آیا ترکمانچای منقضی شده است؟

۰۱ آبان ۱۴۰۰ | ۱۷:۳۹ کد : ۲۰۰۷۰۴۲ سرخط اخبار

جمهوری اسلامی ایران سال‌هاست برادری خود را به جمهوری آذربایجان ثابت کرده و جنگ ۴۴ روزه قره‌باغ نیز شاهدی بر این مدعاست؛ از سوی دیگر ایران به هیچ عنوان هیچ چشمداشتی به سرزمین کشورهای پیرامونی نداشته و ندارد.

به گزارش خبرگزاری فارس، پس از جنگ ۴۴ روزه قره‌باغ و علی‌رغم حسن نیت جمهوری اسلامی ایران و استقبال مقامات ایرانی از بازگشت مناطق اشغال شده به خاک جمهوری آذربایجان، چندی است که مناسبات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان دستخوش تحولاتی شده از جمله اخبار واصله مبنی بر حضور صهیونیست‌ها و عناصر داعش در خاک جمهوری آذربایجان، برگزاری چندین مانور توسط جمهوری آذربایجان با برخی کشورها، بازداشت ۲ راننده ایرانی در باکو (که البته روز پنجشنبه ۲۹ مهر ماه و در پی رایزنی‌ها و تلاش‌های انجام شده آزاد شدند) و اخیرا هم ادعاهای بی اساس الهام علی‌اف رئیس جمهور این کشور علیه ایران.

در این مدت بارها مقامات ایرانی به حضور صهیونیست‌ها و داعشی‌ها در خاک جمهوری آذربایجان اشاره کردند و در همین زمینه «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران ۱۲ مهر ماه در نشست هفتگی با خبرنگاران در این باره گفت: از ابتدای جنگ تا امروز این گزارش‌های متعدد را داشتیم و تمامی این گزارش‌ها را به اطلاع دوستان در باکو رساندیم. البته در جلسات مختلف دوستان ما اعلام کردند که هیچ تهدیدی متوجه کشورهای دیگر نیست. این گزارش‌ها همچنان دست ما واصل می‌شود، ولی اجازه دهید از مسیر خودش با دوستان در آذربایجان در این خصوص صحبت کنیم.

سخنگوی وزارت خارجه ایران در این زمینه بیان کرد: آذربایجان نباید اجازه دهد مرزهای خودش و سرزمینش مورد سوء استفاده کشور ثالثی علیه ملت بزرگ ایران قرار بگیرد. جمهوری اسلامی ایران به خوبی بلد است که از امنیت و ثبات خودش حفاظت کند، ولی فکر می‌کنیم بهتر آن است که باکو به وظایف حاکمیتی خودش عمل کند.

براساس گفته مقامات ایرانی جمهوری اسلامی ایران همواره تمامیت ارضی و حاکمیت ملی جمهوری آذربایجان را محترم شمرده و حتی کمک کرده که این تمامیت ارضی و حاکمیت ملی حفظ و صیانت شود.

جمهوری اسلامی ایران همواره تصریح کرده است که حضور رژیم اشغالگر قدس را در نزدیکی همسایگی و در جغرافیای خود در هیچ کشوری تحمل نخواهد کرد.

در این میان هم امیرعبداللهیان گفت که مقامات باکو در ملاقات‌ها قول دادند اقدامات لازم را جهت پاکسازی منطقه از تروریست‌ها به عمل آورند. (اینجا بخوانید)

* تراکم مانورها در منطقه

امیرعبداللهیان در سفری که اخیرا به مسکو داشت و در نشست خبری مشترک با همتای روس با اشاره به اظهارات لاوروف درباره برگزاری مانورهای نظامی در منطقه قفقاز نیز خاطرنشان کرد: آقای لاوروف به مانورهای نظامی در منطقه قفقاز اشاره کرد که باید بگویم ۶ مانور توسط جمهوری آذربایجان به صورت مشترک با بعضی از کشورها صورت گرفت که به نظرم اقدام تحریک آمیزی در منطقه بود. این تصمیم به یکایک کشورها برمی‌گردد؛ ولی تراکم این مانورها احساس خوبی را در منطقه ایجاد نمی‌کند.

وزیر خارجه همچنین در سفری که اخیرا به روسیه داشت در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی روسیه ۲۴ یادآور شد: ما در ارتباط با منطقه قفقاز جنوبی چند نگرانی داریم، نگرانی اول این‌که برخی از مداخلات خارجی منطقه را به سمتی می‌برد که ژئوپولتیک منطقه تغییر کند، مرزها تغییر کند، گذرگاه‌های مرزی بسته شوند و یا جابه‌جا شوند. در عین حال تروریست‌ها در منطقه حضور دارند. از زمانی‌که جنگ در قره‌باغ شروع شد، تروریست‌ها وارد منطقه شدند. این موضوعی است که در ملاقات‌های دیپلماتیک بین ما و مقامات آذربایجان مطرح شده و هفته‌ها قبل به ما قول دادند اقدامات لازم جهت پاکسازی منطقه از تروریست‌ها را به عمل آورند.

امیرعبداللهیان با بیان این‌که اقدامات تحریک آمیزی را رژیم صهیونیستی در منطقه ما از طریق خاک آذربایجان شروع کرده، گفت: معتقد هستیم مسائل منطقه را باید اهل منطقه حل کنند، مداخلات خارجی نباید در منطقه وجود داشته باشد و بر مبنای دوستی و همسایگی بایستی روابطمان را تنظیم کنیم. مایلم تأکید کنم دولت ایران و جمهوری آذربایجان پیشینه و عمق روابط دیرینه فرهنگی و دینی دارند و این یک سرمایه بزرگ در روابط ماست ولذا در سطح سیاسی باید مسائل را هر چه زودتر مدیریت کنیم. (جزییات بیشتر)

* ادعای ساختگی علی‌اف

در روزهای اخیر هم شاهد اظهاراتی بی پایه و اساس از سوی مقامات جمهوری آذربایجان و به خصوص الهام علی‌اف رئیس جمهور این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران بودیم، تا جایی که مدعی همکاری ایران و ارمنستان در بحث قاچاق مواد مخدر به اروپا شد. ادعایی که واکنش «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران را به همراه داشت و از سوی دیگر علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در توئیتی بی توجهی به اصول و الزامات همسایگی و بیان اظهارات کذب و غیرسازنده را نشانه حسن نیت و تدبیر ندانست و به الهام علی‌اف توصیه کرد که مراقب دام‌های پرهزینه شیاطین باشد.

در این خصوص نیز «محسن پاک آیین» سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان (+) با اشاره به ادعای اخیر الهام‌ علی‌اف و ضعف حاکم بر دیپلماسی این کشور گفت:‌ جمهوری آذربایجان دوستان صادقی مثل ایران را ندیده و منافعش را به ترکیه گره زده است. 

حال در این میان، بحث بازگرداندن مناطق منفک شده از ایران در پی عهدنامه‌های ترکمانچای و قره سو به سرزمین مادری، مطالبه‌ جمعی از کاربران فارس من است.

کاربران فارس من در کمپینی خواستار لغو قرارداد ترکمانچای و الحاق سرزمین‌های جدا شده به خاک ایران شدند. کاربران همچنین خواستار بازگشت منطقه قره سو که به ترکیه واگذار شده نیز شده‌اند.

در این کمپین عنوان شده است: ما جمع کثیری از مردم که دل در گرو این آب و خاک داریم و از دلسوزان نظام جمهوری اسلامی ایران می باشیم به خاطر زیاده‌خواهی‌های جمهوری باکو خواستار طرح لغو قرارداد ترکمانچای و قره‌سو که توسط پادشاهان قاجار و پهلوی قسمتی از خاک ایران اسلامی را جدا کرده است هستیم و خواهان طرح دعوی از مجامع بین‌المللی تا برگرداندن این سرزمین‌ها به میهن اصلی که همان جمهوری اسلامی ایران عزیر است، می‌باشیم.

* نیم‌نگاهی به عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای

عهدنامه گلستان با مقدمه‌ای طولانی و مشتمل بر ۱۱ فصل سوم آبان ۱۱۹۲ هجری شمسی (۲۵ اکتبر ۱۸۱۳) تنظیم و توسط نمایندگان دو دولت ایران و روس، امضا شد. براساس ماده دوم و سوم این عهدنامه، خانات قره‌باغ، گنجه و خان نشین‌های شکّی و شیروان، دربند و بادکوبه و قسمتی از تالش به انضمام تمامی داغستان و گرجستان و محال شوره گل، آچوق باشی، کورئه و منکریل و تمامی اولکای قفقاز تا کنار دریای خزر به روسیه ملحق شد. علاوه بر این حق داشتن نیروی دریایی در این دریا منحصرا به دولت روسیه واگذار شد. دولت ایران برای باز پس گرفتن اراضی مزبور اصرار کرد، ولی سفیر انگلیس که در راستای سیاست دولت متبوع خود، خواهان پایان جنگ ایران و روس بود با وعده‌های بسیار فتحعلی‌شاه را به انعقاد عهدنامه گلستان وادار کرد.
 
جنگ دیگر ایران و روسیه در مرداد ماه سال ۱۲۰۵ هجری شمسی آغاز و در نهایت به شکست ایران منجر شد. با وساطت سفیر انگلیس در نزدیکی قریه ترکمانچای، عهدنامه‌ای در ۱۶ فصل و یک قرارداد تجاری الحاقی در ۹ فصل نوشته شد و در تاریخ اول اسفند ۱۲۰۶ (۱۰ فوریه سال ۱۸۲۸ ) به امضای نمایندگان ایران و روسیه رسید. برمبنای این عهدنامه به علاوه آنچه از گلستان از ناحیه قفقاز نصیب روسیه شده بود، ایروان، نخجوان و بخشی از دشت مغان نیز افزوده و مجرای رود ارس، سرحد دو دولت شد. اتباع آن دولت در ایران از تابعیت قوانین حقوقی و جزایی ایران معاف شدند، کشتیرانی در دریای خزر به صورت انحصاری در اختیار دولت روسیه قرار گرفت و این کشور توپ، تفنگ، مهمات جنگی و قلاع نظامی ایران در قفقازیه را نیز صاحب شد و ۵ میلیون تومان هم غرامت جنگی دریافت کرد.فصل دوم این قرارداد نیز تعهدات عهدنامه گلستان را باطل اعلام کرد.

منطقه قره‌سو که نهری به همین نام در آن جریان دارد در شمال استان آذربایجان غربی و جنوب رود ارس است که روزگاری نه‌ چندان دور بخشی از خاک ایران بود، اما در هفتم اسفندماه ۱۳۰۲ در اواخر سلطنت قاجار، زمانی که رضاخان، سردار سپه بود پرونده‌اش به‌عنوان بخشی از خاک ایران بسته و به ترکیه واگذار شد. رضاخان وقتی در سال ۱۳۰۴ پهلوی را تأسیس کرد به خاطر دوستی با آتاتورک رهبر وقت ترکیه به‌ هیچ‌وجه بحث بازگرداندن منطقه قره سو به خاک ایران را پیش نکشید و از آن چشم‌پوشی کرد.

* هیچ کجا در قرارداد ذکری از موقتی بودن این معاهدات نشده 

در همین خصوص «داریوش اشرافی» استاد دانشگاه و کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل در گفت‌وگویی با خبرنگار فارس در ارتباط با انعقاد قراردادهای گلستان، ترکمانچای و قره سو که این روزها موضوع آن نه تنها بین حقوقدانان و سیاستمداران بلکه بین توده مردم مورد بحث است، اظهار داشت: با توجه به اصل دوام قراردادها و معاهدات، قرارداد گلستان که در سال ۱۱۹۲ و ترکمانچای که در سال ۱۲۰۶ شمسی متعاقب شکست‌ ایران از قوای روسیه بین طرفین امضا شد، قراردادهایی لازم الاجرا بودند و زمانی که این قراردادها منعقد و توسط دولتین امضا شدند، عملا اجرا شدند.

وی یادآور شد: نمی‌‌توانیم بگوییم این قراردادها بعد از ۲۰۰ سال دارای مدت بودند، چون هیچ کجا در قرارداد ذکری از موقتی بودن این معاهدات نشده و برخلاف تصور بر ابدی بودن قرارداد ترکمانچای تأکید شده است.

این کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل در پاسخ به این پرسش که آیا در پی انعقاد قرارداد ۱۹۲۱ بین ایران و شوروی، این قرارداد بر مناطقی از سرزمین‌هایی که در طی دو معاهده گلستان و ترکمانچای به روسیه واگذار شده بود، تاثیر داشته یا خیر و آیا دولت ایران می‌تواند این سرزمین‌ها را به خود محلق کند و عملا بازگشت آنها به سرزمین مادری ممکن است؟ خاطرنشان کرد: در حقوق بین‌الملل قاعده تغییر بنیادین اوضاع و احوال را هم باید مدنظر قرار داد و اینکه بعد از اینکه اتحاد جماهیر شوروی متعاقب انقلاب اکتبر تاسیس شد در ۱۹۹۰ تجزیه و از دل آن ۱۵ کشور متولد شدند که بخشی از سرزمین‌هایی که طی قراردادهای گلستان و ترکمانچای به روسیه واگذار و بعدا جزیی از قلمرو دولت شوروی شد که البته در زمان دولت شوروی بخشی از آنها به عنوان جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان یک حالت خودمختاری داشتند، در سال ۱۹۹۰ اعلام استقلال کردند.

وی خاطرنشان کرد: کشورهای تازه استقلال یافته توسط جامعه بین‌المللی به عنوان کشورهای مستقل به رسمیت شناخته شده و عضو سازمان ملل متحد شدند و دولت ایران هم جزو اولین دولت‌هایی بود که این کشورها را رسمیت شناخت، بدون این‌که بخواهد هیچگونه امتیازی دریافت یا از پذیرش آنها امتناع کند.

این استاد دانشگاه در این خصوص به شناسایی مقدونیه توسط یونان متعاقب تجزیه یوگسلاوی اشاره کرد و اظهار داشت: بعد از اینکه‌ یوگسلاوی به شش کشور تقسیم شد یونان تا مدت‌ها از شناسایی کشوری به نام مقدونیه به صرف هم نام بودن یکی از استان‌های یونان با مقدونیه خودداری می‌کرد.

وی همچنین به نام واقعی سرزمین جمهوری آذربایجان اشاره کرد و افزود: نام واقعی سرزمینی که در حال حاضر جمهوری آذربایجان می‌نامیم «اران» بوده و هیچگاه آذربایجان نبوده است. دولت شوروی این منطقه را به عنوان آذربایجان نامید آن هم برای چشمداشت‌های ارضی نسبت به ایران. کشوری که امروز به نام آذربایجان نامیده می‌شود از قسمت‌های متعددی تشکیل شده که بخشی از آن آذری نیستند یا طالشی یا اقوام دیگر هستند.

اشرافی اضافه کرد: دولت ایران بدون هیچ قید و شرطی و کسب هرگونه امتیازی و برای نشان دادن حسن نیت خود و برای این‌که فکر می‌کرد به نفع مردم کل منطقه در قفقاز و خاورمیانه است که مسائل قومی و ملی گرایانه مطرح نشود و این‌که تغییر مرزها ممکن است باعث بروز مشکلات بعدی در جاهای دیگر شود، سیاستش بر این قرار گرفت که مرزها همانگونه که بوده استمرار داشته باشد.

به گفته وی این یکی از سیاست‌های غیرقابل تغییر جمهوری اسلامی ایران و حتی شاید قبل از انقلاب بوده که مرزها به همین شکلی که بودند لایتغیر باقی بمانند و شاید یکی از دلایلی که ایران، جمهوری آذربایجان و ارمنستان را بدون قید و شرط به رسمیت شناخت، همین بود. چون این‌ها به عنوان کشورهای مستقل توسط جامعه بین‌المللی شناخته شدند و بحث الحاق آذربایجان و ارمنستان به ایران و لغو این معاهدات با شرایط واقعی که قواعد حقوق بین الملل هم براساس واقعیت‌های عینی استوار است، اساسا موضوعیتی ندارد.

وی اضافه کرد: براساس سیاست ایران نباید هیچ تغییری در مرزها رخ دهد و با این‌که در سال‌های قبل از انقلاب و در زمان تجزیه شدن شوروی، توده مردم جمهوری آذربایجان خواستار این بودند که روزی به کشور خودشان و مام میهن و سرزمین مادری برگردند و علیرغم اینکه ۲۰۰ سال از عهدنامه ترکمانچای می‌گذرد، ولی ایران این کشورها را به عنوان دولت مستقل به رسمیت شناخت. 

اشرافی ادامه داد: افرادی بودند که چند سال بعد از آنجا به ایران آمدند و تابعیت ایرانی دریافت کردند و این ناشی از این بوده که مردم آنجا خودشان را از سرزمین مادری جدا نمی‌دانستند و این پیوند را با گذشت ۲۰۰ سال از جدایی این قلمرو حفظ کردند و کماکان ارتباط فامیلی بعد از ۲۰۰ سال بین اهالی مرزی دشت مغان، بیله سوار و قسمت‌های مرزی برقرار است.

* اصل دوام مرزها

اشرافی خاطرنشان کرد: براساس اصل دوام مرزها و این‌که قراردادهای مرزی قراردادهای آمره هستند، هیچ کدام از دولت‌ها نمی‌توانند به صورت یکجانبه آن را لغو کنند و کشورهای دیگر نیز آن را به رسمیت نمی‌شناسند، اگر مواردی وجود داشته باشد که مرز کشوری تغییر کرده باشد فرآیند پیچیده‌ای بوده مثلا برخی کشورها مثل سودان جنوبی به وجود آمد یا در صحرای غربی دنبال دولت بودند و یا چکسلواکی توافق کردند به دو کشور تقسیم شوند یا یوگسلاوی تجزیه شد.

وی یادآور شد: این‌گونه نیست که تنها براساس درخواست بخشی از مردم یک سرزمین، بخشی از آن تجزیه و یا سرزمین دیگری به آنها ملحق شود. به خاطر دارم در سال ۱۳۷۱ پارلمان نخجوان الحاق این منطقه را به خاک ایران تصویب کرد و با این‌که نخجوان از آذربایجان جدا افتاده و قطعا پیوند مردم آن با ایران بیشتر از پیوندی بود که بین نخجوان و آذربایجان بود، باز ایران توجهی به این قضیه نکرد.

اشرافی درباره قره سو هم بیان کرد: واقعیت این است که انعقاد قرارداد در این خصوص یک پیشینه تاریخی داشته است. درست است که یک باریکه‌ای که از نظر استراتژیک بسیار مهم بوده به ترکیه واگذار شده و با آن مرز ما و ترکیه تثبیت شد ولی این قراردادی بوده که بین مسئولان دو کشور امضا شده و با توجه به توافق طرفین هیچ کدام نمی‌توانند مدعی بی اعتباری آن قرارداد شوند.

وی بیان کرد: همانگونه که ترکیه برای خودش این حق را قائل شد که در سال ۱۹۷۴ به خاطر امنیت ملی خود و برای حمایت از جمعیت ترک‌نشین قبرس بخشی از کشور مستقل قبرس را اشغال کند یا در ۲۰ سال گذشته بخشی از شمال عراق و یا بخشی از شمال سوریه را به بهانه مبارزه با تروریسم و برای دفاع از منافع خود و دفع مسائل امنیتی اشغال کرد، طبیعتا رویه‌ای را گذاشته که هر دولت دیگر هم ممکن است در صورت بروز شرایطی در منطقه و تحت تاثیر قرار گرفتن مسائل امنیتی، بخواهد چنین اقدامی را صورت دهد.

اشرافی خاطرنشان کرد: آن‌چه دغدغه ایران بوده ارتباطات نزدیک آذربایجان و اسرائیل و جاسوسی و اقدام از خاک آذربایجان علیه ایران بوده است، ولی در شرایط معمول اصل حسن همجواری مدنظر ایران است. حقوق بین‌الملل هم حقوق واقعیت‌هاست و اگر شرایط تغییر کند ممکن است با عوض شدن شرایط قواعد هم متناسب با شرایط قابل تفسیر باشد.

* توهمی که جمهوری آذربایجان بعد از جنگ قره‌باغ دچار آن شد 

از سوی دیگر «سید رضا صدرالحسینی» تحلیلگر مسائل منطقه در گفت‌وگویی با خبرنگار فارس درباره تحولات اخیر بین ایران و جمهوری آذربایجان خاطرنشان کرد: تحولات اخیر قره‌باغ به توهمی منجر شد که کشور جمهوری آذربایجان بعد از پیروزی در جنگ با ارمنستان پیدا کرد و اتفاقا به دلیل بازگشت سرزمین‌های این کشور به مام اصلی و خاک اصلی خودش، بسیاری از کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران در این رابطه ابراز خوشحالی کرده و تبریک گفتند.

وی افزود: در ارتباط با این موضوع حتی در محافل داخلی ایران در طول جنگ ۴۴ روزه موضوع آزادسازی بخشی از سرزمین‌های آذربایجان مورد توافق بود و در بیانیه‌ها و گفته‌های برخی از علما، اندیشمندان و همچنین کارشناسان سیاسی جمهوری اسلامی این موضوع به عنوان موضوع مثبت تلقی شد و در اظهارات آنها هم این مسئله مورد اشاره قرار گرفت.

 

 

صدرالحسینی در عین حال گفت: ولی متاسفانه در پی این شرایط رژیم صهیونیستی آمد و نفوذش را در منطقه افزایش داد و حتی در برخی از موارد بعضی‌ها موضوعی به نام استقرار رژیم صهیونیستی در بعضی از پایگاه‌های داخل جمهوری آذربایجان را نیز مطرح کردند که البته این مسئله به سمع مقامات جمهوری آذربایجان رسید و آنها هم  منکر شدند و حتی علاقه‌مندی خودشان را برای بازدید مقامات مسئول در ایران اعلام کرده و گفتند که هیچ پایگاهی در سرزمین جمهوری آذربایجان در اختیار این رژیم قرار داده نشده است.

* اعزام تروریست‌های تکفیری

بر اساس نظر این تحلیلگر مسائل منطقه از دیگر مسائلی که باعث حساسیت ویژه‌ ایران بعد از جنگ قره‌باغ و پیروزی جمهوری آذربایجان شد، اعزام تروریست‌های تکفیری بود که کشور سوریه را به خاک و خون کشیده بودند و برخی از کشورهای همسایه جمهوری آذربایجان اظهار کرده بودند که تعدادی از اینها در جمهوری آذربایجان آذربایجان و در نزدیکی مرزهای ایران و آذربایجان سکنی گزیده‌اند.

لازم به ذکر است، حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران ۱۲ مهر ماه در نشستی با همتای ارمنستانی خود که به تهران سفر کرده بود، در خصوص حضور تروریست‌ها در منطقه نیز تأکید کرد: متأسفانه به دنبال تنش‌ها در منطقه قفقاز جنوبی، شاهد حضور تروریست‌های خارجی و فعالیت‌های مخرب رژیم صهیونیستی در منطقه هستیم. البته تهران اجازه نخواهد داد نیروهای تروریست و رژیم صهیونیستی به روابط خوب ایران با همسایگان خدشه‌ای وارد کنند. (اینجا بخوانید)

صدرالحسینی در ادامه این گفت‌وگو بیان کرد: این موضوع به عنوان یکی از موضوعاتی بود که در تحولات اخیر مورد عنایت ویژه ایران قرار گرفت و حتی به صورت رسمی این مسئله با مقامات جمهوری آذربایجان مورد گفت‌وگو قرار گرفت و آنها در این رابطه اظهار بی اطلاعی کرده و اعلام کردند که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

* منازعاتی که در فضای مجازی ایجاد شد

وی با بیان این‌که بخش قابل توجهی از منازعاتی که به وجود آمده بود در فضای مجازی بود، اظهار داشت: شاید در واقعیت صحنه و میدان حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد و بقیه مسائل در حدود ۷۰ درصد در فضای مجازی مطرح می‌شد به همین دلیل  تعدادی از کاربران فضای مجازی مسئله الحاق سرزمین‌های از دست رفته در زمان پادشاهان بی لیاقت قاجار در قالب عهدنامه‌های ذلت بار را مطرح و این مسئله را بیان کردند که خاک جمهوری آذربایجان باید به مادر اصلی و سرزمین اصلی خودش (ایران) ملحق شود.

*  ایران به هیچ عنوان هیچ چشمداشتی به سرزمین کشورهای پیرامونی ندارد

این کارشناس مسائل منطقه در عین حال یادآور شد: این مسئله امروز به لحاظ حقوق بین‌الملل و احترام به استقلال کشورها و تمامیت ارضی کشورها امکان‌پذیر نخواهد بود، ولی به دلیل تندروی بعضی از کاربران فضای مجازی در جمهوری آذربایجان این مسئله توسط کاربران ایرانی نیز مطرح شد که البته بیشتر به جنگ روانی و جنگ در فضای مجازی نزدیک است تا واقعیت.

صدرالحسینی با تأکید بر این‌که ایران به هیچ عنوان هیچ چشمداشتی به سرزمین کشورهای پیرامونی ندارد، خاطرنشان کرد: به دلیل گستردگی این خاک بزرگ چهار فصل در ایران، ملت ایران و مقامات جمهوری اسلامی هیچگاه در طول ۴۳ سال گذشته به هیچ یک از کشورهای پیرامونی نگاه توسعه‌طلبانه ارضی نداشته و نخواهند داشت.


( ۲ )

نظر شما :