موانع و انگیزه‌های چین و روسیه برای اتحاد علیه ایران

۰۷ مهر ۱۳۸۹ | ۱۸:۱۸ کد : ۱۱۵۵۵ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: مهدی سنایی
گفتاری از مهدی سنایی نماینده مجلس و رئیس مرکز مطالعات قفقاز و آسیای مرکزی برای دیپلماسی ایرانی.
موانع و انگیزه‌های چین و روسیه برای اتحاد علیه ایران

بسیاری تحلیل‌گران سفر مدودف به چین را ورای اهداف اعلام شده، تلاشی از سوی روسیه برای همراه کردن چین با مواضع کشورهای غربی در خصوص ایران و افزایش فشارها بر برنامه هسته‌ای ایران می‌دانند و معتقدند نزدیکی چین و روسیه و گسترش همکاری‌های این دو کشور تاثیر به سزایی در روابط چین با ایران خواهد داشت. مهدی سنایی نماینده مجلس و رئیس مرکز مطالعات قفقاز و آسیای مرکزی این مسئله را برای دیپلماسی ایرانی بررسی کرده است.

گفتاری از مهدی سنایی نماینده مجلس و رئیس مرکز مطالعات قفقاز و آسیای مرکزی برای دیپلماسی ایرانی.

طبیعتا سفر مدودف به چین حکایت از راهبردی بودن روابط میان روسیه و چین دارد و این دو کشور که زمانی در دوران جنگ سرد رقیب جدی یکدیگر به حساب می‌آمدند، در چند دهه اخیر به عنوان دو همکار در عرصه بین المللی ظاهر شده‌اند.

اهمیت روابط دو کشور در سه سطح قابل بررسی است. در سطح دوجانبه طی چند ساله اخیر شاهد افزایش بسیار چشمگیر حجم مبادلات بودیم. این مبادلات در چند سال اخیر سالانه سی درصد افزایش داشته و روسیه به صراحت از چین با عنوان شریک راهبردی خود نام می‌برد و حجم مبادلات دو کشور هم به نزدیک 120 میلیارد دلار رسیده که این حجم قابل توجهی است. در سفر اخیر هم در حوزه انرژی گام‌های بلندی برداشته شده است. هم بحث خطوط انتقال نفت روسیه به چین تکمیل شده و هم قراردادی برای ایجاد یک پالایشگاه مشترک در چین امضا شده است و هم توافقی انجام شده مبنی بر اینکه 150 میلیارد بشکه نفت در سالهای آینده از روسیه به چین فروخته شود. با توجه به این که روسیه بزرگترین تولید کننده نفت و چین بزرگترین مصرف کننده انرژی در منطقه هستند، این قراردادها در حوزه نفت و انرژی قابل توجه هستند. پیشنهادهایی هم در مورد انتقال گاز روسیه به چین مطرح شده است. این توافقات می‌تواند تحولاتی بنیادین در حوزه انرژی در منطقه هم به شمار آید. یعنی وابستگی روسیه را از صادرات نفت به اروپا و وابستگی چین را از واردات نفت از ایران به شکل واضح کاهش می‌دهد. این توافقات در حوزه انرژی می‌تواند تحولات بنیادینی در عرصه انرژی در منطقه ایجاد کند.

در بحث منطقه‌ای هم همکاری‌های روسیه و چین حائز اهمیت است و به نظر می‌رسد که هم به لحاظ وجود سازمان همکاری‌های اقتصادی شانگهای و هم به لحاظ همکاری‌هایی که روسیه و چین با کشورهای منطقه دارند، و در مسائل مختلف در زمینه توافقات مرزی و امنیتی و مسائل مختلف در زمینه همکاری‌های دفاعی در منطقه آسیای مرکزی و اوراسیا اشتراکاتی میان دو کشور وجود دارد.

در عرصه بین الملل هم با توجه به این که از سازمان همکاری‌های شانگهای به ناتوی شرقی تعبیر می‌شود، بدون تردید وقتی گرایش ناتو به شرق شدت می‌گیرد، این سازمان هم وجهه امنیتی بیشتری به خود می‌گیرد و نوعی توافق پنهان میان چین و روسیه برای مبارزه با جهان تک قطبی و یک‌جانبه‌گرایی امریکا وجود دارد.

اما در هر سه عرصه یاد شده چالش‌هایی هم وجود دارد. در بحث روابط دوجانبه علیرغم اشاره مدودف به این که روابط روسیه و چین با خون آبیاری شده زمانی که در جنگ جهانی دوم در رابطه با ژاپن با هم مقابله کردند و دفاع کردند و اشاره کرده به استراتژیک بودن این روابط، در عین حال یک بدبینی تاریخی در روسیه نسبت به چین وجود دارد به خصوص در شرق روسیه. مرزهای شرقی روسیه که خالی از سکنه است، به طور جدی مورد تهدید مهاجرت و جمعیت چین است.

در بعد منطقه‌ای هم رقابت بر سر انرژی و منابع آن در آسیای مرکزی و همین طور رقابت در خلیج فارس بر سر منابع انرژی و همکاری‌ها در مورد آن از چالش‌های مطرح میان دو کشور است. بنابر این شاهد نوعی مسابقه بین روسیه و چین در منظقه هستیم و این دو کشور به عنوان رقیب تلقی می‌شوند. به خصوص این که روسیه منطقه آسیای مرکزی و قفقاز را حیاط خلوت خود می‌داند و اختلافات مرزی که بین چین و تاجیکستان و قرقیزستان ولو این که تا حد زیادی حل شده وجود دارد، همه این عوامل باعث می‌شود که چالش‌هایی در این منطقه شکل بگیرد.

در بعد بین المللی در رویکرد روسیه نسبت به غرب با رویکرد چین نسیت به غرب تفاوت‌هایی وجود دارد و تنها در صورت تهدید مشترک هست که این دو کشور تا حدی به هم نزدیک می‌شوند و در غیر این صورت نگاه‌ها درباره همکاری با کشورهای اروپایی و امریکا در دو کشور تا قدری متفاوت است.

اما در مورد ایران باید گفت که هم همکاری‌های دوجانبه روسیه و چین می‌تواند به طور جدی در بحث انرژی، ایران را تحت تاثیر قرار دهد چون چین خریدار انرژی ایران است و روسیه رقیب ایران در صادرات انرژی. اگر چه ما معتقد هستیم که در روابط بین الملل بازی با حاصل جمع جبری صفر صورت نمی‌گیرد و کشورهای می‌توانند منافع مختلفی را کسب کنند و همه برنده بازی باشند اما این اقتضا می‌کند که دستگاه سیاست خارجی ما هم به طور جدی این تغییرات را رصد کند و اقدامات لازم را صورت دهد.

در بحث منطقه‌ای هم پویایی ایران در حضور سازمان‌های منطقه‌ای و پویایی در تنظیم روابط با روسیه و چین می‌تواند بسیار در عقب نماندن ایران از سیر همکاری‌های منطقه ای تاثیر داشته باشد.

در روند پرونده هسته‌ای هم طبیعتا روسیه و چیم تا به حال نوعی مقاومت نشان دادند و سعی کردند که فشارها بر ایران را کاهش دهند اما در چند ماهه اخیر شاهد بودیم که مواضع این دو کشور تاحدی با یکدیگر متفاوت است و البته در گذشته روسیه همکاری بیشتری در حوزه‌های استراتژیک با ایران داشته و در حالی که همکاری‌های چین بیشتر جنبه‌های تجاری و اقتصادی داشته است، همکاری‌های روسیه بیشتر نظامی ‌و استراتژیک بوده است و طبیعتا فشار بر روسیه هم بیشتر است. ضمن این که در روسیه هم تغییر رویکرد نسبی در سیاست خارجی روی داده در حالی که سیاست خارجی چین تداوم داشته است. بنابر این احتمال هرگونه تعامل میان روسیه و چین در مورد پرونده هسته‌ای ایران محتمل و ممکن است. و جمهوری اسلامی‌ ایران باید تلاش کند که این تعامل در بخش مشترک و مقابله با تحریم‌ها و فشارها باشد و باید یک دیپلماسی فعال و پویا در زمینه همکاری‌های جدید با چین و روسیه و همین طور فرصت سازی بیشتر در عرصه سیاست خارجی در پیش گرفته شود.

طبیعتا چین و روسیه دو حوزه همکاری با هم دارند. یکی کاهش تحریم‌ها و مقابله با حضور بیشتر غرب در منطقه که تضعیف ایران در این چارچوب به نفع چین و روسیه نیست. اما از طرفی هم از ایران هسته‌ای هراس نسبی دارند و روسیه هم تعاملاتی با غرب دارد که ممکن است تلاش شود که در این حوزه چین را هم به خود نزدیک کند و دو کشور موضع مشترکی در قبال ایران داشته باشند. هر چند این موضع مشترک در این بخش به راحتی به دست نخواهد آمد چون چین منافع متنوع تری در ایران دارد و منافع تجاری و اقتصادی گسترده‌تری را در ایران دارد.

مهدی سنایی

نویسنده خبر


نظر شما :