بررسی حقوق بشر امریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل

۲۸ آبان ۱۳۸۹ | ۱۸:۴۰ کد : ۱۱۵۸۹ نگاه ایرانی
گفتاری از دکتر سید محمد کاظم سجادپور، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل امریکا.
بررسی حقوق بشر امریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل

گفتاری از دکتر سید محمد کاظم سجادپور، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل امریکا

بررسی وضعیت حقوق بشر امریکا در پنجم نوامبر سال 2010، برابر با چهاردهم آبان سال 1389، سر و صدای زیادی را در داخل و خارج از امریکا به وجود آورد و گزارش‌های گوناگون رسانه‌ای و جلسات متعدد بررسی این جلسه راه اندازی شد.

چگونه می‌توان این جلسه را بررسی کرد و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ برای درک بهتر آن چه که در اجلاس بررسی حقوق بشر امریکا در روند موسوم به بررسی ادواری جهانی حقوق بشر اتفاق افتاد، لازم است که ما ابتدا ببینیم که کلا وضعیت حقوق بشر در سازمان ملل متحد چگونه است؟ دوم این که امریکا این گزارش را چگونه عرضه کرد و چه مباحثی توسط اعضای سازمان ملل مطرح شد؟ و سر انجام این که چه استنباط‌هایی درباره کل این روند و امریکا می‌توان داشت؟

در مورد اول، یعنی وضعیت حقوق بشر در نظام کنونی بین المللی و سازمان ملل سه نکته مهم و قابل توجه وجود دارد؛ اول این که حقوق بشر یک پدیده چند لایه‌ای و چند وجهی است. حقوق بشر لایه‌های انسانی، دینی، فرهنگی و تمدنی را در بر می‌گیرد، علاوه بر این‌ها لایه‌های حقوقی، حاکمیتی، سیاسی، استراتژیک و بین المللی را نیز به همراه دارد. در سال‌های اخیر، حقوق بشر در دنیا یک ارتقای موقعیت از نظر گستردگی و طول و عرض و پهنا و عمق پیدا کرده است. به این معنی که بعد از فروپاشی شوروی و تغییراتی که در نظام بین المللی ارتباط میان انسان‌ها به وجود آمده و از بین رفتن رقابت شرق و غرب، مسائل حقوق بشری نسبت به گذشته که فقط در چارچوب رقابت شرق و غرب یا شمال و جنوب مطرح می‌شد، متفاوت شده، گستردگی بیشتری پیدا کرده و ارتقای جایگاه یافته است.

نکته دوم این است که این ارتقای جایگاه حقوق بشر، منجر به تشکیل شورای حقوق بشر در سازمان ملل متحد شده است. شورای حقوق بشر، در سال 2005 به تصویب مجمع عمومی‌ملل متحد رسید و در سال 2006 راه اندازی شد. قرار شد کارهای اشتباهی که در کمیسیون حقوق بشر قبلی صورت می‌گرفت، در شورای حقوق بشر صورت نگیرد. یکی از کارهای غلط و اشتباه این بود که در کمیسیون فقط به چند کشور جهان سومی‌و بلوک شرق انتقاد می‌شد و کشورهای غربی و متحدانشان مصون از انتقاد بودند و لذا کمیسیون مورد انتقاد قرار گرفت و قرار شد که شورا این کار را انجام ندهد و سیاست موسوم به name and shame)) یعنی نام کشور آورده شود تا موجب خجالت و سرافکندگی اش شود، کنار گذاشته شود و نتیجتا وضعیت حقوق بشر از حالت یک کمیسیون زیر نظر شورای اقتصادی- اجتماعی ارتقای سازمانی پیدا کرد به یک شورا هم ردیف شورای اقتصادی- اجتماعی.

نکته سوم این که مکانیزمی ‌به نام مکانیزم (UPR) تنظیم شد که بر اساس آن به جای بررسی وضعیت حقوق بشر در چند کشور خاص، باید وضعیت حقوق بشر در همه کشورها بررسی شود و مکانیزم موسوم به (UPR) با تاکید بر گزارشی که خود دولت‌ها ارائه می‌کنند، بررسی سایر کشورها، مشارکت سایر کشورهای عضو سازمان ملل در روند بررسی و حتی نقش سازمان‌های غیر دولتی، وضعیت حقوق بشری تمام کشورها، مورد بررسی قرار می‌گیرد. (UPR) در چند سال گذشته راه اندازی شده است و تا کنون نزدیک به صد کشور به صورت ادواری مورد بررسی قرار گرفته اند. وضعیت حقوق بشر هر کشور هر چهار سال یک بار در شورا بررسی می‌شود.

در این چارچوب بود که این بار نوبت به امریکا رسید. بدون در نظر گرفتن این سابقه، جلسه ای که گذشت، قابل درک کامل نیست. با این توضیحات به سراغ مسئله دوم می‌رویم، در جلسه بررسی ادواری جهانی حقوق بشر امریکا چه گذشت؟

اول باید ذکر شود که دولت امریکا سرمایه گذاری زیادی را برای گزارش بررسی ادواری جهانی حقوق بشر خود انجام داده بود. کما این که دیگر کشورها هم این کار را می‌کنند. طبق گزارش ملی که دولت امریکا تهیه کرده، بیش از ده وزارتخانه و نهاد ملی در امریکا برای تدوین گزارشی که مجموعا حدود سی تا چهل صفحه است، برای حدود یک سال کار کردند. با هزار نفر صحبت شده، در چهار گوشه امریکا جلساتی گذاشته اند و در نهایت دولت امریکا این گزارش را در اوت سال جاری مسیحی مصادف با مرداد ماه سال جاری شمسی، به سازمان ملل و دفتر کمیسیون حقوق بشر در ژنو تحویل داده که کشورها بررسی کردند. جلسه پنج نوامبر در حقیقت بررسی این گزارش را محور کار خود قرار داده بود. لذا نکته ای که به نظر بسیار مهم به نظر می‌رسد سرمایه گذاری بیش از حد دولت اوباما بود. ترکیبی که امریکا برای هیئت خود آورده بود، یک ترکیب قابل توجه از نظر مقامات سیاسی، یعنی دو معاون از معاونین وزارت خارجه امریکا، تعدادی از مسئولین عالی رتبه از وزارت کشور، داخله، دستگاه‌های مهاجرتی، دستگاه‌های اجرای قانون و حتی مسئولین امور سرخپوستان امریکا در این هیئت امریکا حضور داشتند و اولین بار بود که وضعیت حقوق بشر در امریکا مورد بررسی قرار می‌گرفت و از این لحاظ برای امریکا بسیار بدیع بود. چون همیشه این امریکا بود که وضعیت حقوق بشر در سایر کشورها را مورد بررسی قرار می‌داد، این دفعه، دیگران وضعیت حقوق بشر در امریکا را بررسی می‌کردند.

نکته دوم این است که در این بررسی بیش از شصت کشور در مورد امریکا بحث کردند و نظر دادند. البته وقت کمی‌در اختیار کشورها بود، هر کشور حدود دو دقیقه می‌توانست صحبت کند و در واقع توصیه‌هایی را از نظر حقوق بشری به امریکا داشته باشد. این کشورها به سه دسته تقسیم می‌شدند؛ برخی کاملا نقد کردند مثل کوبا، ونزوئلا و ایران. تعدادی تمجید کردند مثل انگلیس و دسته سوم کشورهایی بودند که ترکیبی عمل کردند، هم تعریف کردند و هم انتقاد، مثل الجزایر، هند، اندونزی.

نکته سوم این است که مخرج مشترک تمام حرف‌هایی که کشورهای مختلف در نقد این گزارش گفتند، این بود که امریکا باید به برخی کنوانسیون‌های حقوق بشری که تا کنون نپیوسته است، باید ملحق شود مانند کنوانسیون حقوق کودک که در دهه 1990 میلادی تنظیم شده، میثاق حقوق اقتصادی-اجتماعی، حقوق کارگران مهاجر، حقوق زندانیان گوانتانامو، مسئله مجازات اعدام که حتی کشورهای دوست امریکا و غربی‌ها هم بر آن تاکید کردند. هیئت نمایندگی امریکا، به تک تک این‌ها پاسخ می‌داد و در ضمن پذیرفتن چالش‌ها سعی می‌کرد که توجیه کند که در مسیر درست در حال حرکت است.

مسئله سوم استنباط‌هایی است که می‌توان از این جلسه داشت. اول این که حقوق بشر دیگر در مالکیت انحصاری غرب نیست. غرب و امریکا هم نقد می‌شود، و آن حس مالکیت انحصاری که غرب نسبت به مسائل حقوق بشری داشت در سال‌های اخیر دگرگون شده و این جلسه نمونه ای از این متحول شدن مالکین است و خروج مالکیت انحصاری غرب.

دوم این که UPR یا بررسی ادواری جهانی حقوق بشر، در مجموع در این صد موردی که اعمال شده نسبتا جواب داده است. یعنی تضمین هر کدام از این‌ها باعث شده که در هر کدام از کشورها مسئله حقوق بشر به طور جدی تری مورد توجه کشورها قرار بگیرد و همین طور از نظر بین المللی. لذا به نظر می‌رسد که بررسی ادواری جهانی حقوق بشر ادامه پیدا کند. در دوره‌های بعد، احتمالا دوره دوم بررسی‌ها فنی تر خواهد شد.

سوم این که تنش در حوزه حقوق بشر از بعد سیاسی میان کشورهای غربی و غیر غربی جدی است. کشورهای غربی با شورای حقوق بشر مشکل دارند، کشورهای غربی ابتدا سعی کردند که شورای حقوق بشر را در مسیر خودشان شکل دهند که نتوانستند، امریکا به تشکیل شورای حقوق بشر در سال 2005 رای منفی داد، دولت بوش حداقل حضور را داشت و بعد‌ها هم حضور خود را کم کرد ولی دولت اوباما حضور امریکا را ارتقای سطح داد اما مجموعه غرب و امریکا با شورای حقوق بشر مشکل دارند و فکر می‌کنند که جهان سوم بیشتر نظرات خود را در این شورا بیان می‌کند. لذا به دنبال مقداری تعدیل و تغییر در شورای حقوق بشر هستند. چون بر اساس قطعنامه ای که تصویب شد، قرار شد که پنج سال بعد از تشکیل شورای حقوق بشر، وضعیت این شورا مورد بررسی قرار بگیرد. کشورهای غربی قصد دارند که به دلیل این تش سیاسی در این بررسی، تغییراتی را اعمال کنند که موقعیت آن‌ها در این شورا بهتر شود. اما به این سوال که می‌توانند این کار را انجام دهند یا خیر، به راحتی نمی‌توان جواب داد.

در مجموع باید گفت که اول، حقوق بشر در وضعیت کنونی دنیا بیش از گذشته مطرح شده و گسترده تر شده است. شورای حقوق بشر گامی‌جدی در این زمینه بوده است که با مکانیسم بررسی ادواری جهانی حقوق بشر عمل می‌کند. دوم، جلسه بررسی ادواری جهانی حقوق بشر امریکا، یک جلسه قابل توجه از نظر محتوای بحث‌ها بود و این که امریکا هم پذیرفت که نقص‌هایی وجود دارد و مورد نقد قرار گرفتن امریکا حائز اهمیت بود. سوم، این که حقوق بشر یکی از چالش‌های عمده و سیاسی در روابط شمال و جنوب باقی خواهد ماند و تنش‌های سیاسی ادامه دارد.


نظر شما :