پاندمی استانداردهای دو گانه دفاع از حقوق بشر
چرا جنایت روسی جرم است و عربستان و کشورهای همسو نه؟!
دیپلماسی ایرانی: بدون استثناء همه دولت ها اعم از شرقی و غربی و حتی بعضاً نهادهای غیردولتی و مدنی، دچار سندرم اتخاذ استانداردهای دوگانه در مورد دفاع از حقوق بشر هستند. با قاطعیت می توان ادعا کرد که در این عرصه بیگناه وجود ندارد، تفاوت فقط در شدت بیماری مدعیان حقوق بشر است.
بسته به اینکه کشور ناقض حقوق بشر و مورد تجاوز قرار گرفته، کدام کشور و چه کسانی باشند، صرف نظر از ماهیت نقض حقوق بشر، نوع و کیفیت موضع گیری ها کاملاً متفاوت است. اگر یمن فقیر و از هم پاشیده توسط ائتلافی تا بن دندان مسلح و البته ثروتمند و پرنفوذ به بهانه به خطر افتادن امنیتش مورد تجاوز قرار گیرد، دنیای غرب نه تنها سکوت کرده، بلکه حق را به طرف متجاوز داده و در این موضع گیری بدون شرمندگی تا آنجا پیش میرود که طرف مظلوم را تحریم هم می کند اما اگر روسیه دقیقاً با همان بهانه به خطر افتادن امنیتش به اوکراین حمله کند، غرب بطور یکپارچه نه تنها با قاطعیت متجاوز را محکوم می کند، بلکه در مقابله با متجاوز تا تحریم، ورزشکاران معلول، تئاتر و موسیقی کشور مهاجم هم پیش میرود. اگر عربستان در یک روز ۸۱ نفر از مخالفان سیاسی خود را گردن بزند، غرب سکوت می کند، اما اگر همین عمل توسط کشوری غیرهمسو با غرب در مورد یک نفر انجام شود، فریادشان گوش فلک را کر می کند.
مواردی هم وجود دارد که شرق و غرب بر مبنای اشتراک منافع، یک صدا در مورد نادیده گرفتن نقض آشکار حقوق بشر با کنار گذاشتن اختلافات با هم همداستان میشوند. مثلاً، به هنگام تجاوز صدام به ایران و کاربرد گسترده سلاح شیمیایی علیه شهروندان غیر نظامی و حتی علیه خود مردم عراق، شرق کمونیست و غرب سرمایه داری نه تنها کاملاً سکوت کردند که با متجاوز همراهی هم کردند. ایران هم اگر فلسطینی و یا یمنی ها از طرف غرب، إسرائیل و هم پیمانانشان مورد تجاوز و ظلم قرار بگیرند فریادش در دفاع از آنها بلند است، اما در مورد تضییع حقوق مسلمانان اویغورهای چین، چچن های روسیه و روهینگیایی های برمه، کاملاً سکوت می کند.
همه مدعیان حقوق بشر برای توجیه اتخاذ استانداردهای دوگانه، البته هر کدام بهانه های خاص خود را دارند، که در یک جمله، همگی صرفاً از جنس توجیه هستند و لاغیر. انگیزه ریاکاری دولتها در مورد حقوق بشر کاملاً روشن و فاقد هرگونه پیچیدگی است، همه دولتها بی اعتناء به حقوق انسان ها، دغدغه منافع ملی و بعضاً ملاحظات ایدئولوژیک خود را دارند. اصولاً در روابط بین الملل علی رغم لفاظی های زیبا در مورد انسانیت و حقوق بشر، مقوله ای به نام اخلاق کاملاً بی معناست.
بنابراین بحث در مورد این که چرا فلان دولت در مورد فلان مورد نقض حقوق بشر سکوت کرد و در مورد فلان مورد، فریاد وا حقوق بشرا سر داد، کاملاً بی نتیجه است. این رویه جاری و همیشگی همه دولت هاست و متاسفانه هیچ استثنائی در این قاعده وجود ندارد، اما دولتهای غربی که داعیه های حقوق بشری دارند، باید بیشتر شرمنده باشند.
نظر شما :