در مقابل ایران باید منطقی برخورد کرد نه احساسی
فرانسوا نیکولو، در بین سالهای 2001 تا 2005 سفیر فرانسه در ایران بود. وی در مقالهای به بررسی برنامه هستهای ایران پرداخته است و نقش غرب و آژانس بین المللی انرژی هستهای را مورد بررسی قرار داده است.
مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران، بیش از سه سال است که متوقف شده است.
به نظر میرسد کشورهایی که خود بر روی زرادخانههای هستهای نشستهاند، فکر میکنند میتوانند به ایران دستور دهند و بگویند، آنچه را که من میگویم انجام بده، نه انچه را که من انجام میدهم.
توهم دیگری که در غرب طرفداران زیادی هم دارد بر این پایه استوار است که اگر فشارها را بر ایران افزایش دهند، ایران تسلیم خواهد شد. هر کسی که ایران را بشناسد میداند که این رفتارها تنها پاسخهای ستیزهجویانه ایران را دربرخواهد داشت.
البته ایران نیز توهماتی را در سر پرورش میدهند که بر این تصور است که میتواند از حمایت کشورهای ضد غربی و یا کشورهای اسلامی بهرهمند شود. اما آنچه تاکنون شاهد آن بودیم، این بود که در هر مرحلهای از این بحران، دوستان ایران، صحنه را خالی کردند.
ایران همچنین بر این باور بود که میتواند فرانسه و آلمان را از ایالات متحده در تصمیماتشان جدا کند.
ادامه انزوای ایران، این کشور را مجبور میکند تا تکنولوژیهای هستهای را که توسط دیگران ابداع شده است را دوباره با نتایجی نه چندان خوب نوآفرینی کند.
این مسئله تنها مشکل غرب نیست. مسئله حقوق بشر نیز از دیگر مسائلی است که غرب انگشت اتهامش را به سوی ایران نشانه گرفته است.
این اعتقاد بنیادین در غرب وجود دارد که حکومتی مانند آنچه که در حال حاضر در ایران حاکم است خواهان سلاحهای هستهای است و رفتارهایش نیز چنین نشان میدهد. اما ایران پیشبینی کردهاست که در 20 سال آینده توانایی دسترسی به بمب هسته ای را خواهد داشت. اما مردم بر این باورند که سال آینده و یا یکسال بعد از آن این پیشبینی به واقعیت تبدیل خواهد شد.
آنجلا مرکل، صدرالعظم آلمان در سال 2007 در سخنرانی خود در سازمان ملل اعلام کرد که جهان نباید به ایران ثابت کند که این کشور در حال ساخت بمب هستهای است. ایران باید جهان را متقاعد کند که بمب نمیخواهد.
گاهبهگاه محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به همه یادآوری میکند که در مورد ایران باید بر روی تواناییها و نه قصد و نیت ایران تمرکز کرد.
گفته میشود که ایران باید این برنامهها را با یکدیگر همسو کند و چنین فرایندی نمیتواند مخفی بماند. ممکن است که ایران ظرفیت لازم برای تولید یک یا دو بمب هستهای را طی سالهای آینده به دست آورد اما چنین فعالیتهایی باید در فضایی باز انجام شود چراکه ایران باید تحت نظارت آژانس انرژی هستهای به غنی سازی اورانیوم خود ادامه دهد.
در این مرحله، ایران یک یا دو سال دیگر زمان نیاز دارد تا بتواند به بمب هستهای دست پیدا کند. سخترین بخش تولید بمب همچنان پیش رو است و برای رسیدن به آن بیش از یک دهه زمان لازم است.
به درستی نمیتوان گفت که حکومت ایران برنامه ساخت بمب هستهای را دنبال میکند.
اما آیا مذاکرات شانسی برای موفقیت در دوران احمدینژاد خواهد داشت؟ پاسخ به این سوال خیر است اگر که ما همچنان خواهان گزارش کامل ایران از برنامههایش باشیم.
اگر ما شرایط را تغییر دهیم، پیشرفت امکانپذیر خواهد بود. به عنوان مثال، اگر برنامه هستهای ایران تحت نظارت آژانس انرژی هستهای به کار خود ادامه دهد، آژانس میتواند به عنوان یک ناظر نقش بازی کند و اعتماد نسبت به قصد و هدف ایران به آهستگی تغییر کند.
نظر شما :