تاثير رشد قيمت نفت روى زندگى مردم جهان

تبعات اقتصادى رشد قيمت نفت

۰۹ تیر ۱۳۸۷ | ۱۹:۳۰ کد : ۲۱۹۶ اقتصاد و انرژی
رشد قیمت نفت در بازارهای جهانی و پیش بینی رسیدن قیمت هر بشکه به مرز 150 دلار امریکا بسیاری از صنایع تولیدی و خدماتی را با تحولات بزرگی مواجه کرده است. رشد قیمت نفت در اولین گام موجب سقوط بازار سهام شد.
تبعات اقتصادى رشد قيمت نفت
 
رشد قیمت نفت در بازارهای جهانی و پیش بینی رسیدن قیمت هر بشکه به مرز 150 دلار امریکا بسیاری از صنایع تولیدی و خدماتی را با تحولات بزرگی مواجه کرده است . طبق گزارشهای موجود رشد قیمت نفت در اولین گام موجب سقوط بازار سهام در کشورهای مختلف جهان شد.
 
 البته این سقوط در بازار نیویورک و لندن بیشتر از دیگر کشورها نمایان بود و موجب شد تا انتظار رکود اقتصاد جهانی دوباره در اذهان عمومی زنده شود. با افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی شاخص داو جونز به یکباره 300 واحد کاهش یافت. مجموع کاهش این شاخص در عرض یک هفته گذشته 500 واحد بود. در این هفته شاخص S&P نیز 500 واحد و شاخص FOX50 بیشتر از 890 واحد کاهش یافت .
 
 
به گفته اقتصاددانان بورس نبض هر اقتصادی است و اگر عملکرد اقتصاد صحیح نباشد این نبض نیز خوب عمل نمی کند. تحلیلگران بازارهای مالی با استناد به این نظریه معتقدند شرایط اقتصادی جهان بسیار وخیم است زیرا هم اکنون بازار بورس دنیا پویایی لازم را ندارد و نمی تواند عملکرد درستی داشته باشد. از طرف دیگر هر گونه تنش یا ضعف اقتصادی در اولین گام خود را در بورس نشان می دهد.
 
 در روزهای اخیر سقوط بازار بورس در اثر ضعف اقتصاد جهانی و رشد بی سابقه قیمت نفت برای هیچ کس غیر قابل پیش بینی نبود ولی عکس العمل بزرگی که این بازار نشان داد میتواند تاییدی بر اهمیت نوسانات نفت و تاثیر آن روی اقتصاد باشد.
 
 
مرکز مطالعات اقتصای دانشگاه کمبریج پیش بینی می کند نرخ رشد اقتصاد جهانی در سال جاری میلادی بازهم کاهش یابد . این مرکز یکی دیگر از تبعات افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی را افزایش قیمت بنزین و کاهش مصرف آن برای اولین بار طی دو دهه اخیر می داند که می تواند به صنایع بسیاری از جمله صنعت خوردوسازی و صنعت تولید فولاد و غیره آسیب وارد کند .
 
 
تورم
از دیگر تبعات اقتصادی رشد قیمت نفت می توان به رشد تورم اشاره کرد که هم اکنون بزرگترین مشکل در اقتصاد امریکا است. بسیاری معتقدند این مشکل در کشورهای مصرف کننده و تولید کننده به یکسان وجود دارد و نمی توان تاثیر رشد قیمت نفت روی نرخ تورم کشورهای نفت خیز و مصرف کننده را از یکدیگر جدا کرد.
 
 
در مورد تاثیر تورمی افزایش قیمت نفت روی کشورهای تولید کننده می توان به این مساله اشاره کرد : کشورهای نفت خیز محصول خود را با قیمت بالا به کشورهای صنعتی می فروشند. زیرا اغلب کشورهای نفت خیز تکنولوژی مورد استفاده برای فرآوری نفت و تبدیل آن به محصول قابل مصرف در صنایع را ندارند.
به همین دلیل نفت خام تولید شده در کشورهای نفت خیز به کشورهای صنعتی فروخته می شود و کشورهای صنعتی بعد از انجام فعالیت های صنعتی روی نفت و فراوری محصول تازه ای از قبیل بنزین یا محصولات پتروشیمی را به بازار عرضه می کنند.
 
این فرآورده های نفتی نیز با قیمت بالاتری به مصرف کنندگان که نه تنها کشورهای نفت خیز بلکه تمامی جهان هستند فروخته می شودو یکی از پایه های رشد تورم (افزایش قیمتها در چند دوره متوالی) فراهم می شود .
 
 
برخی کشورهای تولید کننده نفت درآمد حاصل از نفت را وارد چرخه اقتصاد می کنند و موجب افزایش نقدینگی می شوند . رشد نقدینگی به خودی خود عامل ایجاد تورم می شود و اقتصاد این کشورها را بیشتر از دیگر نقاط دنیا متضرر می کند. البته کشورهایی که درآمد نفتی خود را سرمایه گذاری می کنند متحمل زیان کمتری می شوند.
 
به عبارت بهتر با وجود اینکه درامد اسمی کشورهای نفت خیز در اثر ارتقای قیمت نفت رشد کرد ولی درآمد حقیقی انها افزایش چشمگیری نیافته است و یک فاکتور مخرب که رشد تورم است هم به اقتصاد اضافه شد .
 
از طرف دیگر برخی از فرآورده های نفتی در صنایع تولیدی استفاده می شوند و این رشد قیمت موجب افزایش هزینه اولیه آنها می شود . رشد هزینه اولین این صنایع به افزایش قیمت محصول آنها می انجامد .همه این عوامل در کنار هم زمینه رشد تورم در جهان را فراهم می کند و سبب می شود تا مشکل تورم در سراسر جهان ایجاد شود .  
 
به گزارش مرکز مطالعات اقتصادی دانشگاه میشیگان هم اکنون نرخ تورم انتظار در امریکا بالاترین نرخ از فوریه سال 1982 میلادی تا به حال است و نرخ فقر در این سرزمین به بالاترین سطح از سال 199 میلادی تا کنون رسیده است. تحلیل گران این مرکز با اشاره به بزرگی اقتصاد امریکا در مورد وضعیت دیگر کشورهای جهان نوشتند:
 
" بدون شک وضعیت اقتصادی مردم در دیگر کشورهای جهان به خصوص کشورهای در حال توسعه اسیایی وخیم تر از امریکا خواهد بود زیرا بنیانهای اقتصادی ان کشور ها ضعیف تر از بنیانهای اقتصادی امریکا است. "
 
کاهش قدرت خرید و رشد بیکاری
رشد تورم ناشی از افزایش قیمت نفت یا هر عامل دیگری حتی فروشگاههای مواد غذایی را نیز تحت تاثیر قرار داده است زیرا مردم قدرت خرید خود را از دست داده اند.
 
به گزارش فروشگاه زنجیره ای Gruppo Coin که در ایتالیا است در سه ماه اول سال جاری این فروشگاه برای اولین بار طی سالهای حضورش در بازار ایتالیا با کاهش 61 درصدی سودآوری نسبت به سه ماه پیش از آن روبرو شد. از طرف دیگر فروشگاههای Carrefour که بزرگترین مراکز خرده فروشی در اروپا محسوب می شود نیز پیش بینی کرده اند در سال جاری سطح فروش و سود آوری آنها کمتر از سال قبل شود. 
 
کاهش قدرت خرید مردم در اثر بیشتر بودن نرخ رشد تورم نسبت به نرخ رشد دستمزدها در هر سال است . در این شرایط بسیاری از مردم که قبلا با درآمد خود می توانستند نیازهای حیاتی زندگیشان را تامین کنند، قدرت تامین این نیازها را از دست می دهند و بسیاری به زیر خط فقر سقوط می کنند.
 
 رشد شمار فقرا و کاهش استاندارهای زندگی مشکلی است که هم اکنون در بسیاری از کشورهای جهان به خصوص در کشورهای در حال توسعه وجود دارد و هر روز هم بزرگتر می شود .
 
 
رشد فشارهای اقتصادی ناشی از افزایش قیمت نفت بسیاری از کارخانه ها را به ورشکستگی کشایند و آنها را از چرخه فعالیت اقتصادی باز داشت. ور شکسته شدن کارخانه ها و تعطیل شدن آنها سبب شد تا هزاران نفر از مردم جهان بیکار شوند .
 
از طرف دیگر بسیاری از شرکتها برای مقابله با بحرانهای اقتصادی موجود و پشت سر گذاشتن این شرایط طرح تعدیل نیرو را اجرا کردند و هزاران نفر از نیروهای خود را اخراج کردند. این وضعیت در شرکتهای بزر گی همچون جنرال موتورز، تویوتا و زیمنس بیشتر از شرکتهای کوچک مشهود است . به این ترتیب رشد قیمت نفت سبب رشد نرخ بیکاری ، از بین رفتن هزاران فرصت شغلی و در نهایت وخیم تر شدن وضعیت اقتصادی مردم جهان شد.
 
 
 
بهترین مثال برای تایید این نظریه رشد نرخ بیکاری در کشورهای امریکا و اتحادیه اروپا است . طبق گزارشهای موجود نرخ تورم در اتحادیه اروپا در ماه های گذشته رشد چشمگیری یافت و شمار زیادی از مردم برای تامین معاش خود به مشاغل کاذب روی آورده اند .
 
رکود بازار مسکن و رشد قیمت آن
با رشد قیمت نفت ، قیمت تمامی کالاهای صنعتی در جهان افزایش یافت . برای مثال قیمت فولاد، سیمان، مس و دیگر فلزات صنعتی رشد کرد و به دنبال آن صنایع مصرف کننده به خصوص صنعت عمران که از تمامی این مواد اولیه در کنار هم استفاده می کند با رشد هزینه مواجه شدند.
 
در چنین شرایطی قیمت مسکن در کشورهای مختلف ارتقا یافت و بعد از مدتی به دلیل نا توانی مردم در خرید مسکن با قیمتهای بالا بازار مسکن وارد رکود شد. در این شرایط با وجود اینکه قیمت مسکن به دلیل ضعف تقاضا سیر کاهش قیمت را طی می کند ولی متوسط قیمت آن نسبت به سالهای قبل بسیار بالا است و همچنان بی خریدار مانده است .
 
بحران بازا ر مسکن که در نتیجه رشد قیمت نفت و رشد تورم در جهان ایجاد شد هم اکنون زندگی میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار داده است . رشد قیمت مسکن سبب شده است تا مردم توانایی خرید آن را نداشته باشند و حتی کسانیکه پیش از این با دریافت وام ملکی را خریداری کرده اند به دلیل فشارهای اقتصادی توان باز پرداخت اقساط وام مسکن را نداشته باشند.این مساله نه تنها سبب تضعیف بازار مسکن شد بلکه به بازارهای مالی دنیا و بانکها نیز فشار وارد کرد .

نظر شما :