پرونده فارن افرز از بازگشت ترامپ به قدرت (بخش یست و چهارم)
مبارزه با مهاجرت یا انزواطلبی ترامپ
نویسنده: چارلز کوپچان Charles Kupchan
دیپلماسی ایرانی: در مورد مهاجرت، برنامه دونالد ترامپ در راستای احساسات ضد مهاجرپذیری است که با آغوش طولانی انزواطلبی این کشور همراه بود.
در قرن نوزدهم، گسترش ایالات متحده در دریای کارائیب و آمریکای لاتین توسط مخالفان گسترده افکار عمومی و نخبگان برای آوردن بیشتر سیاه پوستان، اسپانیایی تبارها و کاتولیک ها به بدنه سیاست ایالات متحده مسدود شد. ایالات متحده بیش از نیمی از مکزیک را در پایان جنگ مکزیک و آمریکا (1846 – 1848) ضمیمه کرد، اما دولت ایالات متحده نه مردم مکزیک بلکه سرزمین آن را میخواست، که به زودی توسط سفیدپوستان سکنی گزیده شدند. تشدید انزواطلبی در دوران بین دو جنگ همزمان با افزایش شور ضد مهاجران بود. در سال 1924، کنگره قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن تعداد یهودیان و کاتولیک هایی که وارد کشور می شدند تا 90 درصد کاهش یافت و مهاجرت از آسیا به طور کامل ممنوع شد. در طول دهه 1930، ایالات متحده حدود یک میلیون مهاجر را از مکزیک اخراج کرد که بسیاری از آنها شهروند ایالات متحده بودند.
نئو انزواطلبی ترامپ با استقبال مشابهی از احساسات ضد مهاجرتی رنگ آمیزی شده است. به عنوان رئیس جمهور، او سهمیه های مهاجران را کاهش داد، به اقلیت ها اشاره های توهین آمیز کرد و برای ساختن دیوار در مرز با مکزیک تلاش کرد.
ترامپ اکنون بر یک پلتفرم ضد مهاجران کار می کند و متعهد شده است که میلیون ها مهاجر غیرقانونی را که به گفته او "خون کشور ما را مسموم می کنند" اخراج کند. بسیاری از آمریکایی ها مهاجرت را بزرگترین چالش پیش روی کشور می دانند، به همین دلیل است که اکثر دموکرات ها نیز نیاز فوری به اصلاح این سیستم را می بینند.
جو بایدن به سختی تلاش کرد تا اصلاحات اساسی دو حزبی در سیاست مهاجرت را تضمین کند، اما جمهوری خواهان، به تشویق ترامپ، این تلاش را در اوایل سال جاری متوقف کردند. پس از آن، بایدن گام فوقالعادهای را برای صدور فرمان اجرایی مبنی بر بسته شدن موقت مرزهای جنوبی برداشت، آن هم در زمانی که میانگین هفت روزه عبور غیرقانونی از مرزها روزانه از 2500 نفر عبور کرده است.
ترامپ همچنین جایگاه حامیانی را که مدتها حکومتداری اقتصادی کشور را هدایت میکردند و مدافع مبارزه با مهاجران بهویژه مهاجرات غیرقانونی بودهاند، احیا کرده است. اگرچه ایالات متحده از همان روزهای اولیه خود به شدت به تجارت با سایر کشورها متکی بود، اما همواره هم به جای تجارت آزاد به دنبال تجارت عادلانه بود و برای درآمد و حمایت از صنایع داخلی بر تعرفه ها متکی بود.
عقب نشینی ژئوپلیتیک ایالات متحده در دهه 1930 با عقب نشینی شدید در جبهه تجاری مصادف شد. قانون تعرفه معروف به اسموت هاولی در سال 1930 باعث تکه شدن اقتصاد جهانی و فروپاشی تجارت بین المللی شد.
ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود به شدت بر مؤلفههای حامیان دو آتشه انزواطلبی تکیه داشت. او مجدداً درباره توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی مذاکره کرد، به تلاش ها برای انعقاد شراکت ترانس پاسیفیک و مشارکت تجاری و سرمایه گذاری ترانس آتلانتیک پایان داد و طیف گسترده ای از تعرفه ها را اعلام کرد. ترامپ متعهد شده است که مجموعه ای از تعرفه های جدید از جمله تعرفههای 60 درصدی بر همه کالاهای چینی و 10 درصدی بر محصولات سایر کشورهای جهان اعمال کند. ترامپ حتی ایده بازگشت زمان به قرن نوزدهم را با حذف مالیات بر درآمد شخصی و تکیه بر تعرفه برای همه درآمدهای فدرال مطرح کرده است. (یک مالیات بر درآمد فدرال به طور موقت در طول جنگ داخلی معرفی شد، اما تا قرن بیستم قانونی نشد.)
بار دیگر، ترامپ به سیگنالهای درخواستی از سوی رایدهندگان پاسخ میدهد و به دنبال جلب نظر بسیاری از آمریکاییهایی است که در نتیجه نابهسامانی اقتصادی متحمل زحمات بسیاری شدهاند.
جای تعجب نیست که بایدن نه تنها به تکیه بر تعرفه ها (به ویژه بر کالاهای چینی) برای ارتقای تولید ادامه داده بلکه به سیاست صنعتی برای ایجاد شغل، پیشبرد امنیت اقتصادی و مبارزه با تغییرات آب و هوایی نیز رو آورده است.
منبع: فارن افرز/ترجمه: علی موسوی خلخالی
ادامه دارد...
نظر شما :