جبر جغرافیایی و تاریخی، پیوند دهنده ایران و افغانستان
گفتاری از دکتر نوذر شفیعی، کارشناس و تحلیلگر مسائل افغانستان و پاکستان براى ديپلماسى ايرانى
فرصت دو ماهه تبلیغات انتخاباتی در افغانستان رو به پایان است و این کشور فردا، پنجشنبه (29 اسد/مرداد) شاهد برگزاری دومین انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی خواهد بود. در این انتخابات حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان برای دومین دوره ریاست جمهوری خود را نامزد کرده و برای کسب آرای رای دهندگان افغان با حدود سی نفر از نامزدهای دیگر به رقابت پرداخته است.
گفتاری از دکتر نوذر شفیعی، کارشناس و تحلیلگر مسائل افغانستان و پاکستان:
افغانستان به رغم مواجهه با مسائل و مشکلات مختلف اقتصادی و فرهنگی به ویژه طی سه ده اخیر، در رشد دموکراسی دارای سابقه و قدمت زیادی بوده و دورههای تاریخی وجود داشته که دوران طلایی دموکراسی در افغانستان را نشان میدهد، اما در سال های پس از 1979 که این کشور دچار درگیری های داخلی می شود. کلیه سیستم های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی این کشور و به طریق اولی سیستم دموکراتیک آن تحت تاثیر قرار گرفته و از میان می رود. بنابراین بستر لازم برای تحرکات دموکراتیک در افغانستان وجود داشته اما شرایط بعد از سال 2001 فضایی را ایجاد کرد که این پتانسیلها از قوه به فعل درآیند.
انتخابات افغانستان و آینده روابط سیاسی تهران و کابل
واقعیت این است که ایران یکی از بازیگران تاثیرگذار در صحنه سیاسی داخل افغانستان است و این گونه تصور میشود که در بین نیروهای داخلی، نیروهای فارسی زبان مورد حمایت ایران قرار دارند. با این حال نگرش کلی ایران به افغانستان نه ناشی از وجود گروه های خاص در این کشور بلکه متاثر از جغرافیا و تاریخ است.
واقعیت این است که ایران یکی از بازیگران تاثیرگذار در صحنه سیاسی داخل افغانستان است و این گونه تصور میشود که در بین نیروهای داخلی، نیروهای فارسی زبان مورد حمایت ایران قرار دارند. با این حال نگرش کلی ایران به افغانستان نه ناشی از وجود گروه های خاص در این کشور بلکه متاثر از جغرافیا و تاریخ است.
جغرافیای ایران و افغانستان باعث همسایگی این دو کشور شده است و تحولات مثبت یا منفی در افغانستان تاثیرات مثبت یا منفی بر ایران خواهد داشت. بنابراین ایران به لحاظ جبر جغرافیایی ناچار است به افغانستان از منظر ثبات، صلح و توسعه نگاه کند و آن جایی که برای ایران اهمیت دارد کابل است نه استانها و شهرهای افغانستان؛ کابل به عنوان پایتخت افغانستان مد نظر ایران است و هرکسی را که مردم افغانستان انتخاب و در کابل به قدرت رسانند مورد احترام ایران است.
نکته دیگر جبر تاریخی است، به هر حال ایران و افغانستان دارای علقههای فرهنگی، تاریخ و دین مشترک هستند و بر اساس نگرش های اسلامی و انسانی ایران نسبت به ساکنین افغانستان با نگرش مثبت و توسعه محور نگاه میکند و نسبت به سرنوشت این مردم حساس است. لذا سیاستها و استراتژیهایش بر مردم افغانستان و نه گروههای افغانی تنظیم شده است. از سوی دیگر آینده سیاسی افغانسان بر روابط تهران و کابل تاثیرگذار است.
هر چه دولت در افغانستان قوی تر و با ثبات تر باشد روابط ایران و افغانستان از منطق، ثبات و استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود، بر عکس هر چه دولت متزلزل و بی ثبات باشد، تصمیم گیریها و مسائل اساسی و روابط دو کشور بی ثباتتر، ضعیف و آسیب پذیر خواهد بود. به همین دلیل است که تهران تمایل دارد یک دولت باثبات در کابل بر سر کار آید تا بتواند روابط فی مابین را بر اساس منطق باثبات تنظیم کند.
نظر شما :