میزبانی ایران به سود ما و همه طرف های سوری است
اعتماد: میزبانی ایران در نشست مخالفان حکومت سوریه در دو سطح کلی و جزیی یا کلان و خرد به سود همه طرفین سوری و ایران است. از نگاه کلی راهبرد دنیای غرب این است که مرکز ثقل تحولات خاورمیانه یا در غرب باشد یا در کشورهایی که به عنوان دوستان غرب در منطقه شناخته میشوند. به همین دلیل هم شاهد بودیم که مرکز ثقل تحولات لیبی را در قطر قرار دادند و الان هم تلاش دارند تا ترکیه مرکز ثقل تحولات سوریه باشد. در راهبرد خرد هم آنها تلاش دارند تا ایران تحت هر شرایطی از این تحولات بیرون بماند تا هم روی تاثیرگذار بودن تحریمها مانور دهند و هم اجازه ندهند که ایران، اداره تحولات منطقه را از دست آنها خارج کند. در این زمینه هم دیدیم که با وجود همه تاکیدات کوفی عنان بر حضور ایران، کشور ما را از جلساتی که درباره بحران سوریه تشکیل میشد، حذف کردند تا اینگونه بتوانند اثرات تحریم شدن ایران را به نمایش بگذارند. در چنین شرایطی ایران با پذیرش میزبانی مخالفان بشار اسد، در بعد کلان راهبرد کلی آنها را به چالش میکشد و مرکز ثقل تحولات سوریه را از کشورهای غربی به کشورهای منطقه منتقل میکند. لذا این اقدام بسیار کار بدی است و میتواند رشته تحولات خاورمیانه را از دست آنها خارج کند. در بعد راهبرد جزیی غرب هم، میزبانی ایران میتواند تلاشهای غرب برای منزوی کردن ایران و مانورهای آنان روی موضوع تحریمها را به بنبست برساند. اما مهمتر از این جنبههای سلبی، جنبههای ایجابی است که در ضمن میزبانی ما از مخالفان سوری به دست میآید. از این منظر چهار دستاورد مهم میتواند نصیب ایران شود که به اجمال میتوان آنها را چنین تشریح کرد: اول اینکه ما با برگزاری این جلسات میتوانیم مدیریت زمان را در تحولات سوریه به دست بگیریم و بعد از برگزاری این نشستها میتوانیم تعیینکننده باشیم که مذاکرات کوتاه باشد یا به مدت طولانی ادامه پیدا کند.
دوم اینکه ما میتوانیم در این رهگذر، جریانهای سوریه را تا حدود زیادی کنترل کنیم.
سوم اینکه در جریان این مذاکرات ما ترکیب همه گروههای سوریهیی و نظرات و وزن آنها را رصد میکنیم.
و چهارم هم اینکه به این وسیله، نقشآفرینی عربستان و قطر در سوریه را کاهش میدهیم.
این جنبههای ایجابی از آن رو اهمیت دارد که ما با سوریه در بالاترین سطح، پیمان نظامی داریم و جمهوری اسلامی ایران با هیچ کشوری در این سطح پیمان نظامی ندارد. به همین دلیل است که آینده سوریه و نقشآفرینی جدی ما در تحولات آن بسیار مهم است.
با این تفاسیر و با توجه به اینکه گروههای مخالف و معترض در سوریه، ترکیبی نا متجانس از سلفیها و اخوان گرفته تا ملی گراها و گروههای مورد تایید غرب هستند و حتی پسر عموهای بشار اسد هم یک طیف از مخالفان را رهبری میکنند و در کنار اینها کردها هم حضور دارند.ما باید بتوانیم میزبان همه این گروهها باشیم تا مذاکرات به نتیجه برسد، چرا که اگر مذاکرات تنها با گروههای گزینش شده انجام شود نمیتوان به نتیجه آن امیدوار بود. در حالی که شرکت همه گروههای مخالف و معترض در مذاکراتی که ما میزبانی آن را بر عهده داریم، هم به سود ما است، هم به سود سوریه و هم به سود خود گروههای مخالف، چون برخی از این گروهها فعلا در زمین کسانی بازی میکنند که بیش از 300 سال است، خاورمیانه را رصد کردهاند و نمیگذارند که گروههای مخالف سوری خودشان تصمیم بگیرند. بنابراین گروههای سوری به مجری تصمیمات آنها تبدیل میشوند که بارزترین نمونه آن، شاخه اخوانالمسلمین سوریه است، چون در حالی که شاخه سودانی اخوان به رهبری عمرالبشیر، دوست ما و دشمن اسراییل است و شاخه فلسطینی اخوان یعنی حماس هم همین رویکرد را دارد، ما الان شاهدیم که شاخه سوری اخوان، عکس این مسیر را طی میکند و مخالف جمهوری اسلامی و همراستای اسراییلیها حرکت میکند. این نشان میدهد که اخوانیهای سوریه تحت تاثیر نشست ترکیه و لابیهای عربستان و البته تفکر غربی و به ویژه تحت تاثیر فرانسویها هستند. در چنین شرایطی اگر ما میزبان همه این گروهها شویم میتوانیم این سوال را در ذهن آنها ایجاد کنیم که آیا مخالفت با بشار اسد به هر قیمتی و از هر راهی میتواند برای سوریه، دموکراسی را به ارمغان بیاورد؟ در واقع آنها اگر سر میز مذاکرهیی بنشینند که ما هم در آن حضور داریم آنگاه از صف کشورهایی نظیر عربستان و قطر که مرتجعترین کشورهای ضددموکراسی درمنطقه هستند جدا خواهند شد و این نه تنها برای ما و دولت سوریه که برای آینده خود این گروهها نیز مطلوب است.
دوم اینکه ما میتوانیم در این رهگذر، جریانهای سوریه را تا حدود زیادی کنترل کنیم.
سوم اینکه در جریان این مذاکرات ما ترکیب همه گروههای سوریهیی و نظرات و وزن آنها را رصد میکنیم.
و چهارم هم اینکه به این وسیله، نقشآفرینی عربستان و قطر در سوریه را کاهش میدهیم.
این جنبههای ایجابی از آن رو اهمیت دارد که ما با سوریه در بالاترین سطح، پیمان نظامی داریم و جمهوری اسلامی ایران با هیچ کشوری در این سطح پیمان نظامی ندارد. به همین دلیل است که آینده سوریه و نقشآفرینی جدی ما در تحولات آن بسیار مهم است.
با این تفاسیر و با توجه به اینکه گروههای مخالف و معترض در سوریه، ترکیبی نا متجانس از سلفیها و اخوان گرفته تا ملی گراها و گروههای مورد تایید غرب هستند و حتی پسر عموهای بشار اسد هم یک طیف از مخالفان را رهبری میکنند و در کنار اینها کردها هم حضور دارند.ما باید بتوانیم میزبان همه این گروهها باشیم تا مذاکرات به نتیجه برسد، چرا که اگر مذاکرات تنها با گروههای گزینش شده انجام شود نمیتوان به نتیجه آن امیدوار بود. در حالی که شرکت همه گروههای مخالف و معترض در مذاکراتی که ما میزبانی آن را بر عهده داریم، هم به سود ما است، هم به سود سوریه و هم به سود خود گروههای مخالف، چون برخی از این گروهها فعلا در زمین کسانی بازی میکنند که بیش از 300 سال است، خاورمیانه را رصد کردهاند و نمیگذارند که گروههای مخالف سوری خودشان تصمیم بگیرند. بنابراین گروههای سوری به مجری تصمیمات آنها تبدیل میشوند که بارزترین نمونه آن، شاخه اخوانالمسلمین سوریه است، چون در حالی که شاخه سودانی اخوان به رهبری عمرالبشیر، دوست ما و دشمن اسراییل است و شاخه فلسطینی اخوان یعنی حماس هم همین رویکرد را دارد، ما الان شاهدیم که شاخه سوری اخوان، عکس این مسیر را طی میکند و مخالف جمهوری اسلامی و همراستای اسراییلیها حرکت میکند. این نشان میدهد که اخوانیهای سوریه تحت تاثیر نشست ترکیه و لابیهای عربستان و البته تفکر غربی و به ویژه تحت تاثیر فرانسویها هستند. در چنین شرایطی اگر ما میزبان همه این گروهها شویم میتوانیم این سوال را در ذهن آنها ایجاد کنیم که آیا مخالفت با بشار اسد به هر قیمتی و از هر راهی میتواند برای سوریه، دموکراسی را به ارمغان بیاورد؟ در واقع آنها اگر سر میز مذاکرهیی بنشینند که ما هم در آن حضور داریم آنگاه از صف کشورهایی نظیر عربستان و قطر که مرتجعترین کشورهای ضددموکراسی درمنطقه هستند جدا خواهند شد و این نه تنها برای ما و دولت سوریه که برای آینده خود این گروهها نیز مطلوب است.
نظر شما :