قدرت نمایی ارتشِ سلطان در عمان
حضور ارتش شاهنشاهی ایران در کشور عربی حاشیه دریای عمان، آغاز دوره ژاندارمی محمدرضا شاه پهلوی در دهه ۱۳۵۰ را به نمایش گذاشت. ایالات متحده امریکا و پادشاهی بریتانیا تصمیم گرفتند در این سال به جای حضور نظامیِ پرهزینه در خاورمیانه، امتیاز ژاندارمی خلیج فارس را به شاه مطیعِ ایران بدهند. شاه ایران نیز با درخواست سلطان قابوس تازه بر تخت قدرت تکیه زده، جبهه آزادیبخش ظفار را با تلفات صدها نفری نیروی انسانی و تحمل میلیونها دلار هزینه هندلینگ و خسارت جنگ افزاری در هم کوبید و پیروزمندانه به خانه برگشت.
به گزارش ایسنا، امروز ۲۵ مهر ماه چهل و ششمین سالروز پایان حضور نظامی ارتش شاهنشاهی پهلوی در استان کوهستانی ظفار کشور عمان در سال ۱۳۵۴ است.
با پایان ماموریت نیروهای نظامی انگلیس در خلیج فارس و خروج آنها از منطقه در پاییز ۱۳۵۰ و توافق دولتهای انگلیس و آمریکا برای به اجرا درآوردن دکترین ریچارد میلهوس نیکسون، سی و هفتمین رییس جمهور آمریکا در به خدمت گرفتن ظرفیتهای ملی و منطقهای کشورهای جهان سوم برای حفظ منافع غرب و دفع بحرانهای بعدی، شاهِ پهلوی عرصه را برای عینیت بخشیدن به آرزوی دیرینه اش برای تبدیل شدن به قدرت بلامنازع منطقه جنوب شرق آسیا و خلیج فارس مهیا دید.
او ظرف چند ماه دهها میلیون دلار عایدی ارزی ناشی از فروش نفت و گاز کشور را صرف تجهیز و نوسازی ارتش شاهنشاهی و خریداری مدرنترین جنگ افزارهای هوایی و دریایی و زمینی از ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای اروپایی کرد و با قدرت نمایی در صدد زهرچشم گرفتن از دول عرب منطقه خلیج فارس برآمد.
پهلویِ پسر در اولین اقدام نظامی، ارتش شاهنشاهی را به درخواست سلطان قابوسِ جوان که به تازگی پدرش سعید را با کودتای نرم، سرنگون کرده بود به این کشور گسیل کرد و ۲۲ ماه بعد با درهم کوبیدن مقاومت جنبش کمونیستی – عربیِ ظفار که مخالف تداوم سیطره آل بوسعید بر عمان بودند، پیروزمندانه به خانه برگشت.
جنبش ظفار
جنبش ظفار با تاسیس جبهه آزادیبخش ظفار در استان کوهستانی کشور عمان در سال ۱۳۴۱ یک سال قبل از قیام ۲۸ مرداد ۱۳۴۲ در ایران، شکل گرفت و با شکست کامل آن در اولین ماه پاییز سال ۱۳۵۴ پایان یافت. هدف اصلی جبهه آزادیبخش ظفار سرنگون کردن سلطنت سعید بن تیمور و بعد پسرش سلطان قابوس بن سعید آل بوسعید و به دست گرفتن قدرت در این کشور عربی حاشیه دریای عمان بود اما استمرار سلطه انگلیس بر منطقه و پای کار بودن ایران و عربستان، دو قدرت خاورمیانه در دکترین نیکسون، رییس جمهور اسبق آمریکا مبنی بر استفاده از پتانسیلهای ملی و منطقهای برای دفع بحرانها، مانع توفیق کمونیستهای ظفاری در این جنگ پارتیزانی ۱۳ ساله شد.
جنبش ظفار به دنبال آشنایی کارگران ظفاری با جنبشهای سیاسی و ناسیونالیستی عرب و تشکیل جمهوری دمکراتیک خلق یمن، تحت تاثیر اندیشههای ملی گرایانه رهبران قبایل عرب شکل گرفت و ماهیتی ضد انگلیسی پیدا کرد. این جنبش در پی شکست اعراب از اسراییل و قطع کمکهای مصر به عمان تمایل بیشتری به مارکسیسم پیدا کرد. این تمایل به حدی شد که سران این جنبش با شعار مبارزه با امپریالیسم، استعمار، ارتجاع، بورژوازی و فئودالیسم در صدد توسعه جنگ از کشور عمان به کل منطقه خلیج فارس برآمدند.
جنبش مذکور با گرفتن کمکهای مالی و غیرمالی از حزب کمونیست چین و جمهوری خلق یمن (یمن جنوبی) از سیستم نظامی چین در آموزش جنگهای نامنظم استفاده کرد. تمایل این جنبش به سوسیالیسم موجب حساسیت انگلیس و آمریکا و به دنبال آن ایران و عربستان شد به طوری که شاه ایران به محض درخواست سلطان عمان، ارتش شاهنشاهی پهلوی را در سکوت خبری به عمان گسیل کرد.
۸ سال بعد از شکل گیری جنبش آزادی بخش ظفار، سلطان قابوس در سال ۱۳۴۹ با کودتایی نرم و بدون خونریزی، پدر سنتی و متحجرش سلطان سعید بن تیمور را از قدرت برکنار کرد و بر تخت پادشاهی نشست. البته این کودتا به دلیل نارضایتی شدید و به ستوه آمدن مردم از استبداد سلطان سعید با استقبال و همراهی آنان توام شد.
به دنبال کودتای قابوس بر علیه پدرش سعید، جنبش آزادیبخش ظفار قدرت بیشتری گرفت و استان کوهستانی ظفار و برخی مناطق دیگر عمان را به اشغال خود درآورد. شاهِ پسر برای سرکوب آزادیخواهان دست یاری به سوی کشورهای عربی دراز کرد اما پادشاهان عرب به خصوص شاهان امارات متحده عربی، عربستان، کویت، عراق و لیبی به بهانه نزدیکی سلطان قابوس به ایرانیها حاضر به همکاری با او نشدند. شاه جوان نیز یک سال بعد با مشورت انگلیسیها رسما خواستار حضور نظامی ایران در عمان شد. بدین ترتیب به دنبال تقاضای رسمی سلطان قابوس، صدها نفر از ارتش ایران به همراه تجهیزات و جنگ افزارهای مدرن در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۵۲ در صلاله، مرکز استان کوهستانی ظفار پیاده شدند.
اهداف و هزینه های محمدرضا
منابع مختلف تعداد نیروهای نظامی در عمان را از ۶۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر اعلام کردند. همین منابع تعداد تلفات انسانی و خسارت های جنگ افزاری شاهنشاه ایران در عمان را بین یک تا چند میلیارد دلار، متغییر اعلام کردند. نکته جالب آنکه مردم کشورمان تا یک سال بعد از حضور نظامی ایران در عمان در جریان موضوع قرار نگرفتند این اقدام شاه در سکوت کامل خبری اتفاق افتاد.
مهمترین اهداف عملیات نظامی ایران در عمان از نظر کارشناسان داخلی و خارجی قدرت نمایی شاه ایران به کشورهای عراق، امارات متحده عربی و عربستان و به ویژه حفظ جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی، تامین ثبات منطقه و مقابله با جریانهای انقلابی ارتش شاهنشاهی، تجربه جنگ واقعی برای نیروهای نظامی ایران با تعویض هر چهار ماه یک بار افسران و سربازان ایرانی در ظفار و ضربه به حکومت یمن جنوبی بود که ارتش شاهنشاهی بعد از ۲۲ ماه حضور نظامی قدرتمند در این کشور تقریبا به همه اهدافش برسد.
ارتش شاهنشاهی ۲۵ مهر ۱۳۵۴ اعلامیه پایانِ کار شورشیان را صادر کرد و سلطان قابوس این خبر را دو ماه بعد در آذر ۱۳۵۴ بهطور رسمی اعلام کرد و بدین ترتیب جنبش آزادیبخش ظفار در سال ۱۳۶۰ به طور کامل از بین رفت.
بهمن زند، سفیر وقت ایران در عمان در گزارشی در سال ۱۳۵۳ هزینه ریالی حضور ایران در جنگ ظفار را میلیاردها تومان اعلام کرد. یک نشریه چپگرای انگلیسی در پاریس نیز در اسفند ۱۳۵۴ با اشاره به نظر کارشناسان انگلیسی هزینه حضور نظامی ایران در عمان را حدود یک میلیارد دلار تخمین زد.
مشارکت سیاسی آزادیخواهان
سلطان قابوس که در انگلیس و آلمان تحصیلات دانشگاهی و تجربه سیاسی و نظامی آموخته بود با پایان کار جنبش آزادیبخش ظفار دست به ابتکار جالبی زد. او با تشکیل مجلس مشورتی در سال ۱۳۶۰ دشمنانش را به مخالف تبدیل کرد و در سال ۱۳۶۹ این مجلس را به مجلس شورا ارتقاء داد و مخالفانش را به دوست تبدیل کرد. او در ادامه در سال ۱۳۶۶ مجلس شورا را به مجلس دولتی تغییر ماهیت داد و موجب تحکیم وحدت جریانها و گرایشهای سیاسی داخلی و به دنبال آن رشد سیاسی و اقتصادی عمان شد.
او پس از انقلاب اسلامی ایران نیز به دوستی اش با ما ادامه داد و در بسیاری از بحرانهای منطقه ای و بین المللی به خصوص بحران ایران و غرب نقش میانجی بازی کرد.
او ۵۰ سال بر کشور عمان سلطنت کرد و در سال ۲۰۲۰ بر اثر سرطان روده بزرگ درگذشت. به دلیل نداشتن پسر و برادر، هیثم پسر عمو و وزیر اسبق میراث فرهنگی عمان، جانشین سلطان قابوس شد.
واکنش مردم ایران به جنبش ظفار
جنبشهای انقلابی سایر کشورهای عربی و نهضت انقلاب اسلامی ایران نسبت به جنبش آزادیخواهی ظفار اعلام حمایت می کردند حتی جنبش انقلابی ایران، اقدام ارتش شاهنشاهی در حضور نظامی در عمان را به باد انتقاد گرفتند حتی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۵۲ اعلامیهای در محکومیت حضور نظامی ایران در عمان پخش کرد.
در بخشی از این اعلامیه آمد: «دست دولت ایران به خون جوانان ایرانی و ظفاری آغشته شد. اتحاد روشنفکران ایران با خَلق خود و خَلق ظفار، خلیج فارس را به گورستان امپریالیسم مبدل میسازد.»
منابع:
محمدجعفر چمنکار، ناگفتههای جنگ ظفار، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
محمدجواد آسایش زارچی، شورش ظفار و نقش ایران، قم، نشر عظام، ۱۳۹۴، صص ۶۲ ـ ۶۶
نظر شما :