از انقلاب سیاسی تا رکود مالی

از بهار اقتصادی خبری نیست

۰۹ آبان ۱۳۹۱ | ۱۳:۴۰ کد : ۱۹۰۸۴۳۶ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی خاورمیانه
کشورهای نفت خیز عربی به برکت ثروت‌های نفتی بسیار غنی و ثروتمند شده‌اند اما هیچ پیشرفتی از خود نشان نداده‌اند. آنها نه ابتکاری از خود نشان می‌دهند، نه صنعتی را ترویج می‌کنند و نه کار تولیدی انجام می‌دهند.
از بهار اقتصادی خبری نیست

 

دیپلماسی ایرانی: فتح الله ولعلو، کارشناس مغربی مسائل اقتصادی درباره بهار عربی و تاثیراتی که بر بحران اقتصاد جهانی گذاشته، می گوید که این انقلاب ها فرصتی را برای کشورهای عربی ایجاد کرده است تا بتوانند نمونه جدیدی از توسعه را به نمایش بگذارند.

به گزارش روزنامه القدس العربی، چاپ لندن، وی همچنین می گوید کشورهای عربی باید دموکراسی، اعطای حقوق انسان ها در بعد شخصی و اجتماعی و همچنین شکوفایی اقتصادی را به دور از منطق قطری حزبی که انسان ها را تحت فشار می گذارد، سر لوحه کار خود قرار دهند تا بدین ترتیب ضمن شکوفایی سیاسی و اجتماعی به شکوفایی اقتصادی نیز برسند.

وی که در گذشته وزیر امور اقتصاد و دارایی مغرب بوده است، همچنین می گوید که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چندان متاثر از بحران اقتصاد جهانی نشدند اما در عین حال هیچ پیشرفتی هم نداشته اند.

ولعلو که یکی از کارشناسان زبده اقتصادی در جهان عرب محسوب می شود که به بسیاری از کشورهای عربی مشاوره های اقتصادی می دهد، درباره وضعیت کشورهای جهان سوم در سایه بحران اقتصاد جهانی می گوید: «کشورهای جهان سوم به طور کلی وضعیت پیچیده ای دارند، اقتصاد کشورهای چین، هند، برزیل و برخی اقتصادهای آسیایی رشد بالایی را تجربه می کنند، این مساله باعث شده است تا تقاضای آنها برای واردات مواد اولیه و مواد نفتی افزایش یابد، مساله ای که باعث شده تا کشورهای تولید کننده نفت نیز چندان متاثر از بحران اقتصاد جهانی نشوند. برای همین اگر مثلا این وضعیت 20 سال پیش رخ می داد، به دلیل نبود کشوری مثل چین که مطالبات نفتی بالایی دارد، کشورهای تولیدکننده نفت نیز به شدت از آن تاثیر می پذیرفتند. اما چون در حال حاضر چین هست وضعیت اقتصادی کشورهای تولیدکننده نفت مثل کشورهای عربی و حتی آفریقایی مثل آنگولا و نیجریه روند رو به رشدی را تجربه می کنند و چندان گزندی از بحران اقتصادی متوجه آنها نیست. مثلا در رقمی شگفت آور نرخ رشد اقتصادی در آفریقا در حال حاضر به رقم پنج درصد رسیده است.»

وی درباره آن دسته از کشورهای عربی و آفریقایی که تولیدکننده نفت نیستند نیز می گوید: «کشورهایی مثل مصر، مغرب و تونس به دلیل وجود در منطقه ای استراتژیک به طور مستقیم از بحران اقتصادی تاثیر نمی پذیرند ولی در طول ماه های آینده تاثیر این بحران را بر خود احساس خواهند کرد.»

وزیر اقتصاد سابق مغرب درباره اقتصاد کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز هشدار می دهد و می گوید: «این کشورها به برکت ثروت های نفتی بسیار غنی و ثروتمند شده اند اما هیچ پیشرفتی از خود نشان نداده اند. آنها نه ابتکاری از خود نشان می دهند، نه صنعتی را ترویج می کنند و نه کار تولیدی انجام می دهند. به عبارت دیگر ثروتمند شده اند چرا که کشورهای دیگر زحمت کشیده اند و صنعتی شده اند نه به دلیل این که خود تلاش داخلی انجام داده اند. در حالی که مثلا ما پیشرفت کشورهای آسیایی به خصوص چین و هند را که می بینیم در می یابیم آنها قبل از هر چیز تلاش کرده اند که تولید داخلی را نهادینه کنند سپس به سمت کسب ثروت و بازرگانی حرکت کنند.»

او درباره این که چرا این کشورها ثروتمند شده اند اما پیشرفت نداشته اند، می گوید: «دو دلیل برای این اتفاق وجود دارد، اول از همه به نوع دینامیک اقتصاد این کشورها باز می گردد یعنی این که بیش از آن که یک رابطه اقتصادی وجود داشته باشد، به واسطه وجود نفت یک شانس داشته اند و آنها ثروتمند شده اند، و مثل اروپا که از قرن هجدهم از طریق کار ثروتمند شد، این جا از طریق کار ثروتمند نشده اند. دلیل دوم این است که آنها در عین حال در حال خروج از منظومه عربی و پیوستن به مجموعه جهانی و ایجاد هم پیمانی های منطقه ای هستند. وقتی صحبت از رشد اقتصادی چین می کنیم این رشد ماحصل یک حرکت دینامیکی اقتصادی است که از دهه چهل آغاز شده و چهار ببر اقتصادی را به وجود آورده است، اول از همه ژاپن، بعد از آن کره جنوبی، سپس سنگاپور و چهارم تایوان. پس از آن چین فرصت منطقه ای بزرگی داشت تا بتواند مسیر پیشرفت را طی کند. در حالی که ما در جهان عرب همه چیزمان مرتبط با افزایش یا کاهش قیمت نفت است، این مساله باعث شده تا وضعیت ناسالمی به وجود آید.»

وی درباره این که دموکراسی تا چه اندازه به پیشرفت اقتصادی کشورهای عربی کمک می کند، می گوید: «رشد اقتصادی به دو عامل اساسی بستگی دارد، اول از همه قدرت ملت ها برای ایجاد راه حلی در فرهنگ کار و عمل است و دومی قدرت ملت ها در ابتکار برای ساخت موسسه های آموزشی و سیاسی که مبتنی بر عقل و درایت باشند و این تنها از راه دموکراسی میسر است. از این رو این امیدواری وجود دارد که با بهار عربی و خصوصیات ذاتی ای که دارد زیربناهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دگرگون شده و آنها نیز بتوانند وارد راه پیشرفت شوند. کشورهای عربی انقلابی اکنون این فرصت را یافته اند تا نمونه جدیدی برای رشد ارائه دهند که ضرورتا مرتبط با دنیای سیاست و اقتصاد است که در آن ضمن تامین حقوق انسان ها در زمینه های شخصی و اجتماعی می توانند رشد و پیشرفت اقتصادی را نیز داشته باشند که در آن صورت بهار عربی علاوه بر بهار سیاسی می تواند بهار اقتصادی نیز شود.»

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی 

کلید واژه ها: بحران اقتصاد جهانی بهار عربی


نظر شما :