منافع ايران در خزر پايمال شده است

۲۳ شهریور ۱۳۸۸ | ۱۸:۲۳ کد : ۵۶۸۶ اخبار اصلی
یادداشتی از دکتر عباس ملکى معاون سابق وزير خارجه و رئيس موسسه مطالعات درياى خزر.
منافع ايران در خزر پايمال شده است

سران چهار کشور روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان روز 13 سپتامبر(22 شهریور) طی اجلاسی غیررسمی در شهر آکتاوا قزاقستان گرد هم می آیند.

نشست چهار کشور حاشیه دریای خزر در حالی برگزار می شود که هیچ سخنی درباره دعوت از رئیس جمهوری پنجمین کشور دارای ساحل در خزر یعنی ایران به عمل نیامده است.

بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، تعداد کشورهای همجوار دریای خزر از دو کشور ایران و شوروی به پنج کشور افزایش پیدا کرد.

متعاقب آن بحث تعیین رژیم حقوقی دریای خزر و استفاده از منابع آبی این دریا علی الخصوص بستر آن مورد مناقشه کشورهای حاشیه دریای خزر قرار گرفت. وجود منابع نفت و گاز در این دریا اهمیت تعیین رژیم حقوقی مدون و در واقع تقسیم خزر را بیشتر کرده و طی سال های گذشته نیز جلسات گوناگونی با این هدف برگزار شده است.

اکنون در مورد تقسیم بستر دریای خزر کشورهای آذربایجان، قزاقستان و روسیه هیچ طلب و ادعایی علیه یکدیگر ندارند و مرزهایشان را با یکدیگر مشخص کرده اند. در رابطه با مساله مزبور میان کشورهای نامبرده توافقنامه های دو و سه جانبه موجود است. آنها همچنین درباره تقسیم جزییات خطوط مرزی نیز به توافق رسیده اند.

اکنون فقط اختلاف نظر آذربایجان و ترکمنستان بر سر حوزه های نفت و گاز باقی مانده تا مرزهای این دو کشور نیز در خزر ترسیم شود. اما این در حالی است که ایران هنوز به هیچ توافقی با چهار کشور دیگر درباره مرزهایش در خزر دست پیدا نکرده است.

هر چند طی روزهای اخیر مقامات ایرانی با اعلام اینکه در این اجلاس بحث رژیم حقوقی دریای خزر مطرح نخواهد شد عدم دعوت از ایران را توجیه می کنند، اما به نظر می رسد در جلسه یی که چهار کشور حاشیه خزر در آن حضور دارند بحث اصلی توافقاتی در این مورد است.

دیمیتری مدودوف رئیس جمهوری روسیه در دیدار با رئیس شرکت روسی گازپروم، با بیان اینکه روسیه خواهان تنظیم روابط گازی کشورهای ساحلی دریای خزر براساس توافقنامه های دولتی است، اعلام کرده این موضوع نیز در دیدار آتی با سران کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان مطرح خواهد شد.

مدودوف در آستانه برگزاری این نشست در دیدار با الکسی میلر در مسکو گفت؛ به سران این کشورها پیشنهاد می کنم ایجاد پایه های حقوقی برای چنین همکاری با دورنمای متوسط و طولانی را بررسی کنند تا همکاری ها در عرصه گازی بین کشورهای خزر تمام عیار و درازمدت باشد.

قراردادهای گازپروم با کمپانی های کشورهای حاشیه خزر صرفاً به خرید گاز محدود نمی شود و همکاری ها در عرصه های استخراج، انتقال و پالایش گاز را نیز شامل می شوند.

برای بررسی عدم دعوت از ایران با عباس ملکی معاون سابق وزیر خارجه و رئیس موسسه مطالعات دریای خزر گفت وگو کردیم که در پی می آید.

هفته آینده چهار کشور ساحلی دریای خزر در قزاقستان گرد هم می آیند در حالی که از ایران به عنوان پنجمین کشور دعوتی به عمل نیامده است.دلیل این عدم دعوت چیست؟

به نظر می رسد، بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای به جا مانده از اتحاد شوروی در کناره دریای خزر (روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان) همواره با این وسوسه روبه رو بوده اند که شاید به نوعی مواضع خود را در این زمینه متحد و یکسان کنند و بعد با جمهوری اسلامی ایران با یک موضع واحد به گفت وگو بنشینند. این بدترین سناریو برای حفظ منافع جمهوری اسلامی در دریای خزر است.

مقامات ایرانی از جمله دکتر متکی وزیر امور خارجه و قشقاوی سخنگوی این وزارتخانه اعلام کرده اند این اجلاس درخصوص رژیم حقوقی دریای خزر برگزار نمی شود. وزیر خارجه قزاقستان هم گفته در اجلاس آکتاوا بحثی از رژیم حقوقی دریای خزر به میان نمی آید. به نظر شما جمع شدن این چهار کشور حاشیه دریای خزر چه دلیل دیگری غیر از بحث درخصوص این مساله می تواند داشته باشد، و در واقع چه چیز در دستور کار آنها است که بدون حضور ایران موضوعیت پیدا می کند؟

متاسفانه طی یک سال اخیر دریای خزر برای تصمیم گیران وزارت امور خارجه از اهمیت قابل توجهی برخوردار نبوده است و اقدام قابل توجهی را در این خصوص از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی مشاهده نکرده ایم.

در این اجلاس حتی اگر بحث رژیم حقوقی خزر مطرح نشود، عدم دعوت از ایران چه پیامدهای روحی و روانی برای ایران در پی خواهد داشت؟

جمهوری اسلامی از ابتدای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1370 (1991 میلادی) تاکنون همواره تلاش داشته در هر نشستی با موضوعیت خزر شرکت کند و بعضاً مدیریت این جلسات را برعهده گیرد ولو اینکه با هزینه مالی و زمانی همراه باشد. به نظر می رسد این اولین بار است که جمهوری اسلامی در یک جلسه رسمی کنار گذاشته شده است.

البته ظاهراً اعلام شده جلسه غیررسمی است.


مساله مهم در دیپلماسی این است که شما هر چه می توانید مواضع کشورهای دیگر را با مواضع خود همسو کنید. موضع کشور خود را جا انداخته و نفع آن را ارتقا دهید. این جلسه چه رسمی باشد و چه غیررسمی این احتمال وجود دارد که این چهار کشور در آن جلسه به موضع واحدی برسند چرا که ایران همواره با این کشورها در این خصوص اختلاف نظر داشته است.

تمامی این کشورها پیش از این به توافقاتی رسیده اند فقط آذربایجان و ترکمنستان با هم اختلاف نظر دارند. اگر این دو کشور هم در اجلاس آکتاوا به توافق برسند، ممکن است توافقات خود را نهایی کنند و ایران را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند.

قطعاً کار ایران سخت تر می شود. منافع ما کاملاً پایمال شده است. البته در عالم دیپلماسی فراز و نشیب وجود دارد. ایران نقاط قوت زیادی دارد که می تواند از آنها استفاده کند. اما در مجموع این اجلاس برای منافع ما مثبت نیست.

روس ها همواره روش های دوجانبه را به روش های جمعی ترجیح داده اند حتی یکی از مقامات روس اعلام کرده ضرورتی برای حل فوری مساله وجود ندارد. دلیل آن چیست؟

برای روسیه در روش های دوجانبه اهرم های فشار بیشتری وجود دارد تا در یک نشست که کشورهای مختلف حضور داشته باشند. مثلاً روسیه در مورد قزاقستان از اهرم های خود استفاده کرد و در مورد آذربایجان هم همین طور. در مورد ترکمنستان هم که روسیه از همه بیشتر از اهرم هایش استفاده کرده است.

به عقیده من جمهوری اسلامی ایران بعد از اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر که در سال 1386 در کاخ سعدآباد تهران برگزار شد، در این زمینه فعال برخورد نکرد. شرکت های نفتی ما فعال نیستند. شرکت های دولتی در طول هشت سال یک پروژه را عملیاتی نکرده اند.

به نظر می رسد مساله بیشتر از اینکه حقوقی باشد، سیاسی، امنیتی و اقتصادی است. نظر شما چیست؟


در دیپلماسی همه چیز هم سیاسی است هم تخصصی. هر موضوع حقوقی در سیاست خارجی یک بعد سیاسی دارد. آنها مشخص است دارند چه کار می کنند، ما باید به فکر منافع خود باشیم.

راهکار پیشنهادی شما در این خصوص چیست؟

به نظر من راهکار ما تشکیل جلسات گروه ویژه کاری با شرکت نمایندگان کشورها است. این جلسات می تواند در سطح معاونان وزارت خارجه باشد. تاکنون 25 جلسه مستقیم با دو همسایه بلافصل خود آذربایجان و ترکمنستان داشته ایم.

در مورد قراردادهای نفت و گاز خزر هم تلاش می شود خطوط لوله نفت و گاز از ایران عبور داده نشود؛ چرا ؟


تحریم های امریکا بر فعالیت های ایران و شرکت های خارجی سایه افکنده است. در این میان هر کشوری دنبال سود خود است. در حال حاضر مهم ترین و بزرگ ترین چالشگر ایران در خزر، ترکیه است.

دو خط لوله باکو- تفلیس- جیحان و باکو- تفلیس- ارزروم شاهد این مدعاست.

در سفر اخیر پوتین به آنکارا نیز درخصوص یک خط لوله با عنوان «جریان جنوبی» با هم به توافق رسیدند.

در مجموع شما معتقدید مسائلی که در زمینه های مختلف با آن مواجه هستیم ناشی از ضعف دستگاه دیپلماسی کشور است.

من در مورد دریای خزر این نظر را دارم.

منبع: روزنامه اعتماد

 


نظر شما :