
کافههای ترسناک پاریسی
در پیادهروی کافهها، پیشخدمتهای معروف پاریسی، با آن پیشبندهای رسمی سیاه و سفیدشان مرا میترسانند، بیشتر از نیروهای پلیس. همینکه فکر نشستن در کافهای به سرم میزند، از نگاه سنگین تحقیرآمیزشان میترسم.
ادامه مطلبدر پیادهروی کافهها، پیشخدمتهای معروف پاریسی، با آن پیشبندهای رسمی سیاه و سفیدشان مرا میترسانند، بیشتر از نیروهای پلیس. همینکه فکر نشستن در کافهای به سرم میزند، از نگاه سنگین تحقیرآمیزشان میترسم.
ادامه مطلبعلی مفتح در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ننائل مرزوق، نوجوان ۱۷ ساله ای که با بی رحمی به دست پلیس فرانسه کشته شد از نسل بانلیو بود. وی در نانتِر، همان جایی در حومه پاریس که روزگاری کارگران الجزایری شب را به روز می رساندند زندگی می کرد. نانتر، یک از حلبی آباد هایی «bidonville - بیدون ویل» بود که پدر الجزایری نائل در آن زندگی می کرد. پدری که بعد از ترک خانواده، نائل هیچ گاه وی را ندید. به عنوان تنها فرزند خانواده، نائل بعد از ترک مدرسه در پیتزا فروشی کار می کرد. داستان زندگی وی با ترک کردن و ترک شدن ها در جامعه و خانواده نوشته شده بود. شاید تنها دلبستگی وی در دنیا هم مادرش بود که بعد از قتل نائل او را «بهترین دوست» خود خطاب کرد. روزی که مادر وی نمی دانست «دوستت دارم مامان» نائل و بوسه خداحافظی او قبل از ترک خانه آخرین دیدار وی با فرزندش خواهد بود.
ادامه مطلبامانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه رفتاری از خود نشان داد که برخی کوچک شمردن جنایت صورت گرفته و حوادث بعد از آن دانستند. به این ترتیب که او در کنسرت التون جان، خواننده انگلیسی شرکت کرد و با او در حالی که لبخند به لب داشت عکس یادگاری گرفت. این امر باعث شد برخی روزنامههای انگلیس بنویسند در حالی که مکرون با التون جان جشن میگرفت، فرانسه در می سوخت.
ادامه مطلبتظاهرات اخیر در فرانسه نه جنبه اقتصادی و نه جنبه اعتراضی به سیاست های دولتی دارد، بلکه اعتراض به عملکرد پلیسی است که پیر و جوان نمی فهمد و از قدرت پلیسی خود سوء استفاده می کند تا خشونت به خرج دهد، به معنای دیگر با کمک مصونیت پلیس بودن از خشونت به خرج دادن لذت می برد.
ادامه مطلب