لیبی و ماموریتهای نانوشته ناتو
آخرین اوضاع لیبی چگونه است؟ آیا هم چنان وضعیت نامشخص است؟
واقعیت این است که نامشخص بودن وضعیت در لیبی یک امر طبیعی است. به دلیل این که بسیاری از اقداماتی که در حال انجام است جلوی دوربین خبرنگاران نیست و ارتشی هم که در حال جنگ برای قذافی است، متشکل از نیروهای مزدور و نامنظمیاست که پیش روی یا عقب نشینی آنها چندان مشخص نیست. از این طرف نیروهای انقلابی هم از گروههای مختلفی تشکیل میشوند که بعضا از فرماندهیهای مستقلی پیروی میکنند.
تغییر محسوسی که در روزهای اخیر نسبت به ماههای گذشته رخ داده است، این بود که ناتو عملیات خود را به حداقل کاهش داده و کشورهای غربی رضایت داده اند که روند مذاکره با قذافی دنبال شود. بنابراین بیش از گذشته بر مذاکره و کمتر از گذشته بر اهرم نظامیتاکید میشود.
این توجه به مذاکره با قذافی ناشی از ضعف نظامیناتو است یا توجه به راه حل سیاسی برای حل و فصل بحران؟
واقعیت این است که برخی از عملیاتهای اعلام نشده ناتو به انجام رسیده است. از میان آنها میتوان به چند مورد اشاره کرد؛ یکی این که سلاحهای کشتار جمعی لیبی که میتواند اروپا، آبراه تجاری در مدیترانه یا اسرائیل را تهدید کند، از بین برود. این هدف با طولانی شدن جنگ تقریبا حاصل شده است.
هدف دیگر این بود که زمینه ای برای از بین رفتن زیرساختهای کشور لیبی فراهم شود. به این دلیل که کشور نفت خیزی مانند لیبی در آینده هم نتواند روی پای خود بایستد و متکی به خارج باشد. متاسفانه زیرساختهای لیبی در طی این جنگ بسیار آسیب دیده و لیبی آینده مطمئنا نمیتواند مستقل و بی نیاز از غرب باشد.
یکی دیگر از اهداف تبلیغ سلاحهای جدید بود. تسلیحاتی که در لیبی به کار رفت بسیار متفاوت از تسلیحاتی بود که در عراق یا افغانستان به کار گرفته شد. لیبی عملا به یک نمایشگاه تبلیغ کالاهای تسلیحاتی شده بود.
البته مسئله دیگری هم اتفاق افتاد که هنوز تبعات آن مشخص نیست و بعدها باید خبر آن را پیگیری کرد و آن هم این که در بین کشورهای عربی که شاهد خیزشهای مردمیبودند، بیش از همه قذافی اندوخته ارزی به صورت اسکناس دارد. به همان اندازه هم ناتو نیازمند این اندوخته ارزی است. جریان در چنین زمانی ایجاد میشود. از طرف دیگر قذافی در معامله اسکناس و امتیاز بسیار کار آزموده است. او در قضیه لاکربی این مسئله را به خوبی نشان داد. این مسئله را در کنار اختلافات درونی ناتو بر سر پرداخت بودجه بگذارید. بنابراین احتمال دارد که در این میان ناتو با کم کاری یا هدفمند اجرا کردن عملیات، در آمدهای کسب کرده باشد که بعدها خبر آن منتشر خواهد شد.
به نظر شما چشم انداز آینده لیبی چگونه است؟
وزیر خارجه انگلستان خطای آشکاری کرد و اعلام کرد که قذافی بعد از این که قدرت را تحویل داد، میتواند در لیبی بماند و جالب این که این نظر روسیه و افریقای جنوبی نیز بود. این پیام دقیقا بر خلاف روندی بود که در دادگاه بین المللی علیه قذافی در جریان بود. او متهمیاست که در حال حاضر تحت تعقیب است و متهم تحت تعقیب را وزارت خارجه کشوری مانند انگلستان نباید مورد حمایت قرار دهد. متهم بنابر قوانین بین المللی باید دستگیر، محاکمه و مجازات شود. دولت انگلستان نمیتواند بر خلاف قانون رای بر ماندن قذافی در داخل لیبی دهد.
مجموعه آن چه گفته شد مربوط به صحنههای سیاسی و دیپلماتیک است. اما آن چه در صحنه واقعی میگذرد این است که قذافی ماهها است که تبدیل به مهره ای سوخته شده است. نه طرفهای بین المللی به او اعتماد میکنند و نه طرف داخلی. البته تصور آقای قذافی این است که مانند صدام میتواند باز هم دوره ای در قدرت بماند. همان طور که میدانید صدام دوره ای ده ساله با نصب الله اکبر بر پرچم عراق و سوء استفاده از المانهای مذهبی تاریخ مصرف رژیم خود را بالا برد. صدام لائیک و کمونیست در فاصله میان دو جنگ بوش پدر و بوش پسر، مسلمان شد! کندن لباسهای غربی توسط سیف الاسلام و پوشیدن لباس اسلامینشان دهنده همین طرز فکر است. قذافی تصور میکند با استفاده از مظاهر اسلامیو برگ اسلام و کافر خواندن دیگران، میتواند حکومت خود را تمدید کند.
اما واقعیت این نیست. مردم به شدت نسبت به قذافی خشمگین هستند. دولتهای خارجی هم با توجه به همین خشم مردم عمل میکنند. دنیای غرب هرگز آینده خود و آینده مناسبات اقتصادی پر منفعت خود با لیبی را فدای شخص قذافی نخواهد کرد. قذافی مدتها است که تبدیل به مهره ای سوخته شده است.
با توجه به این که سفارتخانههای لیبی در انگلستان و امریکا در اختیار شورای انتقالی قرار گرفته است، به نظر شما این مسئله تا چه حد میتواند در موضع شورای انتقالی لیبی در داخل موثر باشد؟
خیلی موثر است. شورای انتقالی لیبی در حال حاضر تبدیل به نماینده لیبی در دنیا شده است و اکثر قدرتها این شورا را به رسمیت میشناسند. از طرف دیگر مطالبات مردمیاز این شورا در حال حاضر در حداقل است. به این معنی که مردم در حال حاضر به دلیل شرایط کشور از آنها انتظاری ندارند. لذا شورای انتقالی قدرت نسبتا خوبی به دست آورده است. خصوصا که سعی شده اموال دولتی قذافی در اختیار این شورا قرار گیرد. لذا از نظر اقتصادی نیز وضعیت بهتری پیدا کرده اند و بدون شک دولت آینده از میان اعضای این شورا تشکیل خواهد شد. اما طبیعتا با مرور زمان ترکیب این شورا تغییر خواهد کرد. همان طور که آقای عبدالفتاح یونس، وزیر کشور لیبی که فرمانده نظامیاین شورا بود حذف شد، انتظار میرود که باز هم این شورا شاهد غربالهای این چنینی باشد و شورای انتقالی خالص تر و مردمیتر خواهد شد.
نظر شما :