چرا رژیم صهیونیستی بر طبل حمله می کوبد؟
اجتناب از مذاکره با فلسطین،ترس از تفاهم ایران با غرب
دیپلماسی ایرانی: پس از پیروزی اتقلاب اسلامی سیاست رژیم صهیونیستی نسبت به ایران دشمنانه بوده است. اگر به یاد داشته باشیم زمانی که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد موشه دایان ،وزیر جنگ اسرائیل، در آن دوران اعلام کرد زلزله عظیمی در منطقه رخ داده است. آثار این زلزله امروز در کل منطقه به چشم میخورد.
اسرائیل با این دید به ایران نگاه میکند که ایران دشمن شماره یک آن و به دنبال نابود کردن رژیم صهیونیستی و آزاد کردن فلسطین است. بنابراین از هیچ اقدامی علیه ایران خودداری نمیکند.
اما مساله حمله به ایران و بزرگنمایی خطرایران در منطقه سیاستی است که نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در پیش گرفته و اهداف سیاسی در این بزرگنمایی دارد. به ویژه پرونده هستهای و تبلیغاتی که بر بمب هستهای ایران میکنند و احتمال اینکه ایران اسرائیل را با بمب هستهای مورد هدف قرار خواهد داد را مطرح میکنند. آنها خوب میدانند که ایران به دنبال بمب هستهای نیست، اما نتانیاهو در طول چند سال اخیر با هیاهویی که به راه انداخته هدفهای داخلی و خارجی را از این طریق دنبال میکند.
تهدید حمله به ایران
در این مساله تحلیلهای بسیار زیادی وجود دارد، بسیاری بر این باورند که اسرائیل قادر به حمله به جمهوری اسلامی ایران نیست و قادر به تحمل عواقب چنین حملهای هم نخواهد بود.چراکه حمله به جمهوری اسلامی ایران ممکن است منجر به یک جنگ منطقهای شده که همه با آن درگیر شوند و در آن صورت منافع امریکا و اسرائیل و بسیاری از کشورهای غربی در منطقه نیز به خطر خواهد افتاد.
در عین حال مدتی است که صحبت از این میشود که اسرائیل به ویژه شخص نتانیاهو نخست وزیر و ایهود باراک وزیر جنگ او در اتاقهای دربسته برای عملیات نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران برنامهریزی میکنند. مقالات و تحقیقات متعددی که در مراکز علمی امریکا صورت گرفته، نشان داده است نه تنها چنین حملهای امکان پذیر نیست، بلکه بی فایده هم خواهد بود و به هیچ وجه سبب از بین بردن برنامه هستهای نخواهد شد.
با این حال از آنجاییکه چنین امکانی وجود دارد که این دو فرد یعنی نتانیاهو و باراک قصد داشته باشند بدون پیمودن راههای قانونی و بدون مشورت با دیگر نهادهای تصمیمگیرنده دست به این اقدام زنند،ما شاهد هستیم مدتی است سران دستگاههای امنیتی اسرائیل در این زمینه وارد عمل شده و با هشدارهای متعدد سعی بر این دارند تا طرحهای این دو را نقش بر آب کنند. در طول این مدت مهمترین اظهارنظرها از سوی ماییر داگان رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ،موساد، بوده است. با توجه به اینکه داگان موقعیت مهمی در جامعه اسرائیل دارد به طور مرتب هشدار داده که اگر چنین اتفاقی رخ دهد برای آنها فاجعهبار خواهد بود و روسای دیگر دستگاههای داخلی رژیم صهیونیستی همچون ارتش و اطلاعات صدای خودشان را به صدای داگان پیوند دادند و تمامی روسای دستگاه اطلاعاتی یک صدا هشدار دادند که نتانیاهو نباید دست به چنین اقدام جنونآمیزی بزند.
علاوه بر این موضع امریکاییها نیز مطرح است. چراکه آنها نیز به هیچ عنوان چنین اقدامی را به صلاح نمیدانند و بر این موضوع بسیار تاکید کردند، حتی زمانیکه احساس کردند ممکن است نتانیاهو و باراک بدون مشورت با امریکا دست به چنین اقدامی زنند، مسئولین امریکایی سعی کردند آنها را از چنین تصمیمی منصرف کنند. در این مدت به مهمترین نکتهای که میتوان اشاره کرد سخنان چند ماه پیش پانهتا وزیر دفاع امریکاست که هشدار داده بود ممکن است اسرائیل در فصل بهار قصد حمله به ایران را داشته باشد. طبیعتا مقصود او این بود که اگر نتانیاهو چنین قصدی دارد با برملا کردن این برنامه آن را خنثی کند. در نتیجه به نظر نمیرسد که رژیم صهیونیستی بتواند بدون هماهنگی با امریکا دست به چنین اقدامی بزند و به باور من این مساله منتفی است و بیشتر جنبههای تبلیغاتی دارد.
اهداف نتانیاهو
۱. اهداف نتانیاهو از این تبلیغات به مسائل و رقابتهای داخلی برمیگردد، یکی از این موارد که باید به آن توجه کرد تظاهراتی بود که سال گذشته در اسرائیل از سوی جوانان و دانشجویان اتفاق افتاد. آنها اعتراضهای گستردهای را برپا کردند و خواستار اختصاص بودجههای بیشتر در جهت پروژههای رفاهی از جمله ایجاد کار و خانهسازی برای فارغالتحصیلان بودند. این مساله مستلزم این بود که دولت از هزینههای نظامی و امنیتی کم کند تا بتواند به پروژههای عمرانی و اجتماعی بپردازد.بنابراین از آنجاییکه آنها نمیخواهند بودجههای امنیتی و نظامی را کاهش دهند نیاز دارند تا تهدیدی را بیان کنند و پیرامون آن هیاهو بهراه اندازند. به عبارت دیگر آنها با بیان این موضوع که ایران در حال ساخت بمب هستهای است و هدف آنها حمله به اسرائیل است، افکارعمومی را قانع کردند تا از بودجههای نظامی و امنیتی کاسته نشود. این هدف مهمی است که دولت در داخل دنبال میکند
۲. هدف مهمتر دیگر شانه خالی کردن از طرحی است که باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا پیرامون تشکیل دو دولت در فلسطین ارائه داده است. ما شاهد هستیم که باراک اوباما از روزی که به ریاست جمهوری امریکا رسیده است به منطقه آمده و در سخنرانی که در قاهره و استامبول خطاب به جهان اسلام داشت، وعده داده است که دولت فلسطین را تشکیل میدهد. دولت نتانیاهو دوست ندارد که به هیچ عنوان این طرح اجرا شود و در عین حال قصد ندارد که به شکل علنی هم مخالفت خود را با امریکا نشان دهد. بنابراین تصمیم میگیرد که با بزرگ کردن خطر برنامه هستهای ایران اینگونه تحلیل کند که مشکل منطقه مشکل فلسطین نیست بلکه آنچه که منطقه را تهدید میکند برنامه هستهای ایران است.
۳. همین روزها که فضای تفاهم میان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ به چشم میخورد و مذاکرات خوبی در استامبول صورت گرفته و با افق روشنی در بغداد ادامه خواهد یافت، مسئولان رژیم صهیونیستی به شدت نگران هستند چراکه مهمترین بهانه را برای فرار از تن دادن به حقوق ملت فلسطین از دست خواهند داد و نمیدانند از این به بعد چه بهانهای خواهند داشت تا از زیر فشار امریکا برای تشکیل دولت مستقل فلسطین فرار کنند./12
نظر شما :