دولت نهم و هزینه‌های غیر ضروری

۱۹ مرداد ۱۳۸۸ | ۱۶:۱۳ کد : ۱۱۳۱۶ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: مهدی سنایی
گفتارى از مهدی سنایی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست‌خارجی مجلس برای دیپلماسی ایرانی
دولت نهم و هزینه‌های غیر ضروری

کمتر 2 هفته فرصت باقی مانده است تا دولت دهم کابینه خود را به مجلس شورای اسلامی معرفی کند. در این میان وزارات امور خارجه و عملکرد آن در 4 سال گذشته نیز مطرح است. احتمال تغییر در این وزارت خانه دور از ذهن نیست، اما بسیاری بر این باورند که منوچهر متکی همچنان بهترین فردی است که می‌تواند سکان این وزارت خانه را برعهده بگیرد.

مهدی سنایی نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در گفتاری نقاط قوت و ضعف دولت نهم در 4 سال گذشته را مرور کرده است:
نقطه اصلی قوت دولت نهم در سیاست خارجی جسارت در این عرصه و جدیت در پیگیری برخی از موضوعات بود. به هرحال در عرصه بین‌المللی پیگیری جسورانه مسائل حائز اهمیت است و معمولا نتیجه بخش است، یعنی ضمن شناساسیی قواعد طرف مقابل باید در بسیاری از عرصه‌ها با جسارت و ابتکار عمل کرد.

نقطه ضعف دولت نهم در سیاست خارجی هزینه‌های غیر لازمی است که در سیاست خارجی کرده است. این امر به دوشکل صورت گرفته است. یعنی گاهی به طور همزمان در عرصه‌های مختلف هزینه کرده است به طوری که نیازی به این هزینه کردن‌ها نبوده. برخی از این هزینه‌ها نه ضرورت داشت و نه اینکه در یک برنامه کلی قابل تعریف بوده. به هر حال کنش‌ها و واکنش‌ها در عرصه سیاست خارجی باید به هم پیوسته باشد و یکدیگر را تکمیل کند و دولت در بسیاری از موارد هزینه همزمان کرده است.

این هزینه‌ها فرصتی را فراهم نکرده است و دیگر اینکه این هزینه کردن‌ها یکدیگر را تکمیل نکرده‌اند.

در باب خطا کردن در این هزینه های می توان به مسئله هولوکاست اشاره کرد. ما ضمن اینکه رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی‌شناسیم و مشروعیتی برای آن قائل نیستیم، اما طرح موضوع انکار هولوکاست ضرورتی در عرصه سیاست خارجی نداشت. به همین دلیل در طی این 30 سال و حتی در دهه اول انقلاب و توسط حضرت امام این انکار صورت نگرفته است.

در مورد هزینه‌های همزمان، باید به درگیر شدن همزمان با امریکا و اروپا و برخی از کشورهای آسیایی اشاره کرد.

سوم اینکه سیاست خارجی ما یک برنامه میان مدت یا استراتژی میان مدت جدی لازم دارد. اصول کلی در قانون اساسی ما و در اندیشه‌های امام و رهبری هستند که قابل توجه است و اصول واضح و روشنی هستند. از طرفی هم دیپلماسی ما دیپلماسی نسبتا دارای تحرکی است؛ از این نظر که ایران در مجامع حضور دارد، اما نبود برنامه‌های میان مدت و استراتژی‌هایی که با توجه به تحولات سریع در نظام بین الملل تدوین شود، باعث شده است که نتوانیم منافع حداکثری در سیاست خارجی کسب کنیم.

برای این مسئله دو نمونه مثال می‌زنم. یکی اینکه نظام بین‌الملل ساختار مشخصی ندارد و نظام در حال تغییری است و این اقتضا می‌کند که ما در سیستم‌های منطقه‌ای جایگاه خودمان را افزایش دهیم. که سیاست خارجی ما برنامه روشنی برای این منظور ندارد و می‌تواند این را افزایش دهد. مثال دوم انرژی است. انرژی در عرصه سیاست خارجی در دنیا بسیار عنصر مهمی است و مطرح می‌شود ولی در سیاست خارجی ما بهره‌برداری‌های لازم از عنصر انرژی نشده است. البته دست‌اندرکاران سیاست خارجی در این سال‌ها بسیار زخمت کشیده‌اند و باید به آنها خسته نباشید گفت.

مهدی سنایی

نویسنده خبر


نظر شما :