انتقال قدرت و تغییر در مصر

۰۲ شهریور ۱۳۸۹ | ۱۹:۰۰ کد : ۸۴۶۵ اخبار اصلی
مصر در مرحله حساسی از حیات سیاسی خود قرار دارد. کهولت سنی حسنی مبارک و بیماری او که درباره نوع و گستردگی آن اطلاعات غیرمستندی وجود دارد، نشانگر آن است که خواه ناخواه به زودی انتقال قدرت در آن کشور صورت می‌گیرد.
انتقال قدرت و تغییر در مصر

دیپلماسی ایرانی: بعد از اخبار مربوط به بیماری حسنی مبارک، گمانه‌زنی‌ها درباره انتخابات آینده مصر بالا گرفته است. تحرکاتی هم از سوی افراد مختلف برای کاندیداتوری در این انتخابات صورت گرفته است. در تازه‌ترین این تحرکات، اخباری مبنی بر آغاز تبلیغات جمال مبارک پسر حسنی مبارک و ایجاد کمپینی جهت جمع‌آوری امضا برای ریاست جمهوری او به گوش می‌رسد.

گفتاری از دکتر عبدالامیر نبوی کارشناس و تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه

مصر در مرحله حساسی از حیات سیاسی خود قرار دارد. کهولت سنی حسنی مبارک و بیماری او که درباره نوع و گستردگی آن اطلاعات غیرمستندی وجود دارد، نشانگر آن است که خواه ناخواه به زودی انتقال قدرت در آن کشور صورت می‌گیرد.

یک سوی این تغییر طبقه حاکم مصر است که نمایندگان آن سرلشگر عمر سلیمان و جمال مبارک هستند. از یک طرف سنت نظامی‌گری مصر اقتضا دارد که عمر سلیمان جانشین شود، ولی باید به یاد داشت که سن وی نیز بالاست. او بالای 70 سال سن دارد. از طرف دیگر جمال مبارک به عنوان یک نیروی تازه نفس سیاسی که ایده‌های جدیدی برای جامعه دارد، معرفی شده است. ولی نقطه ضعف او آن است که پسر حسنی مبارک است و بحث موروثی شدن حکومت برای او چندان موجه و جالب نیست.

سوی دیگر تغییر البرادعی است که توانسته طیف‌های مختلف منتقد و مخالف را زیر یک چتر گرد‌ آورد و بیانیه هفت ماده‌ای تغییر و اصلاح وی با استقبال روبرو شده است. به عنوان نمونه اخوانی‌ها و الکفایه به رغم تفاوت در بینش و مبانی فکری به حمایت از این بیانیه برخواسته‌اند. اما البرادعی برای به دست گرفتن قدرت علاوه بر جلب حمایت مردم روستایی و محافظه کار مصر که در بهترین حالت بیش از 30 درصد در انتخابات شرکت نمی‌کنند، نیاز به تغییر قانون اساسی هم دارد.

در این میان دو نکته را نباید فراموش کرد. اول شرایط داخلی مصر و دیدگاه مردم این کشور که به رغم شرایط بد اقتصادی که حتی وخیم گزارش می‌شود، به نظر نمی‌رسد آمادگی تغییری بنیادین و انقلابی را، حتی از طریق یک انتخابات داشته باشد. جامعه مصر، جامعه‌ای سنتی و محافظه کار است و همراهی الازهر با دولت‌های حاکم نیز نکته‌ای مهم است که نبایستی فراموش شود. به خصوص آن ‌که عمده مخالفت‌ها از سوی جامعه صبغه اقتصادی دارد. اگر طبقه حاکم بتواند در این زمینه اطمینان کافی به جامعه بدهد به نظر می‌رسد بخشی از وعده‌های البرادعی و حامیانش بی‌اثر شود. همچنین نظامیان از دیرباز در سیاست و اقتصاد مصر نقش بازیگرانه مهمی داشته‌اند و طبیعی است که به سادگی امتیازات خود را واگذار نمی‌کنند.

دومین نکته این است که شرایط منطقه‌ای چنان نیست که اجازه تغییری بنیادین در اوضاع سیاسی مصر را بدهد. مواردی چون تحولات لبنان، اختلافات اعراب و اسرائیل بر سر موضوعات مختلف، اختلافات بر سر برنامه هسته‌ای ایران و بازیگری فزاینده و موفق ترکیه و تا حدودی قطر در مسائل منطقه‌ای اجازه نمی‌دهد شرایطی مساعد و مناسب برای دیگرگونی جدی و بنیادین در مصر فراهم شود.

جمع‌بندی این نکات البته به آن معنا نیست که جانشین حسنی مبارک هر که باشد، چه جمال مبارک و چه عمر سلیمان با همان شیوه و روش سابق حکومت خواهد کرد و هیچ تغییری در سیاست‌ها و رویه‌ها رخ نخواهد داد. اتفاقا به نظر می‌رسد جانشین حسنی مبارک روزهای سختی در پیش رو خواهد داشت و ناچار است برای موضوعات و مسائل گوناگون به طور جدی چاره‌اندیشی کند. یکی از این موضوعات بی تردید بازتعریف نقش نظامیان و نیروهای امنیتی در صحنه سیاسی مصر است. از این رو احتمالا شاهد ائتلاف‌ها و چانه‌زنی‌های جدی میان فعالان و نخبگان سیاسی مصر خواهیم بود.


نظر شما :