تاثیر انتخابات ریاست جمهوری بر سیاست خارجی ایران
آیا رئیس جمهور بعدی مصلحتگرا خواهد بود؟
دیپلماسی ایرانی: مهمترین رخداد تاثیرگذار بر سیاست خارجی ایران در سال آتی بی تردید انتخابات ریاست جمهوری است. این رخداد نه تنها بر موقعیت منطقه ای و جهانی ایران بلکه بر موازنه قدرت در منطقه و نیز بر یکی از مهمترین بحران های بین المللی نیز تاثیرات آشکاری بر جای خواهد گذاشت.
اگر چه ساخت قدرت در ایران به گونه ای است که رییس جمهور نفر دوم محسوب می شود و از این رو توانایی ایجاد چرخش استراتژیک در سیاست خارجی کشور را ندارد، اما از توانایی ایجاد تغییراتی مهم در رفتار بین المللی ایران برخوردار است، زیرا او در گروه تصمیم گیران ارشد از موقعیتی ویژه برخودار است، رییس شورای عالی امنیت ملی به عنوان یکی از مهمترین ارکان تصمیم ساز است و اجرای سیاست خارجی و کنترل بر وزارت امور خارجه را در دست دارد. از همین روست که سال های 68، 76 و 84 سال هایی مهم در سیاست خارجی ایران بوده اند زیرا در این سال ها با تغییر رییس جمهور رفتار بین المللی ایران نیز دچار تغییرات مهمی شده است. به بیان دیگر در این سالها ایده هایی چون تنش زدایی، گفتگوی تمدنها و دیپلماسی تهاجمی چهره های مختلفی از ایران در صحنه بین المللی نمایش داده اند، چهره هایی که میراث های متفاوتی برای ایران و موقعیت جهانی این کشور بر جای گذاشته اند.
بنابراین اینکه دیدگاه رییس جمهور آینده و به طور کلی جهان بینی او چه باشد طبیعتا بر سیاست خارجی ما تاثیرات مهمی بر جای خواهد گذاشت. نکته مهم دیگری که در این راستا باید به آن اشاره کرد سنت دولتمداری در ایران است، سنتی که نقش افراد را در تصمیم سازی بسیار پررنگ می کند. ایران از معدود کشورهایی است که سنتی خاص از دولتمداری در ان از ریشه های بسیار قوی ای برخوردار است، سنتی که در آن نقش فرد برجسته بوده است. از همین روست که افکار عمومی در ایران امروز تاریخ این کشور را عموما به تاریخ رجال سیاسی تقلیل می دهند و به درست یا غلط آنان را مسبب برگهای زرین یا نقاط تاریک در این تاریخ دراز می دانند.
به بیان دیگر تاریخ ایران در برداشت عمومی تا حد زیادی تاریخ نام ها محسوب می شود. این تلقی در میراث ادبی این سرزمین نیز با عباراتی همچون" هر که آمد عمارتی نو ساخت..." مورد تاکید قرار گرفته است. در این تاریخ دراز دیوانیان دیروز و بوروکراتهای امروز عمدتا با تغییرات سازگاری نشان می داده اند تا اینکه خود مبدع تغییرات باشند .افزون بر این ایران چه به صورت قدرتی جهانگشا و چه به صورت کشوری که مکرر چهارراه حوادث بوده، از تحولات محیط بین المللی در روزگاران مختلف بسیار تاثیر پذیرفته است. یکی از مواریث این پیشینه را شاید بتوان شکل گیری نوعی نگاه جهانی در میان مردم ایران و به شکلی گسترده تر در میان سیاستمداران ایرانی مشاهده کرد. به بیان دیگر سیاست مداران ایرانی فارغ از تفاوت ها و تعارض های فکری همواره جهان را مخاطب خود قرار می دهند و از بشریت به عنوان یک کل سخن به میان می آورند و راه حل هایی جهانی ارائه می دهند. این ذهنیت کلان نگر طبیعتا در پی ایفای نقش های کلان و جهانی نیز بر می آید و حوزه عمل دیپلماتیک را عرصه جهانی تعریف می کند. در چنین فضایی رییس جمهور حتی اگر نخواهد ، به ناگزیر باید ایده ای برای جهان داشته باشد.
از همین روست که روسای جمهور ایران هر یک صاحب جهان بینی خاصی بوده اند و این جهان بینی تا حد زیادی رنگ خود را بر سیاست خارجی دورانی که ریاست داشته اند زده است. به همین دلیل است که در متونی که در مورد دوره های سیاست خارجی ایران در سال های اخیر نوشته شده، عمدتا با تقسیم بندی هایی همچون سیاست خارجی هاشمی(تنش زدایی)، سیاست خارجی خاتمی(گفتگوی تمدنها) و سیاست خارجی احمدی نژاد (دیپلماسی تهاجمی) مواجهیم.
اینکه ایده رییس جمهور آتی چه خواهد بود اکنون نمی توان به راحتی پیش بینی کرد اما با توجه به تجربیات و تحولات سالهای اخیر احتمالا او مصلحت گرایی را در کانون نگاه جهانی خود قرار خواهد داد و بر مبنای آن تلاش خواهد کرد تا راه حلی برای چالش های پیش روی ایران بیابد. به بیان دیگر شاید نوبت دیپلماسی فرا رسد. /16
انتشار اولیه:سه شنبه 20 فروردین 1392/ باز انتشار: یکشنبه 25 فروردین 1392
نظر شما :