احیای برجام، راهکاری برای امنیت خاورمیانه (بخش سوم)

چین و آمریکا: منافع ناهمگونی که ابزار دستیابی به آنها یکی است

۱۸ بهمن ۱۴۰۰ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۰۹۶۰۱ اخبار اصلی خاورمیانه
نیاز آشکار و مبرمی به یک چارچوب امنیتی برای منطقه وجود دارد که به طیفی از مسائلی که ایالات متحده، روسیه و چین به روش های مختلف در آن درگیر هستند، بپردازد. اگرچه این سه قدرت خارجی منافع مشترک زیادی در یک نوع نظام امنیتی منطقه ای ندارند، اما دنبال کردن یک چارچوب امنیتی می تواند فرصتی برای همسو کردن منافع آنها فراهم آورد.
چین و آمریکا: منافع ناهمگونی که ابزار دستیابی به آنها یکی است

نویسندگان: صنم وکیلی و نیل کوئیلیام

دیپلماسی ایرانی: در حال حاضر، نیاز به یک چارچوب امنیتی در خاورمیانه به شدت حس می شود. با این حال، مساله واضح و جالب توجه این است که به رغم تغییر دولت در واشنگتن، ایالات متحده به روند فاصله گرفتن از امور منطقه پایان نداده یا دست کم، مشغول بازتعریف نحوه تعامل با شرکا و مخالفان در آنجاست.

یکی از پیامدهای مهم ظهور نظم جدید چندقطبی این بوده که قدرت های بزرگ یا به طور مستقیم درگیر درگیری ‌ها در منطقه خاورمیانه شده یا به شکل دیگری در آنها سرمایه‌گذاری کرده اند. برای نمونه، روسیه در سوریه از دولت بشار اسد حمایت و از سپتامبر 2015 در آنجا نیروی نظامی مستقر، و ایالات متحده از نیروهای دموکراتیک سوریه در نبرد با داعش و بازپس گیری قلمرو شمال شرقی سوریه حمایت کرده است. ردپای نظامی چین در سوریه به مراتب کمتر قابل مشاهده بوده و این کشور ابتکارعمل پیشبرد تلاش ها برای بازسازی را به دست گرفته و معتقد است بازسازی می تواند به حصول یک راه حل سیاسی فراگیر کمک کند. 

بدین ترتیب، سه قدرت خارجی اساسا نه تنها درباره نحوه برخورد با مناقشه در سوریه، بلکه درباره چگونگی حل مناقشه نیز اختلاف نظر دارند که این مساله خود به طولانی شدن جنگ انجامیده است. البته عوامل دیگری مانند حضور بازیگران منطقه ای از جمله ایران و ترکیه نیز تاثیرگذار بوده اند. با این حال، منافع ناهمگون ایالات متحده، روسیه و چین سبب شده هیچ تلاش هماهنگی برای حصول و اجرای یک توافق و مسئول دانستن طرف های متخاصم در صورت نقض توافق آتش بس، صورت نگیرد.

شرایط در هر یک از صحنه های درگیری در خاورمیانه متفاوت است و بازیگران مختلفی در آنها درگیر هستند، اما الگوی منافع ناهمگون قدرت های بزرگ در سراسر منطقه تکرار می شود. در نتیجه، درگیری ها تشدید شده است و هیچ سازوکاری برای پایان دادن به آنها وجود ندارد. برای نمونه، در لیبی، ترکیبی از عدم تمایل ایالات متحده به مداخله و افزایش تعامل نظامی روسیه، فضایی برای مسکو ایجاد کرده است تا در صدد دستیابی به منافع مستقیم خود برآید و در عین حال، سبب شده بازیگران منطقه ای مانند امارات و ترکیه بدون مجازات، در نقض تحریم های بین المللی وارد عمل شوند و در رویارویی نظامی از متحدان خود حمایت کنند. در این میان، یمن نمود اصلی رویکرد دوگانه آمریکا در منطقه بوده است. 

آمریکا در سال‌ های دونالد ترامپ از تعامل دیپلماتیک خودداری و در درجات مختلف، از ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی علیه حوثی ها حمایت و آن را مسلح کرد. اگرچه درگیری عمدتا بین نیروهای محلی بوده، اما عدم تمایل آمریکا به اقدام قاطع عربستان و امارات را به تشدید آن تشویق کرده است. دولت جو بایدن از زمان روی کار آمدن در ژانویه 2021، بار دیگر وارد تعامل دیپلماتیک با یمن شده و به تحریم های ترامپ علیه حوثی ها پایان داده و بازنگری در روابط آمریکا و عربستان را خواستار شده است. نه روسیه و نه چین در جنگ یمن دخالت ندارند و منافع مستقیم یا غیرمستقیم آنها در آنجا در خطر نیست.

ماهیت پیچیده درگیری های منطقه در نبردهای مسلحانه، رقابت اقتصادی و حملات سایبری، پای بازیگران منطقه ای و بین المللی را به خود باز کرده و این بازیگران در مواردی با یکدیگر نزدیک هستند و منافع آنها همپوشانی دارد. این مساله، نشانه یک نظم منطقه ای نوظهور است و با توجه به شرایط موجود، رسیدگی مجزا به درگیری ها در منطقه چالش برانگیز خواهد بود. این امر به ویژه در مواردی که دو قدرت بزرگ ایالات متحده و چین در سرمایه ‌گذاری دیپلماتیک و سیاسی محتاطانه عمل می کنند و روسیه از منابع نظامی برای تضمین منافع خود استفاده می کند، صادق است.

نیاز آشکار و مبرمی به یک چارچوب امنیتی برای منطقه وجود دارد که به طیفی از مسائلی که ایالات متحده، روسیه و چین به روش های مختلف در آن درگیر هستند، بپردازد. اگرچه این سه قدرت خارجی منافع مشترک زیادی در یک نوع نظام امنیتی منطقه ای ندارند، اما دنبال کردن یک چارچوب امنیتی می تواند فرصتی برای همسو کردن منافع آنها فراهم آورد. ایالات متحده قصد دارد در بلند مدت امنیت منطقه را به دست بازیگران منطقه بسپارد. در بهترین حالت، این امر به طور همزمان ثبات و بی ثباتی ایجاد خواهد کرد و بر چشم انداز اقتصادی منطقه تاثیر منفی می گذارد که یعنی ابتکارعمل کمربند و جاده چین نیز با مشکل مواجه خواهد شد. بدین ترتیب، ایالات متحده و چین می توانند برای منافع متفاوت خود، هدف مشترک توسعه یک چارچوب امنیتی منطقه ای را دنبال کنند. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: چتم هاوس
 

کلید واژه ها: عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه چارچوب امنیتی خاورمیانه خاورمیانه درگیری ها در خاورمیانه رقابت قدرت های برتر


( ۲ )

نظر شما :