غیرمتعهدها، نیازمند توانمندسازی اقتصادی
کمال اطهاری*
آرمان: بنیان تشکیل گروه غیرمتعهدها را میتوان بنیانی اقتصادی دانست، چرا که تشکیل این جنبش حاصل منازعه دو قدرت بزرگ جهان در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم بود که هر کدام بر اساس الگویی اقتصادی - سیاسی راهی را در پیش گرفته و در پی همپیمانان خود در دنیای گرفتار جنگ سرد بودند. معادلات دوران جنگ سرد و وقایعی که منجر به تشکیل جنبش غیر متعهدها شد را هیچ گاه نمیتوان جدای از معادلات اقتصادی تحلیل و بررسی کرد. به همین اعتبار امروز نیز مناسبات اقتصادی قسمتی از واقعیت غیر قابل انکار و موجودیت این جنبش است، موجودیتی که معنای آن را با معنایی که در زمان جنگ سرد داشت کاملا متفاوت کرده است. در شرایط کنونی قطعا کشورهای غیرمتعهد باید به دنبال نوعی از هم افزایی باشند، در عین حال اما این هم افزایی حدی دارد که بیشتر از آن امکان وقوع ندارد. بیشترین حجم مبادلات این کشورها و سودآورترین روابط تجاری آنها با کشورهای توسعه یافته است. در این شرایط تاکید بر همگرایی کشورهای غیرمتعهد حول محور مقابله با جهان صنعتی و توسعه یافته میتواند سیاستی غیر قابل اجرا باشد. به هر صورت کشورهای غیر متعهد نیازمند دانش فنی، سرمایه و بازار هستند. این مساله امری بدیهی و غیر قابل انکار است که کشورهای غیر توسعه یافته و یا در حال توسعه با داشتن تعاملی قوی با کشورهای توسعه یافته امکان پیشرفت بیشتری خواهند داشت. کشورهای در حال توسعه غیر متعهد نیز در این مسیر حداکثر دارای فناوریهای معمول و رایج هستند که باید به فناوریهای پیشرفته دست یابند تا امکان بهره برداری حداکثری از آنها وجود داشته باشد. شاهد هستیم که بسیاری از کشورهای غیر متعهد با تکیه بر دیپلماسی سازنده و برتر توانستهاند همراهی دنیا را نیز با خود داشته باشند و دانش نوین را برای پیشرفت خود جذب کنند و بدین ترتیب میتوانند محصول بهتری تولید و عرضه کنند. نمود این مساله، یعنی نیاز مبرم به فناوریهای پیشرفته را میتوان به بهترین نحو در معادلات صنعتی و اقتصادی ایران هم دید. به طور مثال بیشترین سرمایهگذاری خارجی بعد از نفت در صنایع ایران مربوط به صنایع غذایی است، این سرمایه گذاریهای خارجی از آنجا که شامل رئوس تحریمی نمیشوند همچنان در بازار کشورمان حضور دارند. اکنون شاهد هستیم که تولیدات این حوزه از کیفیت و تنوع بسیار مطلوبی نسبت به دیگر تولیدات برخوردار است و این از تعامل صنایع کشورمان با کشورهای پیشرفته ناشی شده است. صنایع دیگری چون صنایع بهداشتی و مواد شوینده نیز از چنین وضعی برخوردار هستند. این وضعیت مصرف کننده را راضی نگه میدارد، اشتغال را افزایش و قاچاق کالا را کاهش میدهد. به عبارتی معنی آن این است که توسعه بازار داخلی کشورهای در حال توسعه مانند ایران نسبت بسیار تنگاتنگی با سرمایه گذاری خارجی و روابط حسنه با دیگر کشورها دارد. اکنون محور تصمیم سازی کشورها در جهان بیشتر منافع ملی و مصالح عمومیشان است.
* پژوهشگر اقتصاد سیاسی
نظر شما :