کتابخانه

نامه نویسنده به زندانی
دوازدهمین بخش از کتاب «غریبه»

نامه نویسنده به زندانی

کیکا میان ما حاضر است. من خوشحالم که آمد، بالاخره، به این جا در میامی، میان ایریک و آدم که به زودی به آنها می پیوندد، به پناهگاه امن. خانه کوچک. گوشه دنج تنگی از بهشت.

ادامه مطلب
روزی که ملیکه میهمان اپرا وینفری شد
یازدهمین بخش از کتاب «غریبه»

روزی که ملیکه میهمان اپرا وینفری شد

از طریق اپرا وینفری این کشور او را کاملا جذب کرد. این دو زن به مناسبت سفر ملیکه به امریکا برای انتشار کتابش در ایالات متحده با یکدیگر ملاقات کردند. 

ادامه مطلب
افسرده شدن زندانی برای مرگ دیکتاتور
دهمین بخش از کتاب «غریبه»

افسرده شدن زندانی برای مرگ دیکتاتور

ملیکه از مرگ پادشاه به شکلی عجیبی ناراحت بود. حتی با وجود این که از احساسات متناقض وجدانی اش – که غالبا چیزی از آن به ما نمی گفت – خبر داشتم، شاید انتظار عکس آن را داشتم.

ادامه مطلب
خلاصه ای از ویژگی های خانواده دختر زندانی
نهمین بخش از کتاب «غریبه»

خلاصه ای از ویژگی های خانواده دختر زندانی

جشن عروسی با حضور پدر و مادر ایریک، در دبیرستان راسین برگزار شد که مدیریتش بر عهده فرانسواز بوردروی، یکی از زنان مصمم و بااراده بود، لبخندی جادویی به لب داشت و جایگاهش را می شناخت. در آن مناسبت با افرادی از خانواده اوفقیر آشنا شدم که قبلا نمی شناختم.

ادامه مطلب
پژوهشگر ایرانی برنده جایزه ملی کتاب مالزی در بخش فرهنگ شد+تصاویر
برای کتاب «میراث تمدنی و فرهنگی ایران و جهان مالایی:یک گفتمان فرهنگی»

پژوهشگر ایرانی برنده جایزه ملی کتاب مالزی در بخش فرهنگ شد+تصاویر

کتاب «میراث تمدنی و فرهنگی ایران و جهان مالایی: یک گفتمان فرهنگی» که در آذر ماه در مالزی منتشر شده، منتخبی از مقالات ارائه شده در کنفرانس بین المللی «میراث تمدنی و فرهنگی مشترک ایران و جهان مالایی زبان» است که با تلاش رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مالزی و همکاری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه های مالایا، دانشگاه ناتینگهام کوالالامپور، دپارتمان مطالعات مالایی دانشگاه ملی سنگاپور و موسسه Asia WE درکوالالامپور برگزار شد.

ادامه مطلب
روایت زندان سخت یک زن
هشتمین بخش از کتاب «غریبه»

روایت زندان سخت یک زن

آنها را وادار می کردند که هر شب به رادیو گوش کنند، با وجود دیوارهای ضخیمی که آنها را از یکدیگر جدا می کرد، این به ملیکه اجازه می داد تا داستان مردمی خانواده ای که از همه چیز محروم بودند را بیان کند.  

ادامه مطلب
داستان زندانی ای که امید همراهانش بود
هفتمین بخش از کتاب «غریبه»

داستان زندانی ای که امید همراهانش بود

علاوه بر این که خواهرشان فردا روزی مادر و پدر و مربیشان می شود، و نوری برایشان در آن شب طولانی بی پایان می شود، امیدشان می شود و جلوی فروپاشی و تسلیم شدنشان را می گیرد. کسی که وادارت می کند که همچنان انسانی امیدوار بمانی. 

ادامه مطلب
اشرافی ای که بانوی سرنوشتش نبود
ششمین بخش از کتاب «غریبه»:

اشرافی ای که بانوی سرنوشتش نبود

زندگی من، با همه ابتذالش، قبل از هر چیزی برای من است که در آن به دستاوردی رسیدم. من بانوی سرنوشتم هستم. اما ملیکه این طور نبود. در چهل سالگی زندگیش، بر او لازم شد که زندگی را یاد بگیرد.

ادامه مطلب
سختی های نوشتن یک خاطره
پنجمین بخش از کتاب «غریبه»

سختی های نوشتن یک خاطره

هیچ کس فراموش نمی کرد که ملیکه از کجا آمده بود، و چه رنج هایی کشیده بود، و قدرت سازمان امنیت مغرب، حتی خارج از کشور چقدر بالاست.

ادامه مطلب
منتقدان فرهنگ
متفکرانی که یک قرن فرهنگ انگلیس را بنا کردند

منتقدان فرهنگ

در این کتاب درباره چهره های برجسته ای چون جان استوارت میل، هربرت اسپنسر، جورج برنارد شا، برتراند راسل، توماس الیوت و جورج ارول صحبت شده و مطابق با فرهنگ و آموزش و هنر که محور نویسنده در تهیه کتاب است، به تبین افکار آنها پرداخته است.

ادامه مطلب