ترکیه در سال 2007
ترکیه سال 2007 را با پشت سر گذاشتن چهارمین سال حکومت حزب اسلام گرای عدالت و توسعه، به رهبری رجب طیب اردوغان آغاز کرد. در این چهار سال مردم ترکیه، برای نخستین بار مزه ثبات و آرامش سیاسی و رواج و رونق اقتصادی را چشیدند.
ترکیه سال 2007 را با پشت سر گذاشتن چهارمین سال حکومت حزب اسلام گرای عدالت و توسعه، به رهبری رجب طیب اردوغان، آغاز کرد.
در این چهار سال مردم ترکیه، بعد از نزدیک به سه دهه که در بحران های سیاسی پی در پی و تورم سه رقمی به سر برده بودند، برای نخستین بار مزۀ ثبات و آرامش سیاسی و رواج و رونق اقتصادی را می چشیدند و نگرانی هایشان منحصر به عملیات تروریستی شورشیان کرد در شرق کشور و طولانی شدن مذاکرات با اتحادیۀ اروپا و هردم بالا گرفتن فعالیت " لابی" های ضد ترکیه در میان برخی کشور های غربی، به اضافۀ حضور یا عدم حضور همسران رو سری به سر رهبران حزب حاکم در مراسم رسمی دولتی بود.
اما صدای گلوله ای که روز 19 ژانویه از تپانچۀ یک جوان متعصب ترک به مغز هرانت دینک، ناشر و سر دبیر روزنامۀ آگوس، که به زبان ارمنی در استانبول منتشر می شد، شلیک شد، مانند صاعقه در سراسر کشور پیچید و آن ثبات و آرامش را فرو ریخت و بلافاصله آن را به یک بحران ملی و فراگیر تبدیل کرد.
به ویژه این که این قتل در روز روشن و در میدان دید دوربین های امنیتی مقابل دفتر آن روزنامه صورت گرفته و صحنه های آن لحظه به لحظه به ثبت رسیده بود و این صحنه ها به وضوح میزان جسارت قاتل و درجه بی اعتنائی او به تمهیدات امنیتی را نشان می داد.
به دنبال این واقعه تظاهرات عظیمی در تقبیح تمایلات افراطی قومی در شهرهای استانبول و آنکارا، با پلاکاردهای " من هم یک هرانت دینک هستم " بر پا گردید و گروه های مردم از همه سنخ و صنف به نشانه احترام و اعلام همبستگی با اقلیت های قومی به دیدار مراجع روحانی و کلیساهای ارمنی شتافتند و در تشیع جنازه هرانت دینک چنان جمعیت انبوهی شرکت کرد که خبرگزاری ها رقم آن را صدها هزار تا یک میلیون نفر تخمین زدند.
این همه حساسیت البته ناشی از فضای ضد ترکی بود که به دنبال شناخته شدن ماجرای قتل عام ارامنه به عنوان " نسل کشی" در پارلمان برخی کشور های اروپائی به وجود آمده بود و در پی آن شماری از سناتور های آمریکائی نیز در کار تهیه طرحی با همان هدف برای ارائه آن به کنگرۀ بودند.
از قتل هرانت دینک چندی نگذشته بود که مرگ بلنت اجویت،" فاتح قبرس" و به قولی آخرین " پرچمدار سنت سوسالیسم " در ترکیه و وارث و جانشین به حق عصمت اینونو، بار دیگر مردم ترکیه را عزادار کرد و آنان را در مقیاس صد ها هزار نفری به خیابان ها کشاند و در تشیع جنازه باشکوهی که برای این سیاستمدار مشهور و محبوب، که سه بار به نخست وزیری رسید و بیش از چهار دهه در صحنه سیاسی آن کشورحضور فعال و مؤثر داشت و سال های بسیاری از آن را در زندان گذرانید، در سکوت گریستند وتابوتش را غرق گل کردند.
بعد از این دو واقعه ناگوار، خبر اعطای جایزه ادبی نوبل به اورهان پاموک، رومان نویس ترک، از سوی آکادمی نوبل سوئد موجی از احساس غرور و شادی در سراسر ترکیه پدید آورد- هر چند که سخنرانی پر احساس او در مراسم اعطای جایزه، حتی اشک اعضای آکادمی نوبل را هم جاری ساخت-.
اورهان پاموک، نویسنده رمانهای " نام من سرخ است"، " زندگی نو"، " کتاب سیاه"، " قلعۀ سفید"، " خانۀ ساکت"، " آقای جودت و فرزندانش" و " برف"، در جامعه ادبی ترکیه نام پر آوازه ای است و کتابهایش به چندین چاپ رسیده و میلیون ها خواننده دارد.
آنگاه پایان دوره ریاست جمهوری احمد نجدت سزر در 16 ماه می و انتخاب رئیس جمهور جدید پیش آمد که می بایست قبل از آن تاریخ انجام می شد.
طبعاً حزب حاکم، که اکثریت پارلمان را در اختیار داشت، مایل بود تصدی این مقام هم به یک اسلام گرا سپرده شود و با اکثریت آرای مجلس، که نمایندگان احزاب مخالف در آن شرکت نکردند، عبدالله گل، وزیر امور خارجه را به این سمت انتخاب کرد.
به دنبال هشدار صریح ارتش، که خود را " پاسدار میراث آتاترک " می داند، دادگاه قانون اساسی هم این انتخاب را به علت این که تعداد نمایندگان حاضر در مجلس کمتر از حد نصاب دو سوم بوده نپذیرفت و دولت ناچار به فراخوانی انتخابات زود هنگام شد و افزون بر آن اعلام کرد که انتخاب رئیس جمهور را به همه پرسی می گذارد و به دنبال آن ترکیه در یک بحران سیاسی سه ماهه فرو رفت.
در این فاصله در چهار شهر بزرگ ترکیه تجمع و تضاهرات عظیمی به نام " تظاهرات جمهوری" برپا شد که به قرار گزارش های متفاوت، از صد ها هزار تا میلیون ها نفر در آنها شرکت کردند و تظاهر کنندگان، که از همه طبقات مردم در آن حضور داشتند، ضمن متهم کردن حزب حاکم به داشتن یک برنامه مخفی اسلامی کردن جامعه، خواهان حفظ سنت سکولاریسم و وفاداری به ارزش های جمهوریت که آتاترک اصول آن را تعیین کرده است شدند.
از ویژگی های دیگر این تظاهرات فراوانی بی سابقه پرچم ملی در دست مردم و عدم تعلق شرکت کنندگان به گروه های سیاسی بود.
انتخابات عمومی در روز 22 ژوئیه برگزار شد و در نتیجه حزب عدالت و توسعه با اکثریت حتی بیشتری - 46 در صد - در آن به پیروزی رسید و از این رو دیگر لزومی ندید که منتظر نتیجه همه پرسی بنشیند و بی درنگ در میان مخالفت های بی اثر نمایندگان اقلیت، با اکثریت آرای مجلس عبدالله گل را به سمت ریاست جمهور انتخاب و او را روانه کاخ چانکایا کرد.
از دیگر ویژگی های چشمگیر، پیروزی حزب عدالت و توسعه، سرعت عملش در انتخاب عبدالله گل به ریاست جمهوری، سکوت ارتش و " ظاهراً " پذیرش نتایج انتخابات بود.
همچنین در این انتخابات، برای نخستین بار نمایندگان جامعه کرد ترکیه در قالب " حزب جامعه دموکراتیک "، که برخی آن را چهره ملایم " پ ک ک " می دانند، با به دست آوردن 19 کرسی به مجلس راه یافت.
در این زمان بحران دیگری به یاری آقای اردوغان و حزبش آمد. آن بحران کشته شدن 13 نفر از کماندوهای ارتش به دست شورشیان کرد " پ ک ک " بود که دولت زیر فشار فزایندۀ افکارعمومی تقاضای مجوز حمله به مواضع آنها در داخل مرزهای عراق را از مجلس کرد.
این تقاضا جز 19 نماینده کرد، که به آن رأی منفی دادند، با رأی مثبت بقیه گروههای سیاسی مجلس فوراً به تصویب رسید. به این ترتیب حزب حاکم به نوعی وحدت نظر و وفاق ملی دست یافت.
از آنجا که حاکمیت عراق فعلاً در دست آمریکاست، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، بلافاصله برای جلب موافقت واشنگتن با عملیات نظامی ارتش ترکیه در پشت مرزهای عراق به دیدار جورج بوش شتافت.
نتیجه این دیدار از سوی اردوغان کاملاً مثبت ارزیابی شد، اما منتقدانش آن را جدی نگرفتند و آن را " وعده تو خالی " نامیدند.
با حمله 50 فروند جنگنده اف 16 نیروی هوائی ترکیه در روزهای پایانی سال به مواضع " پ ک ک " در شمال عراق، که البته با چراغ سبز آمریکا و بدون حضور رسانه های داخلی و خارجی صورت گرفت، گفته شد که ضربه سنگینی به اردوگاه ها و مراکز تجمع " پ ک ک " وارد آمده است.
با سفر غیر منتظره کوندالیزا رایس به منطقه و تأئید اقدام نظامی ترکیه و به قرار گزارش مطبوعات ترک، سفر مخفیانه او به آنکارا، ظاهراً منتقدان آقای اردوغان در ارزیابی خود باید تجدید نظر کنند.
سوای تحولات سیاسی این کشورهمسایه در سال 2007 که به آنها اشاره شد، در قلمرو اقتصادی نیز ترکیه دست آوردهای چشم گیری داشته که می توان از افتتاح خط لوله گاز دریای خزر به یونان و طرح امتداد آن به ایتالیا و اروپا و امضای طرح احداث راه آهن خزر به اروپا " راه ابریشم آهنی" نام برد.
اما با شرائط اجتماعی و چند قطبی شدن جامعه آن کشور، چشم انداز سال میلادی جدید چندان شفاف به نظر نمی رسد.
به فرض موفقیت ارتش در سرکوبی کردهای شورشی، اگر تنش و تقابل قومی و مرامی و مسلکی کنونی، که هر روز شدت می گیرد، تداوم یابد، دور نیست که ترکیه در سال آینده با بحران هائی از نوع دیگر رو در رو گردد.
نظر شما :