118 نماینده کنگره بستر مصالحه را فراهم کردند

تشویق اوباما به تعامل با تهران

۰۲ مرداد ۱۳۹۲ | ۱۶:۳۳ کد : ۱۹۱۸۸۰۹ گفتگو خاورمیانه
مهدی محتشمی، مدیرکل سابق آمریکای وزارت خارجه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به نامه 118 نماینده کنگره آمریکا به اوباما معتقد است این نامه نشان می دهد فضا برای حاکم شدن رویکرد منطقی و واقع بینانه بر مناسبات ایران و آمریکا وجود دارد.
تشویق اوباما به تعامل با تهران

دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما با شعار مذاکره با ایران بر سر کار آمد، حسن روحانی نیز با شعار تعامل با جهان و حل مشکلات سیاست خارجی ایران در انتخابات ایران پیروز شد. با این حال همواره در ایران و آمریکا گروههایی مخالف حل این مشکلات و نزدیکی ایران و آمریکا بوده اند. در آمریکا لابی اسرائیل که معمولا در کنگره نفوذ جدی دارد یکی از این گروههاست. تلاش همین لابی بود که منجر به ارسال نامه ای با امضای43 عضو کنگره آمریکا به کاخ سفید در اول جولای (10 تیر) شد که در آن همزمان با اجرایی شدن دور جدید تحریم های دولت آمریکا علیه ایران، به مقامات کاخ سفید هشدار داده بودند که به بهانه  انتخاب روحانی فشارهای تحریمی را علیه ایران کاهش ندهند. آنها انتخاب روحانی به سمت ریاست جمهوری در ایران را برنامه ای طرح ریزی شده از جانب حکومت ایران به منظورخریدن زمان برای برنامه های هسته ای ایران دانستند.

اما روز گذشته وقتی نامه 118 نماینده کنگره آمریکا به اوباما منتشر شد که در آن هشدار داده بود که مبادا فرصت تعامل با دولت جدید ایران را از دست بدهد، معلوم شد که در کنگره آمریکا فقط صدای لابی اسرائیل بلند نیست. نکته مهم تر این که این نامه را یک چهارم کنگره آمریکا امضا کرده اند. کنگره آمریکا همواره بزرگترین مانع بهبود روابط ایران و آمریکا بوده است و چنین رویکردی برای نخستین بار است که اتخاذ می شود.  این در حالی است که بعضی نمایندگان کنگره با تهیه طرحی موسوم به HR850 تلاش می کنند که قدرت مانور کاخ سفید برای حل دیپلماتیک مناقشه هسته ا ی ایران را به شدت کاهش دهد. در مورد این نامه و تاثیر آن بر روابط ایران و آمریکا با مهدی محتشمی، کارشناس مسائل آمریکا گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

از زمان پیروزی آقای روحانی تاکنون رویکردهای متفاوتی از غرب مشاهده شده است. ارزیابی شما از عکس العمل ها به انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران چیست؟

به طور کلی پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری واکنش و عکس العمل مثبت توام با احتیاطی را در غرب ایجاد کرده است. به این دلیل که آقای روحانی مسئول مذاکرات هسته ای ایران در دولت آقای خاتمی بوده اند و هرچند غرب ایشان را فردی جدی نسبت به مواضع ایران در مسئله هسته ای می داند با این حال برخلاف روشی که درهشت سال گذشته در حوزه سیاست خارجی حاکم بوده است، ایشان را فردی با رویکرد منطقی، دیپلماتیک و عقلانی ارزیابی می کنند. بنابراین همانطور که پس از انتخابات 24 خرداد، در داخل کشور موجی از خوش بینی نسبت به حل و فصل مسائل اساسی در موضوعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده است، در مناسبات بین المللی نیز این اتفاق منجر به شکل گیری رویکردی مثبت هرچند توام با احتیاط شده است. ما چنین رویکردی را هم در سطح اروپا و هم در  ایالات متحده می بینیم.

اما این واقعیت را نباید فراموش کرد که جریانهایی وجود دارند که علاقه مند نیستند که مناسبات ایران و آمریکا در یک مسیر سازنده قرار گیرد و مشکلات فی ما بین به صورت دیپلماتیک حل و فصل شود. این گروهها کماکان با رویکرد منفی خود به عنوان مانعی برای این اتفاق عمل می کنند؛ به خصوص لابی اسرائیلی ها که در کلیه محافل سیاسی آمریکا به خصوص در کنگره آمریکا فعالیت جدی دارند و تاثیر گذار هستند.

در شرایطی که همواره در سالهای گذشته جایگاه، موضع و اثر گذاری ایران در کنگره آمریکا بسیار ضعیف بوده است و هر طرح و لایحه ای علیه جمهوری اسلامی ایران با اجماع و اکثریت مطلق تاسیس شده است امروز شاهدیم که 118 نفر از نمایندگان کنگره آمریکا اعم از دموکرات و جمهوری خواه چنین نامه ای را به اوباما می نویسند. با توجه به این که لابی های اسرائیلی چه در نهادهای دولتی و چه در نهادهای غیر دولتی آمریکا فعال هستند این اتفاق از اهمیت خاص برخوردار است. به خصوص درست چند روز پس از اظهارات تند بنیامین نتانیاهو در مورد پیروزی آقای روحانی و خط و نشان کشیدن های او در مورد این که جهان نباید به آقای روحانی اعتماد کند و اصرار بر این که کماکان گزینه نظامی برای مقابله با برنامه هسته ای ایران مطرح است. این رویکرد نشان می دهد که با توجه به مواضع انتخاباتی آقای روحانی، انتخاب ایشان به عنوان رئیس جمهور یک انتخاب هوشمندانه از سوی مردم ایران تلقی می شود و این اتفاق می تواند راهکار مثبتی برای آغاز مذاکرات ایران و آمریکا و حل و فصل مسائل دو جانبه و مشکلات منطقه ای و بین المللی محسوب شود.

همواره برقراری مناسبات معقول و منطقی میان ایران و آمریکا هم در ایران و هم در آمریکا مخالفین جدی و سرسختی داشته است. دیده شده است که هرگاه در بزنگاههای تاریخی دو طرف خواسته اند گام های جدی رو به جلو برای تعامل با یکدیگر بردارند جریان های افراطی و تندرو با اقداماتی این مسیر را بر هم زده اند. هنوز هم افرادی مترصد این هستند که با تحلیل های غیر واقع گرایانه هر اقدام مثبتی را مخدوش کنند.

پیش از این نیز 43 نماینده کنگره آمریکا بر خلاف این نامه، به مقامات کاخ سفید هشدار داده بودند که به بهانه  انتخاب روحانی فشارهای تحریمی را علیه ایران کاهش ندهند و فریب روحانی را نخورد. حال این نامه از چه جهت حائز اهمیت دارد؟

اولا این نامه از این جهت اهمیت دارد که چنین نامه ای در فضایی منتشر می شود که تنفر از جمهوری اسلامی ایران را به شدت اشاعه می یابد. یعنی در ایالات متحده به خصوص در کنگره آمریکا تحت تاثیر تبیلغات گروههای تندرو و لابی های اسرائیلی فضایی ایجاد شده بود که کمتر امکان این وجود داشت که واقعیت های جمهوری اسلامی ایران مطرح شود. در چنین شرایطی وقتی 118 نماینده آمریکا نامه ای اینچنین می نویسند و خواستار تعامل با ایران می شوند نشان می دهد که آنها رویکرد واقع گرایانه ای را نسبت به شرایط نوینی که در ایران ایجاد شده است مطرح می کنند. طرح چنین نگاه و رویکردی به خودی خود حائز اهمیت است. اما این که این 118 نفر بتوانند تحولی در مناسبات ایران و آمریکا به وجود بیاورند نیازمند زمان است. مهم این است که این قدم مثبت اولیه برداشته شده است اما برای این که این نامه تا چه اندازه بتواند در سیاست های عینی و عملی اثرگذار باشد روشن نیست. اما آنچه بدیهی است این است که این رویکرد موجب تشویق و تهییج دولت اوباما به تلاش برای تعامل با ایران خواهد شد چرا که مطمئن خواهد بود که کنگره آمریکا از سیاست هایی که به ایجاد کانال های دیپلماتیک و مذاکره مربوط می شود حمایت می کند.

تاثیر گذاری و عملی شدن خواست های این نامه و برقراری روابط ایران و آمریکا بستگی به رویکردهای آینده طرفین دارد و این که چقدر طرفین بتوانند با همدیگر مذاکره کنند و شرایط عینی مذاکره را فراهم کنند. اما من این کار را اقدام مثبتی ارزیابی می کنم و فکر می کنم می تواند تاثیر خود را بر فضای حاکم بر روابط ایران و آمریکا بگذارد.

آیا این نامه بر مذاکرات آینده ایران و گروه 1+5 تاثیر می گذارد؟

باید توجه داشت که نه ایران، نه آمریکا و نه گروه 1+5 هیچ چاره ای به غیر از این که مسائل را از طریق کانال های دیپلماتیک دنبال کند ندارند. این سخنی است که دکتر روحانی نیز در شعارهای تبلیغاتی مطرح کرده اند و به آن پایبند هستند. ایشان اعلام کرده اند که از طریق اعلام مواضع شفاف جمهوری اسلامی به خصوص در زمینه برنامه هسته ای، تلاش می کنند که شرایط را برای بهبود روابط بین المللی ایران فراهم کنند و به نظرم این  نامه می تواند زمینه های مناسبی برای این رویکرد دکتر روحانی ایجاد کند.  

در این نامه آمده است که «ما باید مواظب باشیم تا با اتخاذ اقدامات تحریک کننده که موجب تضعیف رییس جمهوری منتخب ایران در برابر رقبای داخلی خود خواهد شد، شانس پیشرفت روند دیپلماتیک را حذف نکنیم.» معنای اقدامات تحریک آمیز چیست؟ آیا می توان امیدوار بود که تحریم های جدید مطرح در کنگره علیه ایران تصویب نشود؟

چنانچه اشاره کردم همواره برقراری مناسبات معقول و منطقی میان ایران و آمریکا هم در ایران و هم در آمریکا مخالفین جدی و سرسختی داشته است. دیده شده است که هرگاه در بزنگاههای تاریخی دو طرف خواسته اند گام های جدی رو به جلو برای تعامل با یکدیگر بردارند جریان های افراطی و تندرو با اقداماتی این مسیر را بر هم زده اند. هنوز هم افرادی مترصد این هستند که با تحلیل های غیر واقع گرایانه هر اقدام مثبتی را مخدوش کنند.

به نظر می رسد که چنین فضای سیاسی و درکی که از این فضا وجود دارد، موجب می شود که در آینده نزدیک تحریم های تشدید کننده تری در کنگره به تصویب نرسد. اتخاذ چنین رویکردی از سوی ایالات متحده می تواند مسیر مذاکرات را هموار تر سازد. به نظر من شرایط می تواند به سمتی برود که تحریم های یکجانبه ای که از سوی آمریکا علیه ایران اعمال شده است در یک مسیر مبتنی بر مذاکرات سازنده کاهش یابد. ولی تمام این شرایط موکول به این است که طرفین وارد مذاکرات سیاسی و دیپلماتیک شوند. درمجموع این اقدامات فقط شرایطی را فراهم می کند که فضای مثتبی بر مناسبات حاکم شود تا فضا برای حل و فصل مسائل و مشکلات فی مابین ایجاد شود.

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/16

انتشار اولیه: شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲& بازانتشار: چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۲

کلید واژه ها: کنگره آمریکا ایران و آمریکا حسن روحانی مهدی محتشمی


نظر شما :