نه تحريم‌ها جواب مى‌دهد نه حمله نظامى

۰۸ آبان ۱۳۸۹ | ۱۳:۱۵ کد : ۹۰۸۷ اخبار اصلی
دولتمردان در ايران بهانه‌هايى را به دست غرب دادند که تمامى کشورهاى ...
نه تحريم‌ها جواب مى‌دهد نه حمله نظامى

ديپلماسى ايرانى: نشريه نشنال اينترست در تازه‌ترين نگاه خود به سياست خارجى ايالات متحده مى‌نويسد: جالب‌ترين نکته در خصوص دستگاه سياست خارجى باراک اوباما اين است که استراتژى‌‌هاى او در قبال ايران همچنان يکى پس از ديگرى از راه مى‌رسد اما هيچ‌کدام جواب نمى‌دهد. ناگفته پيدا است که ايالات متحده در دوازده ماه گذشته با رهبرى جديد دموکراتى در کاخ سفيد توانسته است موفقيت‌هايى را به نام خود در قبال پرونده هسته‌اى ايران سند بزند. موفقيت‌هايى که به گمان بسيارى از مخالفان و حتى همراهان باراک اوباما هم زمانى غيرممکن بودند.

نشنال اينترست در ادامه مى‌نويسد: دولتمردان در ايران بهانه‌هايى را به دست غرب دادند که تمامى کشورهاى اروپايى پشت سر تلاش‌هاى واشنگتن براى تحريم و انزواى ايران قرار گرفتند. در اين فضا بود که کاخ سفيد توانست حمايت کشورهايى در قاره سبز، آسيا و حتى خاورميانه را براى تحريم ايران در دست بگيرد. در ماه ژوئن هم در نهايت آب پاکى بر دستان ايرانى‌ها ريخته شد و قطعنامه چهارم عليه اين کشور به تصويب رسيد. اتهام ايرانى‌ها هم عدم پاسخ دادن به دغدغه‌هاى بين‌المللى در باب پرونده هسته‌اى بود.

امريکايى‌ها ادعا مى‌کنند که آژانس بين‌المللى انرژى هسته‌اى از ادامه روند غنى سازى اورانيوم در ايران ناراضى است. واشنگتن نه تنها موفق شد در اين مسير دستان فرانسه، بريتانيا، آلمان، عربستان سعودى و امارات متحده عربى را در دست بگيرد بلکه چين و روسيه هم در صحن علنى شوراى امنيت آراى مثبت خود به تحريم‌ها را به صندوق انداختند. بر اساس قطعنامه 1929، فروش تسليحات به تهران ممنوع اعلام شده است. هرگونه سرمايه گذارى در بخش انرژى در ايران هم فعل حرام به حساب آمده است. روسيه البته در اين مسير پا را از حد معمول هم فراتر نهاد و بزرگترين شرکت نفتى خود را به قطع سرمايه گذارى در ايران تشويق کرد. بانک هاى اروپايى هم به جمع تحريم کنندگان ايران پيوستند. به نظر مى‌رسد که اين تحريم‌ها حتى در ابعاد کوچک بر اقتصاد ايران آنچنان تاثيرى گذاشته است که على اکبر هاشمى رفسنجانى رئيس‌جمهورى سابق ايران نسبت به تبعات ان تحريم‌ها به صراحت هشدار مى‌دهد.

نشنال اينترست در ادامه ادعا مى‌کند که سياست‌هاى واشنگتن به نوعى تهران را بر سر ميز مذاکره کشانده است. به نظر مى‌رسد که تا پيش از پايان سال جارى ميلادى، نمايندگان پنج به اضافه يک با ايران ديدار داشته باشند. علاوه بر اين به نظر مى‌رسد که تهران در نهايت موافقت خود را با بحث در مورد غنى سازى اورانيوم هم اعلام کند. پيش از اين مقام‌هاى ترکيه و برزيل با حضور همزمان در ايران در ماه ژوئن توافقنامه تبادل سوخت را با تهران امضا کردند که در نهايت با تصويب قطعنامه چهارم در شوراى امنيت سازمان ملل عملا ره به جايى نبرد. آمريکايى‌ها اما ادعا مى‌کنند که تحريم‌ها انچنان فشارى را بر دولت ايران وارد کرده است که تهران در دور جديد هم‌نشينى با غربى‌ها داوطلبانه درباره غنى سازى اورانيوم با غرب وارد مصالحه و مذاکره خواهد شد. 

با تمام اين تفاسير مشکل اصلى در ديدگاه فعلى ايالات متحده به مسائل هسته‌اى ايران نهفته است. واشنگتن مى‌خواهد آنچنان بر حجم فشارها بر ايران بيفزايد تا تهران از اين بن‌بست در برنامه هسته‌اى خارج شده و بر سر ميز مذاکرات حاضر شود. اين موضع شايد منطقى به نظر برسد اما در شرايط فعلى کافى نيست.

نشنال اينترست در ادامه به بحران در ايران پس از انتخابات رياست جمهورى اشاره کرده و ادعا مى‌کند که تهران در يک سال گذشته سخت‌ترين روزهاى خود را پشت سر گذاشته است. اين نشريه به اصرار مخالفان احمدى نژاد بر وقوع تقلب در انتخابات اشاره مى‌کند و مى‌نويسد: در همان روزها هم طيف ميانه‌رويى در ايران به روى کار آمدند و از مخالفان خواستند که به راهکارى ميانه بسنده کنند. اين طيف همان ميانه‌روهايى هستند که اکنون هم به دنبال مصالحه با غرب بر سر پرونده هسته‌اى هستند. اين طيف باور دارند که اقتصاد ايران فلج شده است و تنها راه براى برون‌رفت از اين بحران، همکارى با غرب است براى مهار نرخ افزايشى بيکارى و تورم. نشنال اينترست در ادامه ادعا مى‌کند که هيچ‌کدام از دولتمردان ايرانى تمايل ندارند مانند شاه ايران را ترک کنند.

نشنال اينترست در ادامه مى نويسد: بسيارى از محافظه‌کاران اين روزها حتى دستيابى ايران به تسليحات هسته‌اى را هم حق مسلم خود مى‌دانند. آيت الله محمدتقى مصباح يزدى که بسيارى وى را مرشد محمود احمدى نژاد مى‌دانند تاکيد کرده است که ايران بايد به تسليحات هسته‌اى دست پيدا کند حتى اگر دشمنان جمهورى اسلامى با اين امر مخالف باشند. نکته قابل توجه‌تر اين است که تندروها در ايران به هيچ وجه به برقرارى رابطه با ايالات متحده اندک توجهى ندارند. البته رئيس جمهورى ايران از اين قاعده مستثنى است و تا‌کنون بارها خواهان مذاکره با ايالات متحده و حتى مناظره با باراک اوباما شده است.

تندروها در ايران اعتقاد دارند که جهان به ايران بيشتر نيازمند است تا ايران به جهان. نشنال اينترست در ادامه مى نويسد: معمر قذافى رهبر ليبى هم زمانى همين تصور را داشت. اما در نهايت متوجه اشتباهات خود شد و چاره‌اى نداشت جز ترک کردن برنامه هسته‌اى خود. اما حقيقت اين است که ايران هم از ليبى از منظر سياسى عظيم‌الجثه‌تر است و هم حرف بيشترى در صحنه منطقه‌اى براى گفتن دارد. حتى اگر باراک اوباما همان اندازه از فشارهايى را که بر ليبى از سوى کاخ سفيد اعمال شد بر ايران هم وارد کند، باز نتيجه مطلوب نخواهد بود. اين استراتژى در قبال ايران براى پاسخ دادن به حداقل چند سال زمان نياز دارد. تا زمانى که تحريم‌ها نتيجه مطلوب ايالات متحده را به دنبال داشته باشند، ايران به برنامه هسته‌اى خود بى‌اندک چون و چرايى ادامه مى‌دهد.

ايران تا چند سال آينده توانايى لازم براى توليد بمب هسته‌اى را در اختيار خواهد داشت. دقيقا به همين دلايل است که تندروها در ايالات متحده اصرار دارند که تنها راه کنار نهادن تحريم‌ها و تن سپردن به شعار "ايران را بمب‌باران کنيد" است. اين گزينه را نمى‌توان از روى ميز کنار زد اما همگى مى‌دانيم که تبعات توسل به اينچنين گزينه‌اى کم هم نيست. برخى تندروهاى امريکايى و اسرائيلى ادعا مى‌کنند که حمله به ايران، مردم را مقابل دولت قرار مى‌دهد و زمينه براى تغيير حاکمت هموار مى‌شود. اين پيش‌بينى شايد ضريبى از موفقيت را داشته باشد اما شواهد و مدارک دال بر حقيقتى ديگر است. ايرانى‌ها بسيار تا بسيار وطن‌پرست هستند و اين امر را در هشت سال جنگ تحميلى با عراق به تصوير کشيدند. در ايران مردم آنها را که بمب بر سرشان مى‌ريزند مقصر مى‌دانند و نه دولتمردان خود را. اين به اين معنى است که سياست‌هايى که باراک اوباما در قبال ايران اتخاذ کرده است در نهايت مردم را پشت سر دولت قرار خواهد داد. حمله به تاسيسات هسته‌اى ايران هم نخستين تبعاتى که دارد خروج ايران از ان پى تى است. ايرانى‌ها به صراحت اعلام خواهند کرد که ان پى تى در حقيقت تبديل به ابزارى براى زير نظر داشتن برنامه هسته‌اى اين کشور است و در نهايت هم نهادى امانتدار نيست و تمامى اطلاعات را در اختيار ايالات متحده براى حمله مى‌گذارد.

نشنال اينترست در پايان مى‌نويسد: تنها را براى به زانو در آوردن ايران اين است که همان الگوى کره شمالى براى ايرانى‌ها تعريف شد. تحريم‌هاى فلج کننده و انزواى بين‌المللي. تنها در اين صورت است که دولتمردان در ايران تغيير رويه خواهند داد.

اين نشريه در حالى ايران را با کره شمالى مقايسه مى‌کند که ايران از منظر ژئوپليتيک در منطقه خاورميانه قرار گرفته است و داراى منابع غنى از نفت و گاز است.


نظر شما :