نکات اشتراک ایران و اعراب بر اختلاف‌ها می‌چربد

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۲۲:۵۶ کد : ۱۲۶۶۲ اخبار اصلی
تحولات منطقه به ویژه منطقه خلیج فارس و نقش ایران در این تحولات و اتهام‌های بی‌اساسی که مستبدان منطقه به ویژه در بحرین، کویت و یمن به ایران می‌زنند تا نشان دهند که تظاهرات مردمی‌شان عوامل خارجی دارد تا وسیله‌ای برای سرکوب مردمشان و حفظ حکومت‌هایشان داشته باشند، برای بسیاری از تحلیلگران قابل توجه است
نکات اشتراک ایران و اعراب بر اختلاف‌ها می‌چربد
دیپلماسی ایرانی: تحولات منطقه به ویژه منطقه خلیج فارس و نقش ایران در این تحولات و اتهام‌های بی‌اساسی که مستبدان منطقه به ویژه در بحرین، کویت و یمن به ایران می‌زنند تا نشان دهند که تظاهرات مردمی‌شان عوامل خارجی دارد تا وسیله‌ای برای سرکوب مردمشان و حفظ حکومت‌هایشان داشته باشند، برای بسیاری از تحلیلگران قابل توجه است. در این میان سیاست‌های احمدی‌نژاد رئیس جمهوری ایران به عنوان سکان‌دار قوه اجرایی ایران به ویژه در بخش دیپلماسی برای بسیاری از ناظران حائز اهمیت است. این دقت به دلیل تحولات اخیر منطقه بیش از همیشه مورد توجه‌ رسانه‌ها و تحلیلگران قرار گرفته است.

روزنامه الحیات، چاپ لندن در یادداشتی به این موضوع پرداخته و می‌نویسد: تا قبل از آن که محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری ایران شود کسی از سیاست‌ها و رویکردهای او در سیاست خارجی اطلاعی نداشت. حتی بسیاری از ایرانی‌ها از ویژگی‌ها و خصوصیات سیاسی او خبر نداشتند. از این رو وقتی که سکان‌دار ارگان اجرایی ایران شد کسی خبر نداشت که قرار است او چه سیاستی را اتخاذ کند و هنگامی که نسبت به بسیاری از مسائل جهانی موضع‌گیری می‌کرد بسیاری می‌گفتند که باید به او فرصت داد تا دقیقا مشخص شود که سیاست او چیست. به مرور که گذشت دریافتیم که احمدی‌نژاد رویکردش با اعراب متمایل به ایران بسیار مثبت است. به آنها کمک مالی می‌کند و همه گونه حمایتی از آنها به عمل می‌آورد. برای او عرب‌های شیعه در اولویت هستند و نسبت به آنها احساس هم‌خونی و اخوت می‌کند. همچنین فهمیدیم که علی‌رغم وجود این خصوصیات چندان هم عرب‌دوست نیست و ایرانیت را بر عربیت ترجیح می‌دهد و برای استیلای آن در همه جا تلاش می‌کند.

نویسنده روزنامه الحیات سپس به تحولات اخیر منطقه می‌رسد و بدون این که سند یا دلیلی بیاورد، بی‌توجه به اظهارات مختلف مقام‌های ایرانی که هر گونه دخالت در امور داخلی کشورها را رد کرده، مدعی می‌شود: ایران در تحولات بحرین نقش مستقیم داشت و کشف شد که شبکه جاسوسی در کویت دایر کرده است. ایران بر تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم بحرین تاثیر گذاشت و تلاش کرد مطالبات مردم بحرین را به سمت مطالبات طایفه‌ای تغییر دهد که این مسئله با توجه به هویت و تاریخ بحرین امری غیر ممکن است.

نویسنده بدون ارائه هر گونه توضیح و توجیه بیشتری ادعای خود بر سر بحرین و کویت را به حال خود رها می‌کند و به عراق می‌پردازد و مدعی می‌شود: کار در عراق به گونه‌ای مهندسی شد که هنگامی که نوبت به تعیین نخست‌وزیر رسید دولت ایران نقشی اساسی در انتخاب نخست‌وزیر ایفا کرد. به گونه‌ای که حرف آخر را در آنجا ایران می‌زد.

وی در ادامه بدون اشاره به حرکت‌های ایذایی القاعده در ایران که از جمله آنها می‌توان به حملات تروریستی عبدالمالک ریگی که خود را متحد القاعده اعلام کرده بود، اشاره کرد، مدعی می‌شود: به رغم این که القاعده و رهبر سابق آن همه مسلمانان به ویژه طیف شیعی را تکفیر می‌کردند و هزاران شیعه را به کشتن دادند، ایران برای القاعده تسهیلاتی را فراهم می‌کند. این موضوع فراتر از بحث رابطه عاطفی و ریشه‌ای ایران با شیعیان است و نباید آن را در این چارچوب بررسی کرد.

نویسنده سپس تلاش می‌کند که جانب انصاف را بگیرد و می‌نویسد: روابط جمهوری اسلامی ایران با عموم کشورهای عربی به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی واقعا بسیار خوب بود. از این رو بی‌انصافی و ناعادلانه است که حکومت‌های عربی ملت ایران را دشمن خود بدانند و بخواهند تهدیدهای خود را متوجه مردم ایران کنند. نباید فراموش کنیم که اکثریت ایرانی‌ها همانند اکثریت اعراب مسلمانند، رو به یک قبله نماز می‌خوانند و جزئی جداناپذیر از تمدن عربی اسلامی هستند که به هیچ وجه نمی‌توان آنها را از تاریخ جدا کرد. نکات اشتراکی که باعث شود ما با ایرانی‌ها نزدیک شویم و احساس شراکت و برادری کنیم بسیار بیشتر از نکات افتراق و اختلاف‌آمیز است. از این رو هیچ کس نمی‌تواند اعراب و ایرانی‌ها را از هم جدا کند، موقعیت جغرافیایی‌شان را ازشان بگیرد و به تاریخ مشترکشان ضربه‌ای بزند. اعراب و ایرانی‌ها جزئی از کل منطقه واحدی هستند که بخشی از کره خاکی است.

نویسنده پس از آن به نقد سیاست‌های عربی نیز می‌پردازد و می‌نویسد: اگر ما مقامات ایرانی و سیاست‌هایشان را نقد می‌کنیم و آنها را به دلیل اتخاذ بسیاری از سیاست‌ها تخطئه می‌کنیم، نزد ما نیز کسانی هستند که سیاست‌های نسنجیده اتخاذ می‌کنند و کارهای بسیار پر انتقادی انجام می‌دهند که ظاهرا متوجه نیستند اتخاذ چنین سیاست‌هایی چه عواقبی می‌تواند در بر داشته باشد و چه مشکلاتی ایجاد کند.

نویسنده روزنامه الحیات در پایان توصیه می‌کند که ایران و اعراب از سیاست‌های تنش‌زا دوری کنند و می‌نویسد: نه به مصلحت اعراب و نه به مصلحت ایران است که اختلافات سیاسی را جدی بگیرند و بدون رویکرد به حال و آینده صرفا سیاست‌هایی منطبق با خواستگاه‌های مذهبی و طایفه‌ایشان را پیگیری کنند. ما آثار نعره‌های طایفه‌ای را در طول صدها سال گذشته دیده‌ایم و شاهد بوده‌ایم که چه تاثیرات سوء و منفی در بر داشته‌اند. جنگ‌ها و درگیری‌های منطقه‌ای نمونه کوچکی از آنها است که نه تنها هیچ نتایجی در بر نداشته‌اند بلکه فقط نفرت و دوری طوایف از یکدیگر را موجب شده‌اند. بهتر است هیچ گاه به دنبال چنین رویکردی نرویم اگر که می‌خواهیم در منطقه به صورت مسالمت‌آمیز در کنار هم زندگی کنیم و از وجود یکدیگر بهره ببریم.   

 

نظر شما :