لزوم پرهیز جان کری از تکرار اشتباهات هیلاری کلینتون
به وزیر خارجه فرصت دهید آقای رئیس جمهور
دیپلماسی ایرانی: مزیت وزیر خارجه امریکا بودن در دولت دور دوم یک رئیس جمهور این است که می توان از اشتباهات وزیر پیشین درس گرفت. در موضوع اسرائیل- فلسطین اوباما چندین اشتباه منحصر به فرد داشت.اجازه دهید روراست باشیم. رئیس جمهور در این مورد که اسرائیلی ها و فلسطینیان در نشست کمپ دیوید دستان همدیگر را به نشانه صلح نفشردند مقصر نبود بلکه این بازیگران ناکارآمد منطقه ای هستند که باید در این مورد پاسخگو باشند. اما رئیس جمهور چهار حرکت اشتباه انجام داد که وضع بد فعلی را بدتر کرد.
من اطمینان دارم که سناتور جان کری که بنابر گزارش ها طرفدار مذاکرات صلح است این اشتباهات را تکرار نخواهد کرد. او ممکن است اشتباهات دیگری انجام دهد اما خوب است که نگاهی به اشتباهات رئیس وی در دوره قبل ریاست جمهوری اش بیندازیم. آنچه در زیر می خوانید بایدها و نبایدهایی است که اوباما
1- نماینده ویژه ممنوع
سگ های آبی سد می سازند، نوجوانان با موبایل صحبت می کنند و اس ام اس می دهند و وزرای خارجه پرتلاش دست روی موضوع اعراب – اسرائیل می گذراند. آنها این موضوع را کار فرعی روسای جمهور و وزرای خارجه قبلی نمی شمارند.
نمایندگان ویژه سردرگمی بروکراتیک ایجاد می کنند و در مسئولیت وزیر خلل وارد می کنند. میچل که از سوی اوباما به عنوان نماینده ویژه در خاورمیانه منصوب شد هرگز قدرت واقعی به وی اعطا نشد؛ این کار باعث سردرگمی اعراب و اسراییل شد و فرصت هایی را برای انواع اسیب ها به وجود اورد.در نهایت این وزیر خارجه بود که کار را در دست گرفت و ان شخص به گنجینه طبیعی از اطمینان به نفس، خشم و اعتماد اسراییلی ها و فلسطینی ها تبدیل خواهد شد. وزیر خارجه در مواقعی که نیاز به یک پیشرفت چشمگیر است از رئیس جمهور کمک می گیرد.در صورتی که کاخ سفید اجاز دهد ، این مسئولیت متعلق به جان کری است و نباید این وظیفه را به هیچکس دیگری سپرد.
۲- جدل علنی درباره توفق شهرک سازی ها ممنوع
اوباما درباره شهرک سازی ها سه اشتباه مرتکب شد: اصرار به توقف شهرک سازی های که هیچ گاه نمی توانست به ان دست یابد، شکست در امتیازگیری از اسراییلی ها با یک استراتژی جدی و عقب نشینی. هنگامی که بنیامین نتانیاهو نزاع را دوباره اغاز کرد وی عقب نشینی کرده و در نتیجه اعتبار ایالات دمتحده را نزد دو طرف زیر سوال برد.
کری زیرک تر از ان است. او می داند که شهرک سازی ها تا چه حدی مخرب هستند اما وی اسراییلی ها را گوشه رینگ نبرده یا یک جدل در ملا عام به راه نمی اندازد. با توجه به نتایج انتخابات اسراییل به نظر می رسد وی خوش شانس تر از هیلاری کلینتون است زیرا به نظر می رسد در دولت بعدی عناصر معتدل تری نسبت به فعلی ها بر سر کار ایند.این بدین معناست که وی احتمالا می تواند اصرار برای ادامه شهرک سازی ها را کاهش دهد و از پروژه های دردسرساز مانند ساخت و ساز در منطقه E-1 نزدیک اورشلیم [بیت المقدس] جلوگیری کند.
شهرک سازی ها یک مشکل باقی خواهند ماند اما کری به اندازه کافی عاقل هست که بداند نزاع در جنگ بزرگ درباره این موضوع به منزله داشتن کلید یک اتاق خالی است. باید این موضوع را به عنوان جزیی از یک موضوع بزرگتر دید. حدس می زنم کاخ سفید اکنون دیگر این موضوع را بداند.
۳- با بی بی دوست باش
با توجه به رابطه نه چندان خوب اوباما با نتانیاهو، کری این فرصت را دارد تا دو کار بزرگ انجام دهد. در وهله نخست ، در صورتی که وی به عنوان مسئول مذاکرات صلح منصوب شد باید به دنبال ایجاد رابطه با بنیامین نتانیاهو باشد.
ثانیا کری می تواند مانند میانجی بین این دو عمل کند.همانطور که روزی سفیر سابق امریکا در اسرائیل گفت، در خلال مذاکراتی که منجر به موفقیت کمپ دیوید شد، سایروس ونس، وزیر خارجه وقت نقشی حیاتی در برای مجاب کردن مناخیم بگین داشت در حالی که خود کارتر و بگین پیش از نشست هرگز تا این حد با یکدیگر بحث و تبادل نظر نداشتند. آن رابطه بین ونس و بگین و در کنار آن رابطه وزیر با موشه دایان، وزیر خارجه وقت اسرائیل واقعا راه را برای قرارداد صلح هموار کرد. در صورتی که کری نتواند راهی برای همکاری با نتانیاهو بیابد زمان زیادی را برای جدل با وی خواهد داشت.
4- فعال باش!
شاید با دلایلی قابل فهم، اوباما بدون هیچ استراتژی و مجموعه ای از تاکتیک های منسجم و فقط با ایده هایی خوب و شعارهای زیبا وارد میدان شد. نماینده ویژه خاورمیانه ، برای حل مساله شهرک سازی ها ، دولت های مستقل و غیره تلاش می کرد اما نتایج بی ثمر آن قابل پیش بینی بودند.
کری پیش از این علاقه اش به پیشبرد مذاکرات صلح را نشان داده است و دقیقا به همین دلیل است که وی باید آهسته در این میدان حرکت کند. یک شروع بیش از حد زودهنگام با دستان خالی توجیه پذیر نیست. گزارش شده است که او می خواهد در سفری به منطقه به اسرائیل هم سری بزند- احتمالا قبل از انتخابات اسرائیل- در حقیقت این حرکت وی حامل هیچ معنایی نیست.
چه معنایی دارد؟ کری باید منتظر بماند تا دولت ائتلافی بعدی اسرائیل تشکیل شود و پس از آن بسنجد که چه شرایطی را باید به میز مذاکره بازگرداند. یک وزیر خارجه چند سفر اکتشافی و حقیقت یاب می تواند انجام دهد قبل از انکه اسرائیلی ها و فلسطینی ها به وی به چشم کت و شلواری خالی و وسیله ای تزئینی نگاه کنند؟
این سفر در این بازه زمانی تنها زمانی معنا می یابد که کری حامل موضوع خاصی باشد- شاید پیامی از رئیس جمهور برای دعوت از طرفین برای انحام مذاکرات دوطرفه در واشنگتن، یا طرح هایی برای سفر رئیس حمهور به اسرائیل- وی باید نفسی عمیق بکشد، آرامش خود را حفظ کند و بازی طولانی را انجام دهد. وی سفر های بسیار زیادی را تا قبل از پایان ماموریتش به اسرائیل خواهد داشت.
من کاملا مطمئن هستم که کری مرتکب اشتباهی که رئیس اش (اوباما) در سال 2009 و 2010 انجام داد نمی شود. چالش واقعی وی در حال حاضر ربطی به اسرائیلی ها و فلسطینیان ندارد. بلکه موضوعاتی مانند اوضاع پیچیده سوریه، برنامه هسته ای ایران و مصری که روز به روز بی ثبات تر می شود نگرانی های اصلی وی هستند.
و یک نکته دیگر...اگر کری می خواهد کاری درباره موضوع اسرائیل- فلسطین انجام دهد لازم است در ابتدا اوباما را راضی کند که در این مورد اختیار تام به وی دهد. این به معنای تک روی وی در فرایند مذاکرات صلح نیست بلکه به این معناست که او و تیمش باید دیدگاه خودشان را در این مورد شکل داده و به رئیس جمهور منتقل کنند نه اینکه فقط اجرا کننده استراتژی باشند که کس دیگری آن را طراحی کرده است.
و چه کسی بهتر از کری می تواند این کار را انجام دهد؟ اگر اوباما دیدگاه وی را بپذیرد، او می تواند فرستاده ای باشد که روی موضوع کار می کند، در مواقع لازم رئیس جمهور را به کار می گیرد و در انتها افتخار و شکوه را برای وی به ارمغان اورد. چه استراتژی این باشد که این درگیری ها را مدیریت کرد چه استراتژی حل قطعی آن را برگزینیم؛ این استراتژی باید توسط جان کری تعیین گردد. این همان کاری است که قرار است وزرای خارجه واقعی انجام دهند.
نظر شما :