گفتوگو با دکتر سید محمد صدر:
حرکتهای اخیر در منطقه مخالفت با اسرائیل را تشدید میکند
آرمان:قیام های مردمی یکسال و نیم گذشته در منطقه خاورمیانه، امید زیادی را برای حل مسئله فلسطین و بیرون راندن اسرائیل از این سرزمین، در دل ها ایجاد کرده است، به ویژه موقعیت مصر به عنوان نخستین کشور عربی که اسرائیل را به رسمیت شناخت و در دهه های گذشته نیز نقش تعیین کننده ای در مهار مبارزات داشت، تاثیر بسیاری در تحولات آینده فلسطینی خواهد داشت. پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در خصوص همین موضوع گفت وگویی با دکتر سیدمحمد صدر، معاون اسبق عربی-آفریقایی وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل سیاست خارجی انجام داده که در ادامه می آید.
در دهه های گذشته کشورهای منطقه به ویژه مصر و عربستان چه نقشی در مسئله فلسطین ایفا کرده اند؟
از سال 1948 که مقاومت مردم مسلمان منطقه علیه اسرائیل شروع شد، همه کشورهای منطقه حامی مردم فلسطین و مخالف دولت اسرائیل بودند، اما به مرور زمان به دلیل فشارهای آمریکا و حمایت از اسرائیل عقب نشستند و این عقب نشینی ها در نقش کشورها در خاورمیانه اثر داشت. به عنوان مثال مصر قبل از امضای قرارداد کمپ دیوید حرف اول را در جهان عرب می زد؛ مخصوصاً در دوره جمال عبدالناصراما با شکست ناصر از اسرائیل و فوت او و در پی آن امضای کمپ دیوید در دوره سادات، مصر نه تنها موقعیت گذشته را نداشت بلکه از اتحادیه عرب اخراج شد و موقعیتی منزوی در منطقه پیدا کرد که سال ها ادامه داشت.اما در مورد عربستان، این کشور نه قدرت نظامی و نه قدرت فرهنگی مانند مصر دارد اما به دلیل وجود حرمین شریفین و قدرت اقتصادی بالا(به خاطر نفت) همواره کشور تاثیرگذاری بوده است، اما به دلیل عدم برخورداری از ایدئولوژی انقلابی و گفتمان الهام بخش، هیچ گاه نتوانست به آرمان های مردم عرب پاسخ دهد . در عین حال به علت توان اقتصادی بالا و کمک هایی که در اختیار کشورهای مختلف قرار می دهد، باعث میزانی از تاثیرگذاری این کشور بر منطقه شده است.
جایگاه عربستان به واسطه حمایت های آمریکا در دهه های اخیر پررنگ تر نشده است؟ برخی معتقدند باید نقش ژاندارم منطقه از سوی آمریکا را برای عربستان قائل بود.
ژاندارم منطقه تا قبل از انقلاب اسلامی، شاه بود. البته رقابتی میان او و حکومت پادشاهی عربستان بود. هر دوی آنها می خواستند به آمریکا بگویند ما بهتر می توانیم مجری منویات شما در خلیج فارس باشیم. اما در نهایت ضمن اینکه آمریکا با هر دو کشور روابط حسنه ای برقرار کرد، در نهایت شاه را بر عربستان ترجیح داد. به همین دلیل هم یکی از دلایل تقویت ارتش ایران، واگذاری نقش ژاندارم منطقه به ایران بود که شاخص ترین نمونه آن لشکر کشی به عمان برای سرکوب چریک های مائوئیست مخالف سلطان قابوس بود. دلیل ترجیح ایران بر عربستان هم وسیع بودن ایران، پرجمعیت بودن، نیروی نظامی قوی تر و متحجر بودن حکومت پهلوی بود. شاه ویژگی های غرب گرایانه ای داشت که آمریکا می پسندید.
پس در آن زمان کشور دیگری ادعای رهبری منطقه را نداشت؟
خیلی از کشورها در دوره بعد از ناصر ادعا می کردند که ما جانشین ناصر هستیم. مانند قذافی، حافظ اسد و... اما هیچ کدام ظرفیت های ناصر را نداشتند. در آن زمان عربستان طرح فهد را در اجلاس اتحادیه عرب در بیروت مطرح کرد و به تصویب رسید. بر اساس آن طرح کشورهای عربی، به طور غیر مستقیم اسرائیل را به رسمیت شناختند. یعنی همان کشورهایی که مصر را به خاطر قرارداد کمپ دیوید طرد کرده بودند به آن کشور پیوستند. خلاصه طرح فهد این بود که اگر اسرائیل فلسطین را بر اساس مرزهای 1967 به رسمیت بشناسد، این طرف هم اسرائیل را به رسمیت می شناسد و صلح اسرائیل و فلسطین برقرار می شود.
علت اینکه ترکیه توانسته تبدیل به یک بازیگر مهم منطقه ای شود، چیست و آیا این نقش ترکیه همین گونه حفظ خواهد شد؟
بله، تا زمانی که شرایط فعلی منطقه وجود دارد و تا زمانی که ترکیه دارای یک الگوی توسعه سیاسی و اقتصادی است همچنان می تواند برای کشورها نمونه باشد. شما امروز می بینید که در ترکیه وضعیت اقتصاد و تورم و... در سطح بسیار خوبی است.
اگر ایران و عربستان قوی تر ظاهر می شدند آیا باز هم ترکیه می توانست این گونه عرض اندام کند؟
ترکیه استعداد تبدیل شدن به الگو را دارد؛ جمعیت زیادی دارد و آن سابقه تاریخی عثمانی را دارد. بنابراین از یک بنیه قوی برخوردار است. باید گفت حزب عدالت و توسعه ترکیه این کشور را به موقعیت فعلی رساند. زیرا تا قبل از آن که لائیک ها سر کار بودند نتوانستند کشورشان را به این سطح برسانند و مشکلات تورم سنگین و... را حل کنند. در آن زمان ارتش کودتاهای متعدد کرد، زیرا رهبران سیاسی توان اداره کشور را نداشتند. اما حزب آقای اردوغان امروز کارهایی کرده که نه تنها مشکل اقتصاد و نبود دموکراسی را حل کرده، بلکه مشکل کودتاهای ارتش را نیز حل کرده است. یعنی طوری کشور را اداره می کند که ارتش جرات کودتا و روی کار آوردن یک دیکتاتوری خشن را دیگر ندارد.
آیا مصر امروز هم شانس ورود به این رقابت را دارد؟
بله، زیرا مصر عرب است و طبعاً جذابیتی که مصر برای 300 میلیون عرب دارد، ترکیه ندارد. ضمن اینکه رقابت تاریخی ترک ها و عرب ها هنوز وجود دارد؛ عرب ها از دل امپراتوری عثمانی بیرون آمدند و علاقه مند هستند که الگوی شان یک کشور عربی باشد. در مصر مشکل دیکتاتوری حل شده، اگر اخوانی ها بتوانند مشکلات اقتصادی و فقر را حل کنند آنها الگو می شوند. اخوان المسلمین چون یک حزب پخته و با تجربه است، احتمال اینکه بتواند بعد از حل مشکلات ذکر شده به یک الگو تبدیل شود، وجود دارد.
این توفیقات اخوان المسلمین در مصر، در موقعیت و تصمیمات حزب برادرشان در فلسطین(حماس) هم دگرگونی ایجاد خواهد کرد؟
قطعاً موضع حماس در فلسطین تقویت می شود. اصلاً حماس و اخوان در مصر یک حزب هستند و فقط ملیت شان متفاوت است.
از آن طرف گفته می شود که ایجاد حکومت های دموکرات در منطقه، باعث تضعیف اسرائیل که همان آرمان انقلاب اسلامی و شعار امام خمینی(س) بود، می شود زیرا این رژیم ساختاری امنیتی دارد و حتی قانون اساسی هم ندارد که طی سالیان طولانی از طریق دشمنی با کشورهای منطقه به حیات خود ادامه داد، است. آیا این فرضیه درست است؟
بهار عربی قطعاً در جهت تضعیف اسرائیل در منطقه خواهد بود. زیرا بهار عربی باعث می شود نمایندگان مردم سر کار بیایند. نماینده مردم هم خواسته های مردم را به همراه دارد و دشمنی با اسرائیل یکی از همان خواسته های همه مردم منطقه است. طبیعتاً وقتی مرسی روی کار می آید خیلی با زمانی که مبارک دوست نزدیک اسرائیل روی کار بود، فرق دارد. یعنی حرکت های اخیر در منطقه ضمن آنکه دموکراسی را به ارمغان می آورد، مخالفت با اسرائیل را در منطقه تشدید می کند.
یعنی آن آرمان امام که فلسطین را مسئله ای اسلامی و فراتر از شیعه و سنی می دانستند، امروز محقق می شود؟
زمان می خواهد تا این امور روشن شود، زیرا تحولات در چند کشور اتفاق افتاده است. ممکن است 50 سال هم طول بکشد تا آن آرمان امام محقق شود. به طور کلی وقتی نماینده های مردم در کشورهای عربی سرکار بیایند، چون مردم خواهان مقابله با اسرائیل هستند دولت و ملت در این جهت همگام می شوند.
طرح تشکیل کشور مستقل فلسطینی که پارسال در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد، نیز شانسی برای تحقق پیدا می کند؟
اگرچه اسرائیل خیلی سفت و سخت با آن طرح مخالف است و متاسفانه محمود عباس هم نتوانست آنها را متقاعد کند، ممکن است گام هایی در این جهت برداسته شود و سرعت آن بیشتر شود، اما معلوم نیست که در کوتاه مدت محقق شود. در این قضیه خواسته آمریکا و اسرائیل متفاوت است. آمریکا می گوید طبق همان قطعنامه ها باید عمل شود و دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیلی شکل بگیرد، اما اسرائیل نمی خواهد و حداکثر چیزی که می تواند با آن موافقت کند این است که فلسطین مانند یک استان اسرائیل باشد و تسلیحات، اقتصاد و سیاست خارجی مستقل نداشته باشد.
آقای دکتر دوباره به رقابت های منطقه برگردیم؛ آیا مسئله شیعه و سنی در این معادلات موثر است؟
پایه گذار موضوع تفرقه شیعه و سنی انگلیسی ها بودند؛ امام این موضوع را کاملاً جمع کرد و گفت: «انقلاب اسلامی ایران»؛ یعنی نگفت انقلاب شیعی ایران. در حالی که واقعاً شیعیان به رهبری امام، انقلاب کردند. امام در برخی فتاوی هم این مسئله را رعایت کرد و مثلاً تا قبل از انقلاب شیعیان در نماز جماعت مسجد الحرام شرکت نمی کردند، اما امام فتوا دادند و به حجاج گفتند که نماز بخوانید. ولی یکسری سیاست های اخیر باعث شده که برخی در جهان سنت فکر کنند ایران فقط از شیعیان حمایت می کند. در حالی که سیاست خارجی جمهوری اسلامی که امام پایه گذاری کرد، بر پایه حمایت از تمام مسلمانان است و بحث شیعه و سنی وجود ندارد. خود فلسطین اصلاً شیعه ندارد، اما هیچ کشوری مانند ایران بعد از انقلاب از آن حمایت نکرده است. در واقع برخی سیاست ها به تفرقه اندازی انگلیسی ها و غربی ها کمک کرده است.
پس رقابت ایران و عربستان امروز بر سر چیست که این قدر تنش در آن زیاده شده؟
یکی از آن عوامل نفت است، دیگری بحث بحرین است که عربستان ارتش را به آنجا وارد کرد و مردم را کشت. در سوریه هم عربستان در جبهه معارضان و ایران در جبهه مقاومت است. قبلاً در لبنان هم این رقابت وجود داشت.
نظر شما :