رابطه اقتصاد و جمعيت

۲۳ آذر ۱۳۸۷ | ۲۰:۱۳ کد : ۳۴۲۷ باشگاه خوانندگان
نگاه يکى از خوانندگان ديپلماسى ايرانى به رابطه اقتصاد و جمعيت در سطح جهاني.
رابطه اقتصاد و جمعيت

بر طبق آمار موجود جمعيت جهان در ده هزارسال قبل از میلاد مسیح یک میلیون ودر سال ۱ ميلادی برابر ۲۰۰ ميليون ودر سال ۱۷۵۰ ميلادی برابر ۷۹۱ ميليون تخمين زده شده است. بعبارت ديگر اگر تصور کنیم که قبل از انقلاب صنعتی جمعیت جهان در هر هزار سال دوبرابر شده است اشتباه فاحشی نداریم . ارقام فوق نشان می دهد که جمعیت جهان در آن دوران در حال افزایش طبیعی قابل جذب بوده است. منابع علمی ومادی از قبیل مواد غذائی یا نیازهای بهداشتی و پزشکی به گونه طبیعی محلی در دسترس بوده و یا با کار انسانی وعلمی محلی قابل تهیه شدن بوده است. توازن با توجه به توانائی ها صورت می­گرفته است. چنانچه این توازنها برهم میخورد مهاجرت های گروهی ویا خانوادگی راهگشائی کرده است وتوازنی از نظر رشد جمعیتی منطقه ای ایجاد می­کرد. اسکان جمعیتی جهان در سال ۱۷۵۰ میلادی این گونه عنوان میگردد. آفریقا ۱۰۶ میلیون آسیا ۵۰۲ میلیون اروپا ۱۶۳ میلیون امریکای لاتین ۱۶ میلیون وامریکای شمالی واقیانوسیه هرکدام با ۲ میلیون جمعیت ذکر شده اند. در این سالها قاره امریکا تقریباٌ از جمعیت مهاجر خالی بوده است. گروه­های اروپایی مشغول تثبیت خود و ورود و بکار گیری بردگان در زمینهای پهناور آن بودند.

 

جمعيت جهان را در سال ۲۰۰۵ ميلادی ۶.۵ ميليارد بيان مينمايند.اسکان این جمعیت بصورت ذیل گزارش میشود آفریقا ۸۸۸ میلیون آسیا ۳۹۱۸ میلیون اروپا ۷۲۵ میلیون امریکای لاتین ۵۵۸ میلیون وامریکای شمالی ۳۳۳ میلیون واقیانوسیه ۳۳ میلیون . جمعيت جهان در مدت کمتر از ۲۵۰ سال ۹ برابر شده است و ادامه دارد. بعبارت ديگر رشد جمعيت جهان پس از انقلاب صنعتی ۲۰ برابر شده است. اين رشد جمعيت در همه جهان کم و زياد ديده مى­شود ولی با توجه به ورود اروپایيان به قاره امريکا واقيانوسيه و تثبیت وتخليه جمعيتی خود در آنها رشد جمعيتی آنها در سال­های قرن ۱۸ و۱۹ وحتی ۲۰ کمتر محسوس است.

 

در نیمه دوم قرن ۲۰ اروپانیان کنترل جمعیت را نیز در راس برنامه های خود قرار دادند. تحولات ديگری که پس از قرن ۱۸ وانقلاب صنعتی بوجود آمد

 

1- مرز بندی و کنترل ورود وخروج اتباع کشورها است که ديگر آن مهاجرت ها به آسانی قبل نمی توانست صورت گيرد. لذا ازدیاد جمعیت کشورهای بدون منابع قابل تخلیه در سرزمین های دیگر نیست.

 

۲- جذب توانهای اقتصادی (که از نظر جغرافیائی وطبیعی نیز غیر یکنواخت توزیع شده اند از قبیل آب ومعدن) محدود اين گونه کشورها با فروش محصولات غير ضرور و فانتزی در زیر پوشش کمک­های صنعتی و خیر خواهانه از قبیل اتومبیل و تلویزیون و تلقن و فیلم سینمائی و کوکاکولا و حتی دارو و خدمات پزشکی.... بسیاری اینها را ضرورت های زندگی مدرن می دانند. بنظر من حتی تولید کنندگان این گونه تولیدات به مشکلات ناشی از بکارگیری وسیع آنها بدوت توجه به پارامترهای دیگر هنوزمطلع نیستند.

مطمئناٌ کاهش مرگ ومیر نوزادان و مادران انسانی است ولی با توجه به کنترل جمعیت. مطمئناٌ اتومبیل وسیله راحتی است برای استفاده کننده ولی تکنولوژی راه حل های آلودگی وامکانات و استفاده برای همه مردم جهان را مهیا نکرده است. بنظر من تکنوکرات ها و کورپریشن های غول پیکر بیشتر سرنوشت بشر را به آینده ای غیر مشخص وتیره رها کرده اند.

 

 ۳- ايجاد در گيری ورقابت های قومى و عشيرتی وطبقاتی درون و برون مرزی که با بکار گيری اين محصولات ومنابع مالی آن قابل رويت شده بود. این در گیری و رقابت های درون وبرون مرزی هم فروش سلاح را تسریع ومنابع آنها را جذب می­کرد وهم ساخته ها را تخريب وهم زمان ساخت را از آنها مى­گرفت. هر کشور و گروهی مشغول شمردن تفنگ وتانگ وتوپ وهواپيما و ناو خود وديگری است. برای رفع فقر وگرسنگی در جهان پيشرفته صنعتی امروز بجز راه های ذيل راه حل ديگری موجود نمی باشد

 

۱- شناسائی واعلام قطب های گرسنگی در جهان

 

 ۲-اجرای برنامه های سریع کنترل جمعیت و آموزش با توجه به بافت­های فرهنگی آنها

 

 ۳-اصلاح ساختارهای سیاسی واقتصادی وتولیدی منطقه ای کشورها با در صد گرسنگی بالا با توجه بیشتر به تجربه های موجود جهانی وامکانات منطقه ای و داخلی

 

 ۴- ممنوعيت فروش هرگونه توليدات نظامی وصنعتی وغذائی وداروئی زائد ولوکس به کشورهای فقير

 

 ۵- حذف همه گونه ماليات از قيمت کالاهای قابل فروش به اين گونه کشورها توسط کشورهای طرف معامله

 

 ۶-کنترل بين المللی معاملات خارجی وجوه انتقالی از اين کشورها به خارج وداخل.

 

 ۷- ایجاد صندوق کمک توسط کشورهای با تولید سرانه بالا.  


نظر شما :