نه به شوری ما، نه به تندی هندیها!
اتخاذ چنین مواضعی از سوی هر دو کشور، نمیتواند چندان کم هزینه باشد. هند، چهارمین کشور مصرف کننده نفت جهان پس از ایالات متحده آمریکا، چین و ژاپن است. نفت 24 درصد انرژی مورد نیاز هند را تامین میکند. این بدان معناست که هند روزانه در حدود 3.4 میلیون بشکه نفت مصرف میکند. این در حالی است که این کشور تنها توان تولید 880 هزار بشکه نفت در روز را دارد. بنابراین سیاستمداران هندی چاره ای ندارند جز آنکه نزدیک به 2.1 میلیون بشکه نفت را روزانه از کشورهای دیگر خریداری کنند.
اما فروشندگان نفت به هند چه کشورهایی هستند؟ آمارها نشان میدهند که نزدیک به 70 درصد واردات نفت مورد نیاز هند، از کشورهای منطقه خلیج پارس انجام میشود. ایران با صدور تقریبا 400 هزار بشکه نفت در روز به هند، در حدود 12 درصد نفت مورد نیاز این کشور را تامین میکند.
بنابراین، اگر ایران قصد داشته باشد که نفت خود را به هند نفروشد، هندیها باید با شتاب به دنبال یافتن فروشندگانی جدید باشند. نخستین گزینه برای آنها، عربستان سعودی است. سعودیها اعلام کرده اند که با درخواست هند برای فروش 3 میلیون بشکه نفت اضافی به این کشور در طی ماه اوت 2011 موافقت میکنند. به نظر میرسد که سعودیها قصد دارند پا در کفش ایران بکنند و از آب گل آلود میان ایران و هند، ماهی بگیرند. مقامات سعودی گفته اند نمیخواهند سهم ایران از بازارهای نفت را بگیرند، اما با فروش نفت دست کم بشکه ای 100 دلار، آنها در واقع دارند تنها در یک ماه، 300 میلیون دلار از کیسه ایران به جیب میزنند.
معامله سعودیها و هندیها به معنای آن است که یک چهارم از سهم فروش نفت ایران در بازارهای هند کاسته خواهد شد. هندیها همچنین از حالا به دنبال آن هستند که اگر ایران بر سیاست عدم فروش نفت به هند تا پیش از تصفیه حساب پافشاری کند، میزان واردات خود از امارات متحده عربی، کویت و عراق را نیز افزایش دهند.
شاید هندیها در رویای خوشی هستند که اوباما پارسال در سفر به دهلی به آنها وعده داد. او گفت که هند حق دارد صندلی ای در میان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل داشته باشد و همین، هندیها را بر آن داشته تا به آش سیاست خارجی خود، عملگرایانه فلفل و ادویه بیشتری بیافزایند، بلکه به مذاق دوستان امریکایی خوشتر آید.
شاید ایرانیها خیالشان جمع است که اگر هندیها هم خریدار این 400 هزار بشکه نفت نباشند، لابد دوستان چینی به داد میرسند و همه را یک جا میخرند و خیال ما را راحت میکنند. اما نگاه آرمانگرایانه و پافشاری بر مواضع پیشین و اتکای بیش از حد اقتصادی به چین و گذاشتن تمام تخم مرغها در یک سبد شکستنی چینی، چنان آش سیاست خارجی ایران را شور کرده که صدای بسیاری از سیاستگذاران داخلی را نیز درآورده است.
جدای از این رویاهای شیرین شرقی، شاید بهتر باشد دو طرف نه به هزار وعده خوبان دلخوش کنند و نه حرمت دوستی دیرینه بشکنند. در بازارهای بین المللی نفتی، همیشه دلالان زرنگی هستند که میانه دعوا را میگیرند و شیرینی آشتی کنان را پنهانی به کام خود میکنند. این دلال معمولا یک شرکت نفتی یا کشور سومی(که میتواند خود تولید کننده نفت باشد، یا نباشد!) است که نفت را از این دست میگیرد و به آن دست میسپارد، و صدایش را هم جایی در نمیآورد! اما پرسش اساسی این است که آیا این بار هم ساختار سامانه بین المللی دست فروشندگان و خریداران نفت را برای دور زدن مشکلات موجود باز میگذارد؟
نظر شما :