امریکا دست از دیپلماسی کشیده است!
بسیاری از تحلیلها و شواهد حاکی از ورود جدیتر کاخ سفید و مجموعه تصمیم گیری امریکا به ورطه فشار و تحریم و انزوای سیاسی و اقتصادی ایران است.
وزارت امور خارجه امریکا بطور اصولی از تشدید تحریمهای کنگره علیه ایران حمایت میکند اما در عین حال نگران است تدابیر تنبیهی علیه ایران با داشتن دو بعد گستردگی و انعطاف ناپذیری موجب تیرگی روابط امریکا با کشورهایی شود که برای کسب حمایت آنها علیه تهران تلاش میکند.
نگرانی وزارت خارجه امریکا متوجه شرکای قابل توجهی چون چین و روسیه است. گرچه بسیاری از اخبار و اظهارات مقامات این دو کشور گواه نزدیکی آنها به توافق برای تحریم ایران است اما خواست مسکو و پکن بی تردید کاستن از شدت تحریمهای اعمالی مورد نظر امریکاست.
صاحب نظران مسائل امریکا بر این باورند که پس از سکوت تهران در برابر دست دوستی دراز شده اوباما مقابل ایران، کاخ سفید به سیاست های دوران جرج بوش متمایل شده و تاکید بر ابزارهای تنبیهی را از طریق تشدید تحریمها مورد توجه قرار داده است.
البته بسیاری از ابتدای آغاز به کار باراک اوباما، او را ادامه دهنده راه بوش تنها با شکل و شمایلی منعطفتر می دانستند اما نکته اینجاست که پس از به بن بست رسیدن مسیر دیپلماسی در برابر تهران، در ادامه تنظیم برخوردهای امریکا با ایران و مساله هستهای این کشور ابزارهای حرکت و تصمیم گیری بیش از گذشته در اختیار وزارت امور خارجه امریکا قرار گرفت. به عبارت دیگر به روشنی پس از پیام تبریک اوباما برای ایرانیان در سال جدید شمسی که دومین پیام او برای نوروز بود اما به لحاظ محتوایی تفاوت مشخصی با پیام اول داشت، شاهدیم که دست وزارت خارجه امریکا باز تر شده و تاکید بر فشار و تحریم ایران از سوی هیلاری کلینتون افزایش یافته است.
در مقابل وزارت دفاع امریکا نیز با تمرکز بر توانمندسازی و آمادگی دفاعی و نظامی امریکا برای مقابله با حملات یا درگیریهای احتمالی در خاورمیانه - با اشاره ویژه به احتمال جنگ با ایران- ورود به بحثهای مربوط به تحولات خاورمیانه و ایران را کمتر در دستور کار قرار داده است.
این بدان معناست که گرچه تاکید امریکا اکنون بیشتر بر ابزارهای فشار است اما نه تنها برای اعمال این فشارها گزینه نظامی مورد نظر نیست بلکه گوشزدهای مکرر رابرت گیتس در رابطه با توان نظامی ایران در ابعاد موشکی، دریایی و زمینی و هوایی فرصتی است برای بر حذر داشتن برخی گروههای داخلی امریکا که رویای جنگ با ایران را در سر میپرورانند.
همچنین این معنا نیز قابل درک است که گرچه وزنه فشار در ترازوی سیاست دیپلماسی و فشار امریکا در برابر ایران سنگینتر از گذشته شده است اما عملی ساختن این ابزار باز هم از مسیر دیپلماتیک و از مجرای وزارت خارجه امریکا دنبال میشود.
در عین حال کنگره امریکا بحث ممنوعیت فروش بنزین به ایران را پیگیری میکند که در صورت امضای اوباما جنبه عملی یافته و لازم الاجرا خواهد بود. به این ترتیب مجموعهای از فشارها در بعد سیاسی و اقتصادی برای اعمال بر ایران در دست بررسی و تهیه است.
در این فضا تهران نیز بر قوه دیپلماتیک خود برای مقابله با قطع نامه تحریمی چهارم در شورای امنیت افزوده است و تلاش دارد از حضور در مجامع و کنفرانسهای گوناگون به عنوان فرصتی برای طرح ایده های خود برای بازگشت به مذاکرات هستهای بهره گیرد. باید دید تاکید بیشتر تهران بر ابزارهای دیپلماسی تا چه اندازه امریکای روی آورده به فشار را متقاعد خواهد کرد.
نظر شما :