پاسخی به دیوید پولاک؛

آنان ابتدا مسلمانند، بعد ایرانی و عرب

۰۴ مهر ۱۳۸۹ | ۲۱:۴۶ کد : ۸۷۸۷ اخبار اصلی
سایت ForeignPolicy.com روز شانزدهم سپتامبر 2010 (25 شهریورماه) مقاله‌ای را از دیوید پولاک با عنوان «اعراب حقیقتا درباره ایران چگونه فکر می‌کنند[1]» منتشر کرد که در آن یافته‌های نظرسنجی اخیر موسسه بروکینگز و زاگبی با هدایت... یادداشتی از دکتر محمودرضا گلشن‌پژوه.
آنان ابتدا مسلمانند، بعد ایرانی و عرب

دیپلماسی ایرانی: نخست) سایت ForeignPolicy.com روز شانزدهم سپتامبر 2010 (25 شهریورماه) مقاله‌ای را از دیوید پولاک با عنوان «اعراب حقیقتا درباره ایران چگونه فکر می‌کنند[1]» منتشر کرد که در آن یافته‌های نظرسنجی اخیر موسسه بروکینگز و زاگبی با هدایت دکتر شبلی تلهامی را به شدت زیر سوال برده، آن‌را نادرست توصیف کرده است. لازم به ذکر است نظرسنجی مذکور، بازتاب بسیاری در رسانه‌های منطقه و ایران داشت.

دوم) نظرسنجی مورد نظر دکتر پولاک، در روز پنجم اوت (۱۴ مرداد ماه)، توسط مؤسسه بروکینگز و در راستای نظرسنجی سالیانه آن موسسه درباره افکار عمومی اعراب منتشر شده است.[2] در این نظرسنجی که توسط دانشگاه مریلند با همکاری مؤسسه زاگبی صورت گرفته، ۳۹۷۶ نفر از کشورهای مصر، اردن، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مراکش و لبنان شرکت کرده‌اند. درصد خطای این نظرسنجی که از ۲۹ ژوئن تا ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۰ در این شش کشور عربی صورت گرفته، ۱/۶ درصد اعلام شده است. این نظرسنجی در هفت بخش تنظیم شده بود که عبارتند از: آمریکا و خاورمیانه، منازعه اعراب و اسرائیل، اقبال و همدلی، ایران، نگاه جهانی، هویت و رسانه.

سوم) دو یافته مهم این نظرسنجی که اتفاقا مورد اعتراض دیوید پولاک قرار گرفته است، کاهش محبوبیت آمریکا نزد اعراب و در مقابل نگاه مثبت‌تر آنان به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است. طبق نتایج این پیمایش، در حالی‌که در نظرسنجی سال ۲۰۰۹، ۴۵ درصد شرکت‌کنندگان نگاهی مثبت به رئیس‌جمهور آمریکا داشته و تنها ۲۳ درصد نگاه منفی به وی داشتند، در نظرسنجی کنونی تنها ۲۰ درصد نگاه مثبت و ۶۲ درصد نگاه منفی به اوباما داشته‌اند. در این‌ میان، ۲۸ درصد نگاه بی‌طرف سال ۲۰۰۹، به ۱۶ درصد تقلیل یافته است.

درخصوص موضوع ایران، ۷۷ درصد ایران را دارای حق برای پیگیری برنامه هسته‌ای خود دانسته‌اند. این در حالی ‌است که در نظرسنجی سال قبل تنها ۵۳ درصد ایران را در این امر محقق می‌دانستند. ۲۰ درصد نیز معتقدند جامعه بین‌الملل باید برای قطع برنامه هسته‌ای ایران به این کشور فشار وارد آورد. لازم به ‌ذکر است در نظرسنجی سال قبل، ۴۰ درصد اعتقاد داشتند جامعه بین‌المللی باید ایران را از پیگیری برنامه هسته‌ای بازدارد. از میان کسانی که ایران را دارای حق برای تعقیب برنامه ‌هسته‌ای خود می‌دانند، ۹۲ درصد اهداف ایران را صلح‌آمیز و در میان کسانی که اعتقاد دارند ایران درصدد دستیابی به تسلیحات هسته‌ای است، ۷۰ درصد نیز ایران را صاحب حق در پیگیری برنامه هسته‌ای خود می‌دانند.

چهارم) نکته قابل توجه دیگر آن است که ۵۷ درصد شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی، دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای را برای منطقه خاورمیانه مفید دانسته‌اند. این در حالی است که در نظرسنجی سال قبل تنها ۲۹ درصد این را برای منطقه مفید دانسته بودند. همچنین مهم است که بدانیم بیشترین تغییر آرا در این راستا در کشور مصر صورت پذیرفته است.

پنجم) پولاک محور اصلی نقد خود را، تفاوت شدید در آمار نظرسنجی موسسه زاگبی در سال جاری و سال 2009 قرار داده و می‌پرسد: «چرا این آمارها تنها طی یک سال به ‌یکباره تا این اندازه تغییر کرده؟» وی سپس این پرسش را در حیطه‌ای گسترده‌تر مطرح می‌کند: «چرا آمار موسسه زاگبی با هیچ‌یک از آمارهای دیگر موسسات معتبر نظرسنجی همخوانی ندارد؟» و برای تایید سخنان خود به آمار موسسه Pew در دو ماه قبل از نظرسنجی زاگبی و همچنین نتایج دو نظرسنجی موسسه Pechter که خود وی مشاور آن است استناد می‌کند. در تمامی این نظرسنجی‌ها بخش عمده‌ای از اعراب مخالف ایرانند، نگاه بسیار منفی‌ای به رییس‌جمهوری ایران دارند، به ‌شدت مخالف برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی‌اند، از تحریم‌های گسترده‌تر و شدیدتر علیه ایران حمایت می‌کنند و حتی 25 درصد از مصری‌ها حمله نظامی آمریکا به ایران و 17 درصد هم حمله نظامی اسرائیل! به ایران را خواستارند.

ششم) در اینگونه مواقع امکان یافتن حقیقت از طریق مراجعه به آمارهای نظرسنجی‌ها تا حدی غیرممکن است. در حقیقت به همان سادگی که دکتر پولاک نتایج نظرسنجی بروکینگز و زاگبی را مردود می‌شمارد، می‌توان نتایج و یافته‌های موسسات دیگری که وی به آنها استناد کرده را نیز نامربوط دانست. لذا به نظر می‌رسد می‌بایست از شیوه‌ای دیگر برای یافتن حقیقت استفاده کرد. دیوید پولاک در بخشی از متن خود عنوان می‌دارد درست از پاییز گذشته، که اوباما و نتانیاهو به مصالحه‌ای درخصوص شهرک‌سازی دست یافتند، اغلب نظرسنجی‌ها – غیر از یکی (که ظاهرا همان نظرسنجی زاگبی است) – نشان از نگاه منفی و تنفر اعراب از ایران دارد. در جایی دیگر از این مقاله نیز وی به نتایج نظرسنجی موسسه Pew که دو ماه قبل از نظرسنجی زاگبی انجام شده اشاره می‌کند و می‌گوید: مگر در این دو ماه چه اتفاق مهمی افتاده که تا این اندازه نگاه مردم عرب این شش کشور نسبت به ایران متفاوت شده؟

به نظر من نکته دقیقا همین‌جاست. مراجعه به اخبار در ماه‌‌های آوریل، می و ژوئن 2010 نشان می‌دهد که در این ماه‌ها، تحولات مربوط به پافشاری اسرائیلی‌ها بر تداوم ساخت شهرک‌ها، حجم عمده‌ای از اخبار خاورمیانه را شکل داده است. این پافشاری تابدانجاست که علاوه بر دبیرکل سازمان ملل[3] و تعدادی از مقامات غربی، حتی صدای اعتراض آمریکایی‌ها نیز در آمده بود. به سخنان و دیدگاه‌های هیلاری کلینتون[4] و جوزف بایدن[5] در آن زمان توجه نمایید. در حقیقت در این فضا، اگر هم فرض را بر صحت چهار نظرسنجی مد نظر آقای پولاک بگذاریم، امکان بازگشت نگاه مثبت اعراب از آمریکای حامی اسرائیل و حمایت از کشوری که به زعم آنان تنها گزینه ایستادگی در برابر اسرائیل است، چندان دور از ذهن نیست. با این‌حال این تنها دلیل ممکن نیست.

هفتم) مردم خاورمیانه دو خصیصه مشترک دارند: نخست آنکه اغلب مسلمانند و دوم، این‌که بیشتر آنان حس مشترکی از درک تلخی‌های استعمار داشته‌اند. هرچند دکتر پولاک با این ادعا که نه تنها اعراب مصر، بلکه سنی‌ها، کردها و حتی شیعیان عراق نیز دل خوشی از ایران ندارند، تلاش دارد تا یافته‌های شبلی تلهامی را نادرست جلوه دهد و اختلافات موجود در خاورمیانه، خصوصا در حوزه‌های مذهبی و قومی را برجسته جلوه دهد، اما واقعیات تاریخی، علقه‌های مذهبی، حس مشترک نسبت به اشغالگری اسرائیل و سو‌ء‌ظن پیچیده و ریشه‌دار درخصوص اهداف آمریکا در منطقه، از عناصر پایداری هستند که می‌توانند در مقابل، حتی یافته‌های چهارنظرسنجی مورد تایید دیوید پولاک را نیز به چالش بکشانند. حجم مقالات اخیر منتشره در مطبوعات عرب در سالگرد سخنرانی اوباما در قاهره، که تم غالب آن، هشدار به اوباما در خصوص ریزش سریع امیدهای ساخته شده بر مبنای وعده‌های وی در آن سخنرانی بود، می‌تواند نقیضی بر فرض پولاک مبنی بر نادرستی یافته‌های نظرسنجی بروکینگز درخصوص نگاه اعراب به اوباما و آمریکا محسوب شود.

هشتم) و در انتها، واضح است که هر مطلب و نوشته علمی‌، می‌بایست تا حد امکان بی‌طرفانه و فارغ از پیش‌فرض‌های نویسنده نوشته شود. دیوید پولاک در اوایل مقاله خود و زمانی که می‌خواهد یافته‌های نظرسنجی زاگبی را زیر سوال ببرد، با صراحت تمام می‌نویسد: «... چگونه ممکن است این آمار تا این اندازه با هم تفاوت داشته باشند؟ آن‌هم زمانی که دلایل پایه‌ای بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهند اعراب از ایران می‌ترسند، از آن منزجرند یا حداقل به ایران علاقه‌ای ندارند؛ دلایلی همچون شکاف فرقه‌ای میان شیعیان و اهل تسنن و همچنین میان خود شیعیان؛ شکاف عمیق تاریخی و نژادی میان اعراب و فارس‌ها؛ مخالفت اعراب با خرابکاری‌ها، تروریسم و اشغال عراق، لبنان و بیشتر دولت‌های خلیج فارس توسط ایرانیان؛ و خصوصا در سال گذشته، انزجار از دیکتاتوری ایران و نفی رفتار فروتنانه و در همان ‌حال ریاکارانه رییس‌جمهور ایران نسبت به اعراب و موضوعات عربی».

این عبارات فارغ از نگاه خود نویسنده و دیدگاه موسسه‌ای که وی مشاور آن است (Pechter)، همچنین رویکرد موسسه‌ای که او در آن مشغول فعالیت است (موسسه واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک) که همگی تاکنون به‌شدت ضد ایرانی بوده، نشان از نگاه غیرعلمی، مغرضانه و غیرسازنده مولف این مقاله دارد. در میان متون پژوهشی و گزارشات موسسه واشنگتن، کوچکترین فضا برای حل مشکلات خاورمیانه از راه‌های منصفانه، توجه به دیدگاه‌های افکار عمومی منطقه و همچنین ایجاد فضای دوستی و رفع اختلافات دیده نمی‌شود. تقریبا تمامی نگاه‌‌های منتشره از سوی این موسسه، مبتنی بر تفوق آمریکا و اسرائیل، تروریسم ‌دانستن اقدامات حماس و حزب‌الله و همچنین لزوم تضعیف نیروهای منطقه‌ای همچون ایران است. موسسه جدید‌التاسیس نظرسنجی Pechter نیز کارنامه‌ای غریب‌تر دارد. این موسسه در ده ماه نخست فعالیت کاری خود هفت نظرسنجی را در کشورهای خاورمیانه صورت داده است که تمامی آنها حاوی عناصر ضد ایرانی هستند. در دو نظرسنجی آخر این موسسه، شیعیان عراق، ضد ایران نشان داده شده و اعراب سعودی، موافق قاطع با تحریم علیه ایران و در عین حال میزانی دو دسته نسبت به اقدام نظامی علیه این کشور!

به ‌هر حال، به‌نظر من فارغ از صحت نتایج هریک از نظرسنجی‌های اشاره ‌شده، محتوای مقاله دکتر پولاک حداقل‌های یک متن علمی را نیز کسب نمی‌کند.



[1] . What Arabs Really think About Iran, David Pollack, ForeignPolicy.com, Sep 16,2010

[2] . 2010 Arab Public Opinion Poll; Shibley Telhami, Saban Center for Middle East Policy, The Brookings Institute

[3] . http://news.bbc.co.uk/2/hi/8577633.stm

[4] . http://www.csmonitor.com/USA/Foreign-Policy/2010/0322/Hillary-Clinton-to-AIPAC-New-Israeli-settlements-complicate-US-goals-on-Iran

[5] . http://www.reuters.com/article/idUSTRE6271YE20100310



نظر شما :