به کشور است سوال این است با توجه به تغییرات مثبتی که در ایران بوجود آمده است اگر قرار باشد 1+5 سیگنال مثیتی به ایران بفرستد بهترین سیگنال چه خواهد بود؟
تا آنجایی که از نظر مقامات بالای آمریکایی اطلاع دارم، آمریکایی ها در فکر ارائه امتیازی به ایران نیستند. برای همین هم تحریم های جدیدشان را بعد از انتخابات ایران اجرایی کردند. الیته در آمریکا در این مورد بحث بود. شاید تحریم طلا را بردارند. اما اینکه تحریمها را برای سرمایه کذاری در صنعت نفت برای افزایش تولید را منتفی کنند فعلا تصویری برایش متصور نیستم.
اخیرا طرجی در کنگره آمریکا مطرح شده است تا صادرات نفت ایران را به صفر نزدیک کنند. این حرف چقدر جدی است؟
نظر دولت آمریکا اینست که صادرات نفت ایران ادامه داشته باشد. برخی در کنگره این حرف را می زنند اما از نظر دولت، حرف جا افتاده ای نیست. آمریکایی ها می خواهند به ایران فشار بیاورند. حالا اگر تولید ایران را قطع کنند دیگر چه فشاری می خواهند اعمال کنند.
بعنوان کسی که تجربه طولانی در بازار نفت و گاز دارید مایلم نظرتان را درباره صادرات یک میلیون بشکه ای نفت ایران در این شرایط سخت بدانم؟
چون قیمت نفت بالاست فروش همین مقدار نقت هم پول زیادی به ایران می دهد. تقریبا معادل فروش نفت به میزان قبل از تحریم به قمیت 60 دلار.
با اظلاعاتی که دارید آیا تاکنون ایران برای فروش نفتش تخفیف یا دوره تسویه بالایی برای مشتریانش قائل شده است؟
در حد بسیار کم. الان بزرگترین مشکل، دریافت پول نفت است. ایران الان حدود 5 میلیارد دلار از پول نفت فروخته شده اش را طلبکار است. از شل، از کره ای ها، از هندی ها و چینی ها. اینها به ایران می گویند یا پول محلی بگیر یا اینکه باشد هر وقت توانسید منتقل کنید پرداخت می کنیم. شل حدود 2 میلیارد دلار به ایران بدهکار است اما دولت انگلیس نمی گذارد پرداخت کند.
به نظر شما دراین شرایط بهتر است ایران پول نفتش را با کالا تهاتر کند یا بگذارد برای وقتی که امکان انتقالش را داشت پول دریافت کند؟
به نظرم با کالا تهاتر کند بهتراست. مثلا کشوری مثل هند اگر طلب ایران به ارقام بالایی برسد ممکن است روزی بگوید فعلا نمی توانم بدهی ام را پرداخت کنم.
آقا دکتر فشارکی، با مجموع شرایطی که بحث کردیم درحوزه انرژی، نزدیک شدن به عربستان بیشتر به نفع ایران است یا نزدیک شدن به عراق منافع بیتشری برای ایران دارد؟
نزدیک شدن به عربستان. به دلیل آنکه عراق کشوری است که علاوه بر هرج و مرج، می خواهد تولید نفتش را در حداکثر نگاه دارد. از طرفی کردستان عراق هم در حال تبدیل شدن به تولید کننده بزرگ نفت است. نفتش را هم به ترکیه صادر می کند. بنابراین ترکیه در آینده واردات نفت از ایران را قطع خواهد کرد. اینها را جلوی چشمم می بینم.
کردستان عراق تا 5 سال آینده چه میزان می تواند نفت تولید کرده و به ترکیه صادرکند؟
به نظرم تولید نفت منطقه کردستان عراق به حدود 2 میلیون بشکه در روز خواهد رسید که تقریبا همه اش را به ترکیه صادر خواهد کرد. ترکیه هم می تواند نفت را با بیش از 20 دلار تخفیف از کردستان بخرد. الان تولید تفت منطقه کردستان حدود 400 هزار بشکه در روز است که به زحمت حدود 50 هزار بشکه به ترکیه صادر می کنند. همه شرکتهای بزرگ نفتی در کردستان عراق حضور دارند. اینها بی حساب در کردستان عراق سرمایه گذاری نکرده اند. به نظرم ایران در آینده کل بازار نفتش در ترکیه را از دست خواهد داد. صادرات گازش هم به ترکیه کم خواهد شد.
بعنوان سوال پایانی می خواهم تحلیل تان را درباره بازار نفت در سه ماهه بعد و تا پایان 2013 بدانم.
قیمت نفت بین 100 تا 110 دلار نوسان خواهد داشت. عربستان اجازه نخواهد داد قیمت ها پایین تر از 100 دلار بیاید. قیمت بالاتر از 110 دلار هم نخواهد رفت. بدلیل بحران در لیبی و نیجریه، فعلا کمی قمیت نفت بالاست. به محض فروکش کردن این بحرانها قیمت نفت 4 تا 5 دلار پایین خواهد آمد. اما تغییر بزرگی در بازار نفت نمی بینم.
نظر شما :