ضرورتی که در دکترین دفاعی ایران فراموش شده است

لزوم دسترسی به سرزمین دشمن

۱۴ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۰۹۱۴ اخبار اصلی اخبار داخلی خاورمیانه
محمد مونسان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: طبق اعلام فرماندهان نیروی دریایی ارتش و سپاه، امکان پرتاب موشک از بسیاری از ناوهای نظامی ایران وجود دارد ولی باید دقت کرد که برای دسترسی به خاک دشمن، صرفا موشک های بالستیک دور برد که معمولا از داخل سیلوهای عمودی، پرتاب می شوند، کاربرد دارند. یعنی در ساختار ناوهای نظامی و زیردریایی های ایران باید تغییراتی برای پرتاب موشکهای بالستیک فراهم شود. البته در ناو کلاس شهید سلیمانی سپاه وجود لانچرهای عمودی از همان ابتدای طراحی اعلام شده است. همین الگو باید در طراحی ناوها و زیردریایی های جدید ایران تکرار شود. کشتی های اقیانوس پیمای تجاری تبدیل شده به ناوهای نظامی نیز فرصت بزرگی برای نصب لانچرهای عمودی هستند چراکه دارای پایداری و خواص دریامانی فوق العاده ای هستند. 
لزوم دسترسی به سرزمین دشمن

نویسنده: محمد مونسان، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شاهرود

دیپلماسی ایرانی: جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته، جایگاه قدرت نظامی خود را در حد و اندازه یک «قدرت منطقه ای» تعریف کرده در حالی‌که مواجهه نظامی محتمل آن همواره با قدرت های بزرگ جهانی بوده است. اتفاقات چند ماه گذشته، این نقص را به‌خوبی نشان داده است. 

در حمله وعده صادق 1 و 2، آمریکا و کشورهای اروپایی به‌طور تمام قد به عنوان سپر دفاعی اسرائیل ایفای نقش کردند و در حملات 15 ماهه علیه محور مقاومت نیز از هیچ حمایتی از رژیم جنایکار فروگذار نکردند. 

فراموش نکرده ایم که در موضوع شهادت سردار سلیمانی که با هدف تحقیر ایران انجام شد، آمریکا مستقیما این حمله را انجام داد و مسئولیت آن را نیز بر عهده گرفت. یا حمله مستقیم آمریکا به سکوهای نفتی در سال 1366 و حمله به ناوچه های نظامی ایران در سال 1367 و حمله مستقیم ناو نظامی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران در سال 1367 همگی نمونه های بارزی هستند که می گویند «نمی توان خود را حد یک قدرت منطقه ای تعریف کرد ولی با ابرقدرت‌ها در افتاد». ایران یا باید مخاصمه با ابرقدرت‌ها را برای همیشه رها کند یا اجزای قدرت خود را در حد قدرت‌های «فرامنطقه ای» با قابلیت «ضربه متقابل در هر سطحی، هسته ای یا غیرهسته ای، با امکان دسترسی به خاک دشمن» تعریف کند. اینکه ایران در طول دهه های گذشته همواره تسلیحات هسته ای را به‌طور خودخواسته برای خود ممنوع اعلام کرده ولی دشمنانی دارد که همگی به سلاح هسته ای مجهز هستند، از یک خلاء در دکترین دفاعی ایران نشان دارد. اینکه ایران به‌طور داوطلبانه برد موشک‌های خود را به دو هزار کیلومتر محدود کرده ولی همه دشمنان اصلی آن خارج از این برد هستند از یک اشتباه بزرگ در دکترین دفاعی ایران نشان دارد. اینکه همه دشمنان ایران در نقاط دور دست کره زمین پراکنده شده اند ولی هیچ یک از ناوها و زیردریایی های ایران امکان پرتاب موشک بالستیک دوربرد ندارند یک اشتباه محاسباتی در دکترین دفاعی ایران را می‌رساند. 

اگر ما اشتباهات فاحش گذشته خود را نپذیریم، فقط خود را فریب داده ایم و فرصت هایی را برای دشمنان خود برای ضربات مجدد فراهم کرده ایم. از آنجاکه در ضرب المثل فارسی گفته اند «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»، حمله مستقیم 5 آبان امسال اسرائیل به ایران که طی چندین ساعت و در چند مرحله انجام شد و اهدافی در عمق خاک ایران و حتی در مجاورت تهران را منهدم کرد، دیگر جایی برای تعارفات و انکارها و خودفریبی ها نگذاشت. این حمله و معطل ماندن پاسخ متقابل ایران، برخی از اشکالات و نقایص تعریف دکترین دفاعی ایران و لزوم بازنگری هرچه سریعتر و همه جانبه آن را بوضوح نشان داد. 

شاید نیاز باشد در تیم تعریف کننده دکترین دفاعی ایران کمی تجدید نظر شود و از جوانان دانشمند، متهور، دارای دیدگاه دفاعی جامع نگر با قابلیت ریسک پذیری بالاتر استفاده کرد. باید تفکرها را تغییر داد تا ابزارها و روشها تغییر یابند. دو گام مهم در انتقال ایران از قدرت منطقه ای به قدرت فرامنطقه ای عبارتند از: 1) دسترسی به تسلیحات هسته ای 2) امکان دسترسی به خاک دشمن. این دو عامل در واقع لازم و ملزوم یکدیگر هستند. یعنی داشتن بازدارندگی هسته ای بدون امکان رساندن آن به سرزمین دشمن، بی معنی و بی فایده است. از طرفی، رساندن تسلیحات متعارف و غیرهسته ای به خاک دشمن که مستلزم هزینه زیاد و فایده نظامی اندک است نیز مطلقا معقول و منطقی نیست. 

در مورد ضرورت موضوع فوق، صرفا همین صحبت مایک پمپئو، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در سال 1397 در پاسخ به این پرسش که «چرا شرایط و ادبیات حرف زدن شما با کره شمالی و ایران این‌قدر متفاوت است؟» کفایت می کند که گفت: «شرایط ایران و کره شمالی کاملا متفاوت است. کره شمالی تسلیحات هسته ای دارد که قابلیت رسیدن به خاک آمریکا را دارد». یعنی او صراحتا ادبیات و رفتار غیرتهدید آمیز علیه کره شمالی (بر خلاف رفتار کاملا تهدید آمیز و تحقیر آمیز علیه ایران) را دو چیز عنوان می کند: 1) داشتن سلاح اتمی 2) قابلیت رسیدن به سرزمین آمریکا. بنابراین می توان به‌روشنی فهمید که چرا آمریکایی ها مستقیما مهمترین سردار ایرانی، سردار سلیمانی را ترور می کنند و مسئولیت آن را صراحتا بر عهده می گیرند و حتی فیلم این ترور را هم پخش می کنند و هیچ ترسی از عکس العمل ایران ندارند ولی در مقابل کره شمالی هرگز چنین خطایی نمی کنند!!

برای دسترسی به خاک دشمن هم دو اقدام همزمان زیر لازم است: 1) کنار گذاشتن محدودیت خودخواسته برد 2000 کیلومتری موشک‌ها و رساندن این برد به 5000 کیلومتر و بیشتر. 2) ایجاد پلتفرم های پرتاب فراسرزمینی: برای کشوری مانند ایران که دارای مستعمرات و جزایر در نقاط مختلف کره زمین نیست، چاره ای جز پرتاب موشک از روی شناورها و زیردریایی ها نمی ماند. این پلتفرم ها (سکوهای پرتاب) شناور باید دارای دو مشخصه اصلی باشند: 1) دارای برد کافی برای استقرار در آب‌های دور دست کره زمین. 2) دارای خصوصیات پایداری و دوام مناسب در امواج بزرگ دریا. 

طبق اعلام فرماندهان نیروی دریایی ارتش و سپاه، امکان پرتاب موشک از بسیاری از ناوهای نظامی ایران وجود دارد ولی باید دقت کرد که برای دسترسی به خاک دشمن، صرفا موشک های بالستیک دور برد که معمولا از داخل سیلوهای عمودی، پرتاب می شوند، کاربرد دارند. یعنی در ساختار ناوهای نظامی و زیردریایی های ایران باید تغییراتی برای پرتاب موشکهای بالستیک فراهم شود. البته در ناو کلاس شهید سلیمانی سپاه وجود لانچرهای عمودی از همان ابتدای طراحی اعلام شده است. همین الگو باید در طراحی ناوها و زیردریایی های جدید ایران تکرار شود. کشتی های اقیانوس پیمای تجاری تبدیل شده به ناوهای نظامی نیز فرصت بزرگی برای نصب لانچرهای عمودی هستند چراکه دارای پایداری و خواص دریامانی فوق العاده ای هستند. 

ناوهایی از ایران را تصور کنید که قابل استقرار در اقصی نقاط آبهای کره زمین باشند و به موشک هایی با برد 8000 کیلومتر مجهز باشند. در چنین شرایطی می توان از دسترسی به خاک دشمن (اروپا و آمریکا) تا حد زیادی اطمینان داشت. 

تا به امروز در ادبیات مصاحبه ای فرماندهان نیروی دریایی سپاه، بر قایق های تندروی پرتعداد و سرعت بالای آنها تاکید می شده که البته موفقیت های شگرفی نیز حاصل شده است. در صورت تجدید نظر در دکترین دفاعی فعلی ایران (به‌ویژه پس از اتفاقات 5 آبان امسال)، انتظار می رود کلیدواژه هایی نظیر «پلتفرم‌های فراسرزمینی، برد موشک‌های بالستیک قابل نصب روی شناورها، تعداد لانچرهای پرتاب روی شناورها، زیردریایی های دارای لانچرهای عمودی و ...» بیش از موضوع قایق های تندرو و سرعت آنها در ادبیات فرماندهان نیروی دریایی ایران شنیده شود. 

اگر در دوران دفاع مقدس، ایران تلاش داشت تا با توجه به اقتضائات جنگ، هر نوع قایقی را به سلاح سبک مجهز کند هم اکنون با توجه به شرایط روز، باید تلاش کند تا هر نوع ناو نظامی خود را به لانچرهای عمودی پرتاب موشکهای بالستیک مجهز کند. این شناورها حتی اگر با لانچرهای خالی روانه دریا شوند، باز هم اثر بازدارندگی فوق العاده ای خواهند داشت. 

در صورت دست یافتن ایران به تسلیحات هسته ای، همه این موارد در کنار هم «بازدارندگی هسته ای» را شکل خواهند داد.

کلید واژه ها: توانایی تسلیحاتی توانایی تسلیحاتی هسته ای موشکی سامانه دفاع موشکی سامانه های موشکی پایگاه موشکی سامانه دفاعی ضد موشکی ایران توانایی های ایران توانایی های نظامی ایران محمد مونسان ایران هسته ای توانایی هسته ای توانایی هسته ای ایران دکترین دفاعی ایران دفاعی ایران زیردریایی ایران پرتاب موشک کره کره شمالی کره زمین نظامی


( ۲ )

نظر شما :