خسارت آمریکا از شکار RQ-170 توسط ایران
توانایی جمهوری اسلامی ایران در کشف و هدایت پیشرفتهترین پهپاد رادارگریز آمرکایی، محرمانهترین و پرهزینهترین پروژه هوایی آمریکا را با چالش مواجه کرد.
به گزارش فارس، از زمانی که در جریان نبرد بریتانیا در جنگ جهانی دوم اهمیت فوقالعاده "رادار" مشخص شد، ایده پنهان شدن یا به عبارتی گریختن از دید رادار نیز به ذهن طراحان و سازندگان هواپیما رسوخ کرد.
یکی از اولین طرحهای به کار رفته با ذهنیت رادارگریزی، پروژه هواپیمای بال پرنده Ho229 آلمان نازی بود که پهپاد به غنیمت گرفته شده از آمریکا نیز شباهت زیادی به آن دارد.
در ادامه و در طول سالهای ابتدایی و میانی جنگ سرد، طرفهای درگیر، بیشتر به سمت استفاده از سامانههای جنگ الکترونیک برای مختل کردن رادارها رفتند اما در دهه 70 میلادی شرکت آمریکایی "لاکهید مارتین" پروژه Have Blue را آغاز کرد که هدف از آن، ساخت یک هواپیمای پنهانکار با بهکارگیری طراحی و آلیاژهای متفاوت در آن بود.
این برنامه در طول دهه 70 و 80 میلادی چیزی حدود 112 میلیون دلار هزینه دربر داشت که نتیجه نهایی آن به هواپیمای تهاجمی پنهانکار F-117 ختم شد که این هواپیما در جریان تهاجم آمریکا به پاناما، عملیات توفان صحرا، عملیات در یوگوسلاوی، افغانستان و عراق مورد استفاده قرار گرفت.
البته هدف قرار گرفتن و ساقط شدن یک فروند از این هواپیماها در سال 1999 بر فراز یوگوسلاوی سابق، بازنشستگی کامل آن را در سال 2008 میلادی رقم زد.
پس از این هواپیما، طرح بعدی در دنیای پنهانکارها، طرح بمبافکن B2 آمریکا بود که به منظور تولید یک بمبافکن سنگین پنهانکار با قابلیت نفوذ به حریم هوایی شوروی سابق آغاز شده بود.
این پروژه با هزینهای در حدود 44 میلیارد دلار، به تنهایی لقب "گرانترین هواپیمای تاریخ هوانوردی" را به خود اختصاص داده و امروز تنها 20 فروند از این هواپیما ساخته شده است.
* مشخصات "روح" آمریکایی
هواپیمای B2 ملقب به Spirit (روح)، بمب افکنی چند ماموریته است که به عنوان گامی بلند در تکنولوژی هوایی، نقش مهمی را در برنامه به روزسازی بمب افکن های آمریکایی ایفا کرد.
بنا بر آنچه آمریکاییها ادعا کردهاند، این هواپیما، دارای قدرت آتش یا رهاسازی بمب به میزان بسیار زیاد و در هر مکانی از جهان است که حتی دفاع های زمینی بسیار نیرومند نیز حریف این بمب افکن نمی شوند.
اما مهمترین ویژگی این بمب افکن، پنهان کاری و مخفی بودن آن از دید رادار است که توانایی بی نظیری در انهدام ارزشمند ترین پایگاه های دشمن حتی در قلب پدافندهای هوایی بسیار سنگین به این هواپیمای بمب افکن می دهد.
ویژگی های پنهان کاری، آیرودینامیکی و توانایی حمل مقدار زیادی تسلیحات، این بمب افکن را از سایر بمب افکن های موجود در خدمت ارتش آمریکا متمایز کرده بطوریکه این هواپیما قادر است به دور از ترس از شناسایی به وسیله رادار دشمن، در ارتفاعات بالا به عملیات و تجسس بپردازد.
این هواپیمای بمب افکن با برد پروازی 9600 کیلومتر (بدون سوختگیری) به عنوان یک هواپیمای میان قاره ای نیز شناخته می شود که پنهان کاری آن در مقابل حتی سیستم های بسیار پیشرفته راداری دنیا، ترکیبی از کاهش اشعه های گرمازای مادون قرمز، صداهای حاصله از موتور ها و ویژگی های بصری یا دیداری که با چشم قابل روئیت است، می باشد.
در طراحی منحصر به فرد بدنه این هواپیما که به طرح بال پرنده موسوم است، هواپیما به شکل یک بال که تمامی تجهیزات در آن تعبیه شده اند، طراحی می گردد و امکان پیچش و غلت خوردن توسط تغییر مرکز ثقل هواپیما و یا سطوح کنترلی انتهای این بال پرنده صورت می گیرد، که از مزایای چنین طراحی، می توان به کاهش سطح برخورد امواج راداری اشاره کرد.
در این هواپیما، صداگیرهای ویژه ای برای موتورهای آن در نظر گرفته شده و گازهای موتور نیز قبل از آزاد شدن در فضا، به طور کامل سرد می گردد و اثر مادون قرمز آنان به طور کامل از بین می رود.
همچنین این بال پرنده در قسمت انتهایی به شکل دندان اره ای طراحی شده که این نیز خود نوعی کمک به ویژگی پنهان کاری این بمب افکن است.
طول این بمب افکن حدود 20 متر و طول دو سر بال آن 52.12 متر است که از این نظر، هواپیمایی بیشتر در عرض است.
این بمب افکن، با وجود پیچیدگی نسبی بیشتر نسبت به اسلاف خود، تنها دارای دو خدمه (یک خلبان و یک افسر تسلیحات) در مقابل برای مثال پنج خدمه برای هواپیمای B52 است که خود نکته ای قابل توجه است.
مهم ترین عملیات این هواپیما به زمانی باز می گردد که در عملیات آمریکا بر ضد صربها، این هواپیما از ایالت میسوری آمریکا برخاسته و پس از بمباران کوزوو در شرق اروپا، با موفقیت به همان نقطه مراجعت کرد.
دیگر ماموریتی که این هواپیما انجام داده است مربوط به 3 روز اول جنگ با طالبان در افغانستان می شود که در این سه روز سه فروند از این بمب افکن از پایگاه هوایی در غرب امریکا بلند شده و طی چند سوخت گیری به افغانستان رسیده و آنجا را بمباران کرده و پس از آن به جزیره ای در اقیانوس هند رفته و پس از سوخت گیری مجدد، به پایگاه اولیه خود بازگشت.
جنگنده بمب افکن بی2 با طول 20.9متر، عرض 52.12 متر و ارتفاع 5.1 متر، میتوان با سرعت 890 کیومتر بر ساعت در ارتفاع 50000 پایی پرواز کند.
مقایسه این جنگنده پیشرفته آمریکایی با پهپاد مدرن جاسوسی RQ-170 که امروز در اختیار نیروهای مسلح جمهوری اسامی ایران قرار دارد، نشان می دهد که می توان این پهپاد جاسوسی را در بسیاری از موارد از جمله نوع و طراحی بدنه و نیز فناوری های رادارگریزی (به عنوان مهمترین مشخصه آن) نمونه ای در مقیاس کوچکتر از جنگنده B2 دانست.
* ویژگی های "دیدهبان" آمریکایی
هواپیمای بدون سرنشین RQ-170 که اصطلاحا Sentinel یا دیدهبان نامیده میشود و برخی آن را جانور قندهار (محلی که اولینبار تصویر آن منتشر شد) میگویند، یکی از مدرنترین پهپادهای ارتش آمریکاست که استفاده از آن، دستاوردهای مهمی برای نیروهای مسلح این کشور به همراه داشته است.
پهپاد RQ-170 پرنده بدون سرنشینی است که مدتها در کشور افغانستان در حمایت از عملیات نیروهای ناتو در سکوت عمل میکرد.
این هواپیما برای اولینبار در سال 2005 میلادی به صورت عملیاتی وارد خدمت نیروهای مسلح آمریکا شد و به شکل مخفیانه به عملیات در افغانستان پرداخت تا اینکه در سال 2007 میلادی اولین تصاویر این هواپیما در پایگاه هوایی قندهار منتشر شد.
بنا بر اطلاعات منتشر شده و باتوجه به عدم دسترسی نیروهای طالبان به سیستمهای راداری، هدف از استقرار این پرنده پیشرفته در کشور افغانستان انجام عملیاتهای شناسایی و جاسوسی بر فراز حریم هوایی دو کشور ایران و پاکستان است هرچند گزارشهایی از حضور این پرنده در کشور کرهجنوبی به منظور رصد فعالیتهای موشکی کرهشمالی نیز وجود دارد.
بنا بر اظهارنظر مقامات آمریکایی در جریان حمله نیروهای آمریکایی به پاکستان، به منظور از بین بردن اسامه بنلادن رهبر شبکه تروریستی القاعده، این پرنده بیسرنشین تصاویر زندهای از فراز محل اقامت بنلادن به کاخ سفید ارسال کرده و همزمان مشغول شنود مکالمات ارتش پاکستان بوده است.
جزئیات منتشر کرده اند که نشان می دهد فناوری این هواپیما یکی و از اطلاعات مربوط به آن به شدت حفاظت می شده است.
این گزارش ها نشان می دهد دولت امریکا اکنون به شدت نگران تبعات سیاسی، فنی، اطلاعاتی و نظامی فرود اجباری این هواپیما (که از حساس ترین فناوری های موجود در اختیار سرویس های اطلاعاتی این کشور بوده) در ایران است و به همین دلیل تمام ابزراهای خود را برای حداقل کردن خسارات ناشی از این موفقیت بزرگ ایران به کار گرفته است.
نخستین و مهمترین ویژگی این هواپیمای بدون سرنشین را باید توانایی تقریبا مهارناپذیر رادارگریزی آن عنوان کرد که اطلاعات موجود حکایت از آن دارد که این هواپیما توسط رادارهای معمولی برد بلند (حتی انواع بسیار پیشرفته آن) به هیچ وجه قابل رهگیری نیست و رادارهای برد کوتاه VHF نیز تنها در صورتی قادر به مشاهده آن - آن هم به سختی- هستند که هواپیما کمتر از 40 کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد؛ اتفاقی که وقوع آن تقریبا محال است.
بنا بر گزارشهای منتشر شده، ویژگی رادار گریزی این هواپیما ناشی از پوشش مخصوصی است که تمام سطح آن را پوشانده و بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه و چین سال های طولانی است که به دنبال دست یابی به فرمول و مشخصات ساختمانی آن هستند.
برخی از منابع نیز رنگ مخصوص بدنه آن را یکی از عناصر اصلی در رادارگریزیRQ170 می دانند و گفتهاند این هواپیماها طوری طراحی شده اند که بتوانند به مکان هایی بروند که دیگر هواپیمای باسرنشین یا بدون سرنشین نمی توانند به آنجا بروند بطوریکه ردیابی و هدف قرار دادن آن توسط دشمنان بسیار دشوار باشد.
مداومت پروازی این پهپاد (بواسطه موتورهای بسیار پیشرفته و کم مصرف) و نیز توانایی های جنگ الکترونیک آن را می توان از دیگر ویژگی های منحصر به فرد RQ-170 دانست که این امکان را می دهد تا این هواپیما علاوه بر ایجاد اختلالات الکترونیکی در سطح وسیع، مجموعه ارتباط رادیویی با سیم و بی سیم در اطراف منطقه پروازی خود را نیز تا شعاعی بزرگ شنود کند.
این "دیدهبان" آمرکایی همچنین مجهز به دوربین ها، لنزها و سنسورهایی است که توانایی منحصر به فردی در تصویربرداری با وضوح بسیار بالا و قدرت تفکیک زیاد و در هر شرایط جوی را به آن می دهد که این تجهیزات برای جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از مراکز هسته ای ایران می توانست بیشترین کاربرد را داشته باشد.
هدایت این هواپیما که با طول دو بال حدود 26 متر، طول بدنه چهار و نیم متر و ارتفاع یک متر و 84 سانتی متر، دارای سیستم های پیشرفته جمع آوری اطلاعات در ابعاد الکترونیکی، تصویری و مخابراتی و سامانه های راداری مختلف است، توسط ماهواره و همچنین ایستگاه های زمینی در افغانستان و امریکا صورت می پذیرد و با هر بار سوخت گیری نیز قابلیت پرواز در شعاع 1500 کیلومتری را دارد.
* "سار" رادار پیشرفته پهپاد آمریکایی برای شناسایی مناطق حساس
اما یکی دیگر از مهمترین ویژگی های پهپاد مدرن آمریکایی در اختیار ایران را باید در بخش رادارهای فوق پیشرفته آن جستجو کرد.
رادارهای روزنه مصنوعی "Synthetic Aperture Radar" به نوعی از رادارها اطلاق می شود که برای امور نقشه برداری و تصویر برداری از سطح زمین به کار می رود که در اصطلاح به این فناوری "سار" نیز گفته می شود.
اساس عملکرد این رادار در هواپیماهای شناسایی برای امور نظامی و غیر نظامی، برپایه فرستادن امواجی از یک وسیله متحرک مثل یک هواپیما به سطح موردنظر است.
این امواج که از نوع امواج رادیویی هستند در دفعات بالا با سرعتی زیاد به سطح مورد نظر تابیده شده و پس از بازگشت تصویری دو بعدی از سطح مورد نظر را دراختیار کاربران قرار می دهد.
در سالهای اخیر این فناوری برای اموری مثل نقشه برداری از جنگلها، کنترل بلایای طبیعی وتهیه نقشه های ناهمواری زمینی نیز به کار می رود اما کاربرد اصلی این فناوری درامور نظامی و تهیه نقشه از مناطق مختلف است.
در جدیدترین مدلهای رادار "سار" که بنا بر اطلاعات موجود در پهپاد به غنیمت گرفته شده آمریکایی نیز بکار گرفته شده، قابلیت تهیه تصاویری با قدرت تفکیک 10 سانتی متر وجود دارد که در راستای ماموریت جاسوسی خود از این فناوری پیشرفته به منظور تهیه نقشه از مکان های مورد نظربهره می برده است.
* نمایش توان جنگ الکترونیک سپاه با تکیه بر "برهان خلف"
بنا بر آنچه در بالا گفته شد و با توجه به انبوه مطالب و جزئیاتی که در روزهای اخیر از سوی کارشناسان و رسانه های غربی منتشر شده، هواپیمای RQ-170 از مدرنترین پهپادهای ارتش آمریکاست که طراحی آن شبیه به جنگنده بمب افکن های رادار گریز بوده که بواسطه قابلیت های ویژه جاسوسی، صرفا در اختیار سازمان سیا قرار داشته است.
البته مقامات آمریکایی در واکنشی شتابزده، با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران توانایی نفوذ در سیستم هدایت و کنترل این پهپاد را ندارد، سعی کردند تا خبر شکار RQ-170 را تنها یک بازی رسانه ای نشان دهند، اما نمایش این پهپاد پیشرفته در اختیار سپاه پاسداران (آن هم با کمترین خسارت وارده)، خط بطلانی بود بر این اظهارات بی اساس.
اینکه چنین هواپیمای بدون سرنشین مدرنی که مجهز به سیستم خلبان خودکار و انفجار از داخل در صورت قطع شدن ارتباط با مرکز است را بتوان سالم بر روی زمین نشاند، نوعی توانمندی جنگ الکترونیک است که نمیتوان سابقهای از آن در دنیا پیدا کرد.
از آنجایی که بنا بر گفته سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه، به علت رعایت مراتب حفاظتی این دستاورد بزرگ نمی توان زیاد به جزئیات آن پرداخت و تنها از طریق برهان خلف است که می توان توانایی ایران در این شکار بزرگ را ثابت کرد، قابل فهم ترین ادله برای تایید توانایی ایران در نفوذ و کنترل این پهپاد، سلامت حداکثری آن است چرا که اگر این هواپیما مورد اصابت قرار میگرفت (که بواسطه ارتفاع بالای آن تنها می بایست با موشکهای زمین به هوا زده می شد) و نیز به دلیل وزن زیاد آن (بیش از 3 تن) به طور کامل از بین میرفت.
* سقوط B2 در پی ناکامی RQ-170
پس واضح خواهد بود که شکار مدرنترین پرنده جاسوسی آمریکا توسط جمهوری اسلامی ایران، واشنگتن را با خطر امنیت ملی مواجه خواهد کرد چراکه با در اختیار داشتن این پهپاد پیشرفته، ایران نه تنها بر مدرن ترین شیوههای جاسوسی سازمان سیا نیز دست خواهد یافت، بلکه بواسطه شباهت این پهپاد با جنگنده پیشرفته و رادارگریزی مانند B2، بزرگترین ضربه را به گران ترین و محرمانه ترین پروژه هوانوردی ارتش آمریکا وارد خواهد کرد و شناسایی و هدایت پهپاد آمریکایی در ایران، باعث هدر رفتن این رقم نجومی خواهد شد چرا که دیگر کسی شک نخواهد داشت که وقتی جمهوری اسلامی ایران توان شناسایی، نفوذ و هدایت پهپاد RQ-170 را داشته باشد، بدون شک می تواند در شناسایی با جنگنده رادارگریزی مانند B2 که بیشترین شباهت را با RQ-170 دارد، نیز موفق باشد؛ جنگنده ای که ایالات متحده آمریکا بواسطه ویژگی رادارگریزی و قدرت تخریب، بیشترین حساب را در نبرد با کشورهای دشمن روی آن باز کرده است.
به گزارش فارس، از زمانی که در جریان نبرد بریتانیا در جنگ جهانی دوم اهمیت فوقالعاده "رادار" مشخص شد، ایده پنهان شدن یا به عبارتی گریختن از دید رادار نیز به ذهن طراحان و سازندگان هواپیما رسوخ کرد.
یکی از اولین طرحهای به کار رفته با ذهنیت رادارگریزی، پروژه هواپیمای بال پرنده Ho229 آلمان نازی بود که پهپاد به غنیمت گرفته شده از آمریکا نیز شباهت زیادی به آن دارد.
در ادامه و در طول سالهای ابتدایی و میانی جنگ سرد، طرفهای درگیر، بیشتر به سمت استفاده از سامانههای جنگ الکترونیک برای مختل کردن رادارها رفتند اما در دهه 70 میلادی شرکت آمریکایی "لاکهید مارتین" پروژه Have Blue را آغاز کرد که هدف از آن، ساخت یک هواپیمای پنهانکار با بهکارگیری طراحی و آلیاژهای متفاوت در آن بود.
این برنامه در طول دهه 70 و 80 میلادی چیزی حدود 112 میلیون دلار هزینه دربر داشت که نتیجه نهایی آن به هواپیمای تهاجمی پنهانکار F-117 ختم شد که این هواپیما در جریان تهاجم آمریکا به پاناما، عملیات توفان صحرا، عملیات در یوگوسلاوی، افغانستان و عراق مورد استفاده قرار گرفت.
البته هدف قرار گرفتن و ساقط شدن یک فروند از این هواپیماها در سال 1999 بر فراز یوگوسلاوی سابق، بازنشستگی کامل آن را در سال 2008 میلادی رقم زد.
پس از این هواپیما، طرح بعدی در دنیای پنهانکارها، طرح بمبافکن B2 آمریکا بود که به منظور تولید یک بمبافکن سنگین پنهانکار با قابلیت نفوذ به حریم هوایی شوروی سابق آغاز شده بود.
این پروژه با هزینهای در حدود 44 میلیارد دلار، به تنهایی لقب "گرانترین هواپیمای تاریخ هوانوردی" را به خود اختصاص داده و امروز تنها 20 فروند از این هواپیما ساخته شده است.
* مشخصات "روح" آمریکایی
هواپیمای B2 ملقب به Spirit (روح)، بمب افکنی چند ماموریته است که به عنوان گامی بلند در تکنولوژی هوایی، نقش مهمی را در برنامه به روزسازی بمب افکن های آمریکایی ایفا کرد.
بنا بر آنچه آمریکاییها ادعا کردهاند، این هواپیما، دارای قدرت آتش یا رهاسازی بمب به میزان بسیار زیاد و در هر مکانی از جهان است که حتی دفاع های زمینی بسیار نیرومند نیز حریف این بمب افکن نمی شوند.
اما مهمترین ویژگی این بمب افکن، پنهان کاری و مخفی بودن آن از دید رادار است که توانایی بی نظیری در انهدام ارزشمند ترین پایگاه های دشمن حتی در قلب پدافندهای هوایی بسیار سنگین به این هواپیمای بمب افکن می دهد.
ویژگی های پنهان کاری، آیرودینامیکی و توانایی حمل مقدار زیادی تسلیحات، این بمب افکن را از سایر بمب افکن های موجود در خدمت ارتش آمریکا متمایز کرده بطوریکه این هواپیما قادر است به دور از ترس از شناسایی به وسیله رادار دشمن، در ارتفاعات بالا به عملیات و تجسس بپردازد.
این هواپیمای بمب افکن با برد پروازی 9600 کیلومتر (بدون سوختگیری) به عنوان یک هواپیمای میان قاره ای نیز شناخته می شود که پنهان کاری آن در مقابل حتی سیستم های بسیار پیشرفته راداری دنیا، ترکیبی از کاهش اشعه های گرمازای مادون قرمز، صداهای حاصله از موتور ها و ویژگی های بصری یا دیداری که با چشم قابل روئیت است، می باشد.
در طراحی منحصر به فرد بدنه این هواپیما که به طرح بال پرنده موسوم است، هواپیما به شکل یک بال که تمامی تجهیزات در آن تعبیه شده اند، طراحی می گردد و امکان پیچش و غلت خوردن توسط تغییر مرکز ثقل هواپیما و یا سطوح کنترلی انتهای این بال پرنده صورت می گیرد، که از مزایای چنین طراحی، می توان به کاهش سطح برخورد امواج راداری اشاره کرد.
در این هواپیما، صداگیرهای ویژه ای برای موتورهای آن در نظر گرفته شده و گازهای موتور نیز قبل از آزاد شدن در فضا، به طور کامل سرد می گردد و اثر مادون قرمز آنان به طور کامل از بین می رود.
همچنین این بال پرنده در قسمت انتهایی به شکل دندان اره ای طراحی شده که این نیز خود نوعی کمک به ویژگی پنهان کاری این بمب افکن است.
طول این بمب افکن حدود 20 متر و طول دو سر بال آن 52.12 متر است که از این نظر، هواپیمایی بیشتر در عرض است.
این بمب افکن، با وجود پیچیدگی نسبی بیشتر نسبت به اسلاف خود، تنها دارای دو خدمه (یک خلبان و یک افسر تسلیحات) در مقابل برای مثال پنج خدمه برای هواپیمای B52 است که خود نکته ای قابل توجه است.
مهم ترین عملیات این هواپیما به زمانی باز می گردد که در عملیات آمریکا بر ضد صربها، این هواپیما از ایالت میسوری آمریکا برخاسته و پس از بمباران کوزوو در شرق اروپا، با موفقیت به همان نقطه مراجعت کرد.
دیگر ماموریتی که این هواپیما انجام داده است مربوط به 3 روز اول جنگ با طالبان در افغانستان می شود که در این سه روز سه فروند از این بمب افکن از پایگاه هوایی در غرب امریکا بلند شده و طی چند سوخت گیری به افغانستان رسیده و آنجا را بمباران کرده و پس از آن به جزیره ای در اقیانوس هند رفته و پس از سوخت گیری مجدد، به پایگاه اولیه خود بازگشت.
جنگنده بمب افکن بی2 با طول 20.9متر، عرض 52.12 متر و ارتفاع 5.1 متر، میتوان با سرعت 890 کیومتر بر ساعت در ارتفاع 50000 پایی پرواز کند.
مقایسه این جنگنده پیشرفته آمریکایی با پهپاد مدرن جاسوسی RQ-170 که امروز در اختیار نیروهای مسلح جمهوری اسامی ایران قرار دارد، نشان می دهد که می توان این پهپاد جاسوسی را در بسیاری از موارد از جمله نوع و طراحی بدنه و نیز فناوری های رادارگریزی (به عنوان مهمترین مشخصه آن) نمونه ای در مقیاس کوچکتر از جنگنده B2 دانست.
* ویژگی های "دیدهبان" آمریکایی
هواپیمای بدون سرنشین RQ-170 که اصطلاحا Sentinel یا دیدهبان نامیده میشود و برخی آن را جانور قندهار (محلی که اولینبار تصویر آن منتشر شد) میگویند، یکی از مدرنترین پهپادهای ارتش آمریکاست که استفاده از آن، دستاوردهای مهمی برای نیروهای مسلح این کشور به همراه داشته است.
پهپاد RQ-170 پرنده بدون سرنشینی است که مدتها در کشور افغانستان در حمایت از عملیات نیروهای ناتو در سکوت عمل میکرد.
این هواپیما برای اولینبار در سال 2005 میلادی به صورت عملیاتی وارد خدمت نیروهای مسلح آمریکا شد و به شکل مخفیانه به عملیات در افغانستان پرداخت تا اینکه در سال 2007 میلادی اولین تصاویر این هواپیما در پایگاه هوایی قندهار منتشر شد.
بنا بر اطلاعات منتشر شده و باتوجه به عدم دسترسی نیروهای طالبان به سیستمهای راداری، هدف از استقرار این پرنده پیشرفته در کشور افغانستان انجام عملیاتهای شناسایی و جاسوسی بر فراز حریم هوایی دو کشور ایران و پاکستان است هرچند گزارشهایی از حضور این پرنده در کشور کرهجنوبی به منظور رصد فعالیتهای موشکی کرهشمالی نیز وجود دارد.
بنا بر اظهارنظر مقامات آمریکایی در جریان حمله نیروهای آمریکایی به پاکستان، به منظور از بین بردن اسامه بنلادن رهبر شبکه تروریستی القاعده، این پرنده بیسرنشین تصاویر زندهای از فراز محل اقامت بنلادن به کاخ سفید ارسال کرده و همزمان مشغول شنود مکالمات ارتش پاکستان بوده است.
جزئیات منتشر کرده اند که نشان می دهد فناوری این هواپیما یکی و از اطلاعات مربوط به آن به شدت حفاظت می شده است.
این گزارش ها نشان می دهد دولت امریکا اکنون به شدت نگران تبعات سیاسی، فنی، اطلاعاتی و نظامی فرود اجباری این هواپیما (که از حساس ترین فناوری های موجود در اختیار سرویس های اطلاعاتی این کشور بوده) در ایران است و به همین دلیل تمام ابزراهای خود را برای حداقل کردن خسارات ناشی از این موفقیت بزرگ ایران به کار گرفته است.
نخستین و مهمترین ویژگی این هواپیمای بدون سرنشین را باید توانایی تقریبا مهارناپذیر رادارگریزی آن عنوان کرد که اطلاعات موجود حکایت از آن دارد که این هواپیما توسط رادارهای معمولی برد بلند (حتی انواع بسیار پیشرفته آن) به هیچ وجه قابل رهگیری نیست و رادارهای برد کوتاه VHF نیز تنها در صورتی قادر به مشاهده آن - آن هم به سختی- هستند که هواپیما کمتر از 40 کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد؛ اتفاقی که وقوع آن تقریبا محال است.
بنا بر گزارشهای منتشر شده، ویژگی رادار گریزی این هواپیما ناشی از پوشش مخصوصی است که تمام سطح آن را پوشانده و بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه و چین سال های طولانی است که به دنبال دست یابی به فرمول و مشخصات ساختمانی آن هستند.
برخی از منابع نیز رنگ مخصوص بدنه آن را یکی از عناصر اصلی در رادارگریزیRQ170 می دانند و گفتهاند این هواپیماها طوری طراحی شده اند که بتوانند به مکان هایی بروند که دیگر هواپیمای باسرنشین یا بدون سرنشین نمی توانند به آنجا بروند بطوریکه ردیابی و هدف قرار دادن آن توسط دشمنان بسیار دشوار باشد.
مداومت پروازی این پهپاد (بواسطه موتورهای بسیار پیشرفته و کم مصرف) و نیز توانایی های جنگ الکترونیک آن را می توان از دیگر ویژگی های منحصر به فرد RQ-170 دانست که این امکان را می دهد تا این هواپیما علاوه بر ایجاد اختلالات الکترونیکی در سطح وسیع، مجموعه ارتباط رادیویی با سیم و بی سیم در اطراف منطقه پروازی خود را نیز تا شعاعی بزرگ شنود کند.
این "دیدهبان" آمرکایی همچنین مجهز به دوربین ها، لنزها و سنسورهایی است که توانایی منحصر به فردی در تصویربرداری با وضوح بسیار بالا و قدرت تفکیک زیاد و در هر شرایط جوی را به آن می دهد که این تجهیزات برای جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از مراکز هسته ای ایران می توانست بیشترین کاربرد را داشته باشد.
هدایت این هواپیما که با طول دو بال حدود 26 متر، طول بدنه چهار و نیم متر و ارتفاع یک متر و 84 سانتی متر، دارای سیستم های پیشرفته جمع آوری اطلاعات در ابعاد الکترونیکی، تصویری و مخابراتی و سامانه های راداری مختلف است، توسط ماهواره و همچنین ایستگاه های زمینی در افغانستان و امریکا صورت می پذیرد و با هر بار سوخت گیری نیز قابلیت پرواز در شعاع 1500 کیلومتری را دارد.
* "سار" رادار پیشرفته پهپاد آمریکایی برای شناسایی مناطق حساس
اما یکی دیگر از مهمترین ویژگی های پهپاد مدرن آمریکایی در اختیار ایران را باید در بخش رادارهای فوق پیشرفته آن جستجو کرد.
رادارهای روزنه مصنوعی "Synthetic Aperture Radar" به نوعی از رادارها اطلاق می شود که برای امور نقشه برداری و تصویر برداری از سطح زمین به کار می رود که در اصطلاح به این فناوری "سار" نیز گفته می شود.
اساس عملکرد این رادار در هواپیماهای شناسایی برای امور نظامی و غیر نظامی، برپایه فرستادن امواجی از یک وسیله متحرک مثل یک هواپیما به سطح موردنظر است.
این امواج که از نوع امواج رادیویی هستند در دفعات بالا با سرعتی زیاد به سطح مورد نظر تابیده شده و پس از بازگشت تصویری دو بعدی از سطح مورد نظر را دراختیار کاربران قرار می دهد.
در سالهای اخیر این فناوری برای اموری مثل نقشه برداری از جنگلها، کنترل بلایای طبیعی وتهیه نقشه های ناهمواری زمینی نیز به کار می رود اما کاربرد اصلی این فناوری درامور نظامی و تهیه نقشه از مناطق مختلف است.
در جدیدترین مدلهای رادار "سار" که بنا بر اطلاعات موجود در پهپاد به غنیمت گرفته شده آمریکایی نیز بکار گرفته شده، قابلیت تهیه تصاویری با قدرت تفکیک 10 سانتی متر وجود دارد که در راستای ماموریت جاسوسی خود از این فناوری پیشرفته به منظور تهیه نقشه از مکان های مورد نظربهره می برده است.
* نمایش توان جنگ الکترونیک سپاه با تکیه بر "برهان خلف"
بنا بر آنچه در بالا گفته شد و با توجه به انبوه مطالب و جزئیاتی که در روزهای اخیر از سوی کارشناسان و رسانه های غربی منتشر شده، هواپیمای RQ-170 از مدرنترین پهپادهای ارتش آمریکاست که طراحی آن شبیه به جنگنده بمب افکن های رادار گریز بوده که بواسطه قابلیت های ویژه جاسوسی، صرفا در اختیار سازمان سیا قرار داشته است.
البته مقامات آمریکایی در واکنشی شتابزده، با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران توانایی نفوذ در سیستم هدایت و کنترل این پهپاد را ندارد، سعی کردند تا خبر شکار RQ-170 را تنها یک بازی رسانه ای نشان دهند، اما نمایش این پهپاد پیشرفته در اختیار سپاه پاسداران (آن هم با کمترین خسارت وارده)، خط بطلانی بود بر این اظهارات بی اساس.
اینکه چنین هواپیمای بدون سرنشین مدرنی که مجهز به سیستم خلبان خودکار و انفجار از داخل در صورت قطع شدن ارتباط با مرکز است را بتوان سالم بر روی زمین نشاند، نوعی توانمندی جنگ الکترونیک است که نمیتوان سابقهای از آن در دنیا پیدا کرد.
از آنجایی که بنا بر گفته سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه، به علت رعایت مراتب حفاظتی این دستاورد بزرگ نمی توان زیاد به جزئیات آن پرداخت و تنها از طریق برهان خلف است که می توان توانایی ایران در این شکار بزرگ را ثابت کرد، قابل فهم ترین ادله برای تایید توانایی ایران در نفوذ و کنترل این پهپاد، سلامت حداکثری آن است چرا که اگر این هواپیما مورد اصابت قرار میگرفت (که بواسطه ارتفاع بالای آن تنها می بایست با موشکهای زمین به هوا زده می شد) و نیز به دلیل وزن زیاد آن (بیش از 3 تن) به طور کامل از بین میرفت.
* سقوط B2 در پی ناکامی RQ-170
پس واضح خواهد بود که شکار مدرنترین پرنده جاسوسی آمریکا توسط جمهوری اسلامی ایران، واشنگتن را با خطر امنیت ملی مواجه خواهد کرد چراکه با در اختیار داشتن این پهپاد پیشرفته، ایران نه تنها بر مدرن ترین شیوههای جاسوسی سازمان سیا نیز دست خواهد یافت، بلکه بواسطه شباهت این پهپاد با جنگنده پیشرفته و رادارگریزی مانند B2، بزرگترین ضربه را به گران ترین و محرمانه ترین پروژه هوانوردی ارتش آمریکا وارد خواهد کرد و شناسایی و هدایت پهپاد آمریکایی در ایران، باعث هدر رفتن این رقم نجومی خواهد شد چرا که دیگر کسی شک نخواهد داشت که وقتی جمهوری اسلامی ایران توان شناسایی، نفوذ و هدایت پهپاد RQ-170 را داشته باشد، بدون شک می تواند در شناسایی با جنگنده رادارگریزی مانند B2 که بیشترین شباهت را با RQ-170 دارد، نیز موفق باشد؛ جنگنده ای که ایالات متحده آمریکا بواسطه ویژگی رادارگریزی و قدرت تخریب، بیشترین حساب را در نبرد با کشورهای دشمن روی آن باز کرده است.
نظر شما :