اختلافات ایران و عربستان؛ مذهبی یا سیاسی
ریشه اختلافات ایران و عربستان و تنش های سال های اخیر میان تهران و ریاض چیست؟ چرا مقامات سعودی سیاست ایران در خاورمیانه را نقد می کنند و چرا مقامات ایران به نقش عربستان در لبنان علیه حزب الله و امل و در عراق علیه شیعیان و در فلسطین علیه حماس با بدبینی نگاه می کنند، آیا ریشه این اختلافات مذهبی و ناشی از عداوت تاریخی وهابیت و وهابیون با شیعیان است یا موضوع به اختلاف نگرش های سیاسی و امنیتی دولتمردان ایران و عربستان به معادلات خاورمیانه و جهان اسلام برمی گردد؟ دکتر حمید احمدی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و صاحب نظر در امور خاورمیانه به سوال های روزنامه اعتماد درباره ریشه ها و ابعاد این اختلافات پاسخ داده است.
---
-اختلافات ایران و عربستان ناشی از شکاف های مذهبی است یا شکاف های سیاسی؟
هر دو این مسائل موثر است. البته شکاف های سیاسی از اهمیت بیشتری برخوردار است. اختلافات مذهبی قبل از انقلاب هم بوده حتی در دوره شهریور 1320 مساله اختلاف بین وهابیت و شیعه وجود داشته و گاهی ایجاد بحران می کرده است اما چون روابط سیاسی حسنه بوده، آن را تحت الشعاع قرار می داد. البته مذهب نیز مهم است. گاهی اختلافات مذهبی جنبه سیاسی هم دارد. نظام ما مبتنی بر تشیع است اما نظام سعودی دیدگاهی کاملاً مخالف با تشیع دارد.
-شکاف های اجتماعی در لبنان و عراق مثل اختلافات قومی و مذهبی چقدر به تشدید اختلافات ایران و عربستان کمک می کند؟
صرف وجود این شکاف ها مشکل ایجاد نمی کند. گسترش نفوذ ایران در عراق خوشایند عربستان نیست. بعد از سقوط صدام نفوذ ایران نه تنها در عراق بلکه در لبنان و غزه افزایش پیدا کرد. اما در غزه بحث مذهبی اصلاً مطرح نبود. نگرانی عربستان از نفوذ ایران صرفاً نفوذ مذهبی نیست بلکه ترکیبی از سیاست و مذهب است. البته نباید این مساله را فراموش کرد که نظام سعودی طی دهه های اخیر این مساله را تعدیل کرده است و به طور مشهود از دهه 90 به بعد ما شاهد درگیری هایی میان نظام سعودی با فقهای رادیکال اهل سنت و وهابیت و القاعده بوده ایم. بله نگرانی گسترش تشیع، حساسیت مقامات مذهبی عربستان را برمی انگیزاند و این مساله روی مقامات سیاسی اثر می گذارد. ایران قبل از انقلاب به عنوان یک قدرت منطقه یی نفوذ زیادی داشته است. برای مثال ایران در عمان و برخی کشورهای عربی نفوذ زیادی داشت، اما این نفوذ به منزله گسترش تشیع نبوده و از این بابت حساسیت کمتری داشته است. از قرن 15 میلادی بحث مذهب میان ایران و عثمانی و در قرون 18 و 19 میان ایران و عربستان مطرح بوده است.
-تغییرات در راس کادر نظام پادشاهی عربستان تاثیری بر این روابط دارد؟
بستگی دارد این تغییر چه باشد. نظام سعودی یک نظام معتدل است. تعصبات آنچنانی ندارد. اگر از نظر سیاسی مسائل حل شود اختلافات مذهبی تحت الشعاع قرار می گیرد. سعودی ها بیشتر از طرف القاعده و تندروهای وهابی تحت فشار هستند. در واقع عربستان به سمت عقلانی گری و اعتدال پیش می رود. موضع سران سعودی در برابر شیعیان این کشور نیز با صبر و تحمل بیشتری همراه شده است.
-ولی طی چند ماه گذشته ما شاهد برخوردهای تند سران سعودی با شیعیان بوده ایم.
بله. ولی در مقایسه با گذشته بهتر شده است. شیعیان ساکن در شرق عربستان در حال حاضر نسبت به 20 سال پیش وضعیت بهتری دارند. در آن زمان این شیعیان به دلیل فشارهای زیاد مجبور به مهاجرت به سمت سوریه و ایران می شدند اما الان در شهرهای خود مستقر هستند. از طرف دیگر نظام سعودی در شورای مشورتی خود از مشاوران شیعه استفاده کرده و این باعث در گیری میان آنها و وهابیون رادیکال شده است.
-آیا عربستان از گشایش در روابط ایران و امریکا راضی است یا نگران؟
گشایش در روابط ایران و امریکا ایجاد تحول در سیاست خارجی ایران است و در صورتی که روابط ایران و امریکا بهبود یابد شاهد تغییرات احتمالی در سیاست های ایران از جمله مساله هسته یی یا تغییر موضع در مورد قضایای لبنان خواهیم بود که این تغییرات با سیاست های عربستان همسو است. از این رو فکر نمی کنم با عکس العمل منفی عربستان در این رابطه مواجه شویم.
-در مورد بقیه کشورهای عربی چطور؟
کشوری که احتمالاً عکس العمل منفی در قبال گشایش روابط ایران و امریکا نشان خواهد داد به عقیده من عربستان نیست، بلکه امارات است. در مجموع گشایش روابط دارای شرط و شروطی خواهد بود که منجر به تعدیل مواضع ایران می شود.
-آیا خریدهای تسلیحاتی امارات متحده عربی در راستای همین نگرانی و ترس صورت می گیرد؟
بله، این کشورها همواره از گسترش قدرت نظامی ایران بیمناک هستند. اصولاً امارات و کشورهای عربی خیلی از قدرت گرفتن ایران خشنود نیستند. ایران تاریخی، پرجمعیت و قدرتمند رقیبی برای این کشورها محسوب می شود. امارات مدتی است گفتمانی درست کرده در جهت افزایش محبوبیت و مشروعیت خود بین مردمش. و این مساله برای امارات استفاده محلی دارد و از قدرت گرفتن ایران در همه زمینه ها نگران است.
به طور کلی ایران قدرتمند به خصوص در زمینه هسته یی برای این کشور ناخوشایند است.
-برخی معتقدند اختلافاتی که در یمن، لبنان، فلسطین و عراق بروز می کند، در واقع جنگ های نیابتی ایران و عربستان است. نظر شما چیست؟
نه این فرضیه درست نیست. در لبنان ایران در مقابل اسرائیل قرار دارد تا عربستان. در جنگ 33 روزه شاهد این مساله بودیم. در عراق هم در گیری میان شیعیان و القاعده است که همان طور که گفتم عربستان با القاعده مساله دارد. در یمن نیز در زمان پهلوی عربستان از زیدی ها حمایت می کرد و مساله آنها بیشتر سیاسی است.
-شبکه العربیه در راستای منافع عربستان و شبکه العالم در راستای منافع ایران نقش رسانه یی ایفا می کنند. نقش رسانه ها را در وضعیت اختلافات میان دو کشور چگونه می دانید؟ این فضا را در روابط دو کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
در مورد اینکه رسانه ها در مورد اخیر محرک هستند یا نه قابل بحث است. العالم به نفع ایران و العربیه به نفع عربستان موضع می گیرد. اما نمی توان گفت این رسانه ها بحران را شروع کردند و جنگ رسانه ها شروع کننده بحران نیست. در واقع بحران ساخته می شود و این رسانه ها موضع می گیرند، تحریک کننده هستند و به بحران دامن می زنند. چند سال پیش شاهد بودید که شبکه الجزیره در حوادثی که در خوزستان پیش آمد چه نقش مخربی داشت و به تحریک ایرانیان عرب زبان می پرداخت. در نهایت ایران مجبور به اخراج خبرنگار الجزیره شد.
-تفاوت روابط دو کشور ایران و عربستان در دوره فعلی با دوره آقای خاتمی و هاشمی چیست؟
به عقیده من مسائل منطقه یی در حال حاضر باعث بروز حساسیت هایی شده است. برای مثال حوادث عراق و لبنان اگر در دوره آقای خاتمی هم رخ می داد همین موضعی را می گرفت که آقای احمدی نژاد گرفته است.
در مجموع روسای جمهور به تنهایی تصمیم گیرنده مسائل سیاست خارجی نیستند و این مساله فراتر از رئیس جمهور است. سیستم تصمیم می گیرد نه افراد. مجموع این عوامل به اضافه حوادث منطقه یی عامل تصمیم گیری کشور است.
نظر شما :