پیام معنادار غرب به ایران در آستانه انتخابات

۱۴ خرداد ۱۳۸۸ | ۱۵:۳۶ کد : ۴۸۳۷ اخبار اصلی
نویسنده خبر: جواد ماه‌زاده
نوشته بودیم که سکوت غرب در قبال انتخابات ایران نشان دهنده نارضایتی از وضعیت کنونی ایران است و دول غربی منتظر تحولات مابعد انتخابات نشسته‌اند. اما ظرف یک روز، خبر ملاقات سارکوزی با منوچهر متکی و نیز تمایل امریکا برای حضور دیپلمات های ایرانی در سالگرد استقلال این کشور مخابره شد و شبهه‌هایی مبنی بر سوگیری غرب نسبت به انتخابات ایران ایجاد کرد.
پیام معنادار غرب به ایران در آستانه انتخابات

تنش های سیاسی ایران و غرب در یک سال گذشته به اندازه ای بوده است که حتی چندین بار در قالب جدل لفظی و بکاربستن ادبیات نامناسب از سوی طرفین بروز پیدا کرده است. نیکلا سارکوزی که قرار است امروز با وزیر امور خارجه ایران دیدار و درباره مسئله هسته ای و مذاکرات 1+5 گفتگو کند، پیشتر در اظهارنظری توهین آمیز گفته بود که از رویارویی چهره به چهره با محمود احمدی نژاد احتراز می جوید و چندی بعد از آن نیز گفت که به طور حتم برای تداوم گفتگوهای 1+5 تا پس از انتخابات خردادماه ایران صبر خواهد کرد.

حالا سارکوزی با متکی دیدار می کند و طبق اعلام دفتر وی، درباره برنامه هسته ای ایران به گفتگو می نشیند. اليزه پیش از این دیدار در بيانيه‌اى اعلام کرد: اين نشست فرصتى براى مذاکره درباره‌ گفت‌و‌گوهايى است که شش کشور ( پنج عضو دائم شوراى امنيت باضافه آلمان) تمايل دارند درباره‌ موضوع‌ هسته‌اى با ايران دنبال کنند.

به نظر می رسد شیوه دولت نهم حداقل در کشاندن اروپا پای میز مذاکره و مجاب ساختن امریکا به برداشتن گام اول و عقب نشینی کوتاه مدت موثر افتاده باشد. ایران بدون آنکه مانند کره شمالی به تهدید عملی علیه دنیا اقدام کند، شرایط را به جایی رساند که روسیه طرحی درباره بسته جدید اروپا به ایران مطرح کند و اوباما نیز در سفر به خاورمیانه و عربستان معضلی به نام ایران را در صدر موضوعات مدنظر خود بنشاند. به قول احمدی نژاد، حالا همه از ایران می خواهند که در کار دنیا مشارکت کند.

سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه پس از دیدار با وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، از ارائه بسته پيشنهادى جديد غرب به ايران خبر داده است. او گفته است که در حال حاضر فرصت خوبی برای آغاز مذاکرات گسترده به منظور حل و فصل موضوع هسته‌ای ابران وجود دارد.

اما نباید از یاد برد که فرصت خوبی که لاوروف از آن یاد کرده است با احتمال تغییرات سیاسی در ایران همزمان است. این گونه به نظر می رسد که نه فرانسه - به نمایندگی از اروپا - و نه روسیه چنین بزنگاه مهمی را در فرصت سنجی های خود وارد نکرده اند و یا اساسا آن را بزنگاهی بااهمیت در شرایط فعلی ایران قلمداد نمی کنند!

تفسیر غرب از موقعیت ایران در سال 88 بسیار سوال برانگیز شده است. دو روز پیش نوشتیم با وجود تاثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران در تصمیم سازی های امروز منطقه ای و جهانی، هیچ تحرک قابل ذکری در بیرون نسبت به انتخابات ایران دیده نشده و دولت احمدی‌نژاد یا تغییر او نیز از حمایت خارجی برخوردار نبوده است. اما در یک روز وزیر خارجه روسیه بعد از ملاقات با همتای اسراییلی اش از بسته ای جدید برای ارائه به ایران سخن می گوید، سارکوزی منوچهر متکی را به حضور می پذیرد و اوباما از اشتیاق خود برای دعوت از دیپلمات های ایرانی برای سالگرد استقلال ایالات متحده خبر می دهد.

اینها پیام هایی هستند که در فاصله ده روز تا انتخابات ایران معنایی یکسان و نگران کننده دارند. انتخابات دهم از منظر مردم ایران و به خصوص منتقدان دولت احمدی نژاد، فرصتی برای برون رفت از تنگناهای اقتصادی و سیاسی و بویزه پایان یافتن انزوای چهارساله ایران در جهان و پیگیری مجدد سیاست های تنش زدایی است.

شاید آنچه غرب از حال و هوای ایران استنباط کرده است، پیروزی دوباره محمود احمدی نژاد است و از همین رو به یکباره دست به عمل زده و فراخوانی مهم را برای از سر گرفتن گفتگوها با این کشور مطرح کرده است.

تضاد ماهیتی مراسم سالروز استقلال امریکا با دعوت از دیپلمات های ایرانی برای شرکت در آن، حیرت انگیز است. ایالات متحده امریکا از منظر جمهوری اسلامی نه چون اسراییل نامشروع اما تحت عنوان شیطان بزرگ خوانده می شود و بیش از هر طیفی، طیف اصولگرایان منتسب به محمود احمدی نژاد بر چنین باور دشمن تراشانه ای تاکید دارد.  

به نظر می رسد امریکا و غرب به این نتیجه رسیده باشند که ترجیح نظام جمهوری اسلامی بر آغاز مذاکرات از طریق دولت فعلی است. به بیان دیگر، تاریخ معاصر ایران از زمان دکتر مصدق تا خاتمی و سپس احمدی نژاد گویای واقعیات آشکار و پنهانی در مسائل حاکمیتی ایران بوده است که غرب نسبت به آن آگاهی کامل دارد.

این احتمال می رود که شناخت غرب از ساختار تکرارشونده و دایره ای شکل سیاست در ایران آنان را به این فهم رسانده باشد که تاخیر و از کف دادن فرصت، بیش از این جایز نیست. اما اینکه چرا چنین تحولی به صورت یکباره سر بر می آورد و یک شبه از نو می آغازد و آن شب نیز شب انتخابات است و بسیاری از معادلات و تصورات از پیروزی جناح منتقد در انتخابات ریاست جمهوری حکایت دارد، پرسشی است که پاسخی برخاسته از تئوری فرضیه توطئه را همراه دارد.

اگر دیدار سارکوزی و متکی مقدمه ای برای گفتگوهای 1+5 تلقی شود و دعوت جالب توجه امریکا برای سالگرد روز استقلال را نوعی مانور تبلیغاتی و پیامی تلویحی بدانیم، این طور می توانیم برداشت کنیم که ترجیح غرب بر حفظ وضع موجود است و از این طریق می خواهند سیگنال هایی را به رهبران تاثیرگذار سیاسی در ایران بدهد که برای حل مشکلات بین المللی ایران، تداوم شرایط موجود و حفظ ساختار فعلی در بدنه سیاست ایران، اولی تر و مفیدتر از تغییراتی مشابه دوم خرداد 76 است.

می توان این گونه تعبیر کرد که غرب سودای تغییرات سیاسی در ایران را ندارد و مغایر با آنچه اصولگرایان می اندیشند، وقعی بر جریان اصلاح طلبی نمی نهد و از کشمکش ها و بی عملی ها و دستان بسته اصلاح طلبان در امور کلان سیاست خارجی می هراسد و بدین ترتیب امکان آغاز مذاکرات را - حتی به قیمت تبادل پاره ای امتیازات - با بقای دولت کنونی محتمل تر می داند.

وزارت امور خارجه امريکا به سفارت‌خانه ها و کنسولگرى‌هايش در سراسر جهان اعلام کرده است که مى‌توانند از نمايندگان دولت ايران براى شرکت در مراسم روز استقلال دعوت کنند. از سال 1979 تاکنون هیچ ديپلماتى از ایران به این کشور دعوت نشده است تا به طور رسمى در مراسم ‌هاى امريکايى شرکت کند. این خبر زمانی جالب تر می شود که بگوییم این مراسم نام "روز استقلال" بر خود دارد و این یعنی ملی ترین و پرمعناترین جشن امریکایی.  

فارغ از محقق شدن این دعوت و یا پذیرش آن از سوی ایران و نیز بدون درنظر گرفتن اینکه پیشرفتی در گفتگوی سارکوزی - متکی پدید بیاید یا نیاید، این تحرکات غرب در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران، نوعی پشتگرمی برای دولت احمدی نژاد و نوعی پیام به حاکمان ایران برای نشان دادن "سمت و سو و ترجیح غرب" در جهت گشایش گره های سیاست خارجی محسوب می شود.

اگر بگوییم پیروزی دوباره جنبش اصلاحات در ایران جز فرسایش و اتلاف وقت نصیبی برای غرب نخواهد داشت، سخنی چندان گزاف نگفته ایم. تجربه حضور دولت های سایه، محدودیت های دولت، کارشکنی ها و اخلال گری ها و نیز عیان شدن ساختار واقعی قدرت در ایران، غرب را به این نتیجه رسانده است که پیشبرد اهدافش در ایران و منطقه با پیروزی اصلاح طلبان محقق نخواهد شد و دولتی مورد حمایت دست های قدرت در ایران به دولتی نیم بند و عاری از قدرت ترجیح دارد.

جواد  ماه‌زاده

نویسنده خبر


نظر شما :