مقاله مشترک ولی نصر و حسین موسویان در مجله فارین پالیسی؛ گفتگوهای منطقه ای نباید بخشی از مذاکرات برجام باشد

۰۲ مهر ۱۴۰۰ | ۰۲:۱۴ کد : ۲۰۰۶۲۹۳ سرخط اخبار

ولی نصر و حسین موسویان در مقاله ای بیان کردند که آمریکا و ایران باید راهی پیدا کنند که ستیزشان درمورد امنیت خاورمیانه، تهدیدی برای پیشرفت های حاصله در مذاکرات هسته ای نباشد چون به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای به اندازه کافی پروسه پیچیده ای است.

به گزارش ایسنا، متن این مقاله به شرح زیر است:

ایران و آمریکا در طول یک سال گذشته بر سر احیای برجام چالش داشته اند. با وجود پیشرفت هایی که در چند دور مذاکره بوجود آمده، مذاکرات دچار وقفه شده و نگرانی ها در مورد از دست رفتن زمان برای احیاء برجام، افزایش یافته است.

ایران به سرعت به نقطه غیرقابل بازگشت هسته ای نزدیک می شود. در صورتی که محورهای مواد اصلی برجام از دست رفته باشد، آمریکا بازگشت به برجام را بی فایده تلقی خواهد نمود. از طرف دیگر ایران هم دارد به این نتیجه می رسد که آمریکا وقت کشی می کند و بعید است که تحریم ها را بردارد و لذا خاصیتی درحفظ برجام نمی بیند.

یکی از موانع موجود، مطرح شدن مذاکره در مورد نقش ایران در منطقه در قالب مذاکرات هسته ای ایران و شش قدرت جهانی است. آمریکا و ایران باید راهی پیدا کنند که ستیزشان در مورد امنیت خاورمیانه، تهدیدی برای پیشرفت های حاصله در مذاکرات هسته ای نباشد چون به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای به اندازه کافی پروسه پیچیده ای است.

اصرار آمریکا در مورد اضافه کردن موضوعات منطقه ای، مثل نقش ایران در سوریه و عراق و یمن و امنیت دریانوردی خلیج فارس به مذاکرات هسته ای، این ریسک را دارد که عدم موفقیت در مذاکرات هسته ای، موجب عدم موفقیت گفتگوهای منطقه ای نیز خواهد شد.

در وضعیت فعلی، موضوعات منطقه ای موجب کند شدن پیشرفت مذاکرات هسته ای شده است و در صورتی که مذاکرات هسته ای شکست بخورد، شرایط امنیتی منطقه وخیم تر خواهد شد. چنانچه دو موضوع در قالب روند فعلی مذاکرات هسته ای قرار گیرد، شکست مذاکرات هسته ای موجب افزایش تحریم ها و فشارهای آمریکا شده و خرابکاری بیشتر در تاسیسات هسته ای ایران خواهد کرد. در چنین شرایطی، عکس العمل ایران به اقدامات آمریکا هم در عراق و سوریه و لبنان و تاسیسات نفنی عربستان یا کشتیرانی مشاهده خواهد شد.

اگر بایدن واقعا خواستار پرهیز از جنگهای پرهزینه جدید در خاورمیانه است، باید روش فعلی را تغییر داده، موانع موجود بر سر راه موضوع هسته ای را بردارد و به امنیت منطقه کمک کند، بویژه در شرایطی که آمریکا بدنبال کاهش تعهداتش در منطقه است. دو موضوع هسته ای و منطقه را بهم گره بزند بلکه بهتر است بطور جداگانه مدنظر باشد.

آمریکا مدتی است اصرار می کند که بازگشت به برجام، مشروط به موافقت ایران با مذاکرات منطقه ای است در حالیکه این موضوع در دستور کار اولیه مذاکرات هسته ای نبود. در دوره ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد، ایران آمادگی داشت که کل مسائل را گفتگو کند، اما آمریکا اصرار داشت که برای حصول نتیجه سریعتر، فقط موضوع هسته ای مذاکره شود.

بلافاصله بعد از اینکه اوباما برجام را امضاء کرد، شدیدا تحت فشارهای داخلی قرار گرفت چون خواسته ای در مورد نقش سیاست درمورد لبنان، سوریه، عراق و یمن را مطرح نکرده بود. مخالفین برجام در داخل آمریکا و متحدین ضد برجامی آمریکا در منطقه، اوباما را متهم کردند که با امضای برجام، امکان گسترش نفوذ منطقه ای را برای ایران فراهم کرده است. منهای اینکه این ادعای مخالفین برجام درست باشد یا غلط، بایدن میخواهد راهی برای این موضوع پیدا کند تا بتواند به برجام برگردد. واشینگتن اکنون معتقد است هرچه کمتر از این مطرح کند، امتیاز به ایران خواهد بود.

ایران ادعاهای مخالفان برجام در مورد گسترش سیاست های تهاجمی در منطقه بعد از برجام، را رد کرده است و تمایلی هم به مذاکره در مورد موضوعاتی ندارد که روی میز مذاکرات هسته ای نبوده است. ایران معتقد است طرح موضوعات منطقه ای به عنوان بخشی از مذاکرات هسته ای، حاصل فشارهای دشمنان برجام برای نابودی برجام است.

لذا شرط اضافه شدن موضوعات منطقه ای به مذاکرات برجام مفید نخواهد بود چون ایران هم به آمریکا بی اعتماد است. رهبر عالی ایران اخیرا با مذاکرات منطقه ای بعنوان پیش شرط بازگشت آمریکا به برجام ، مخالفت کرده و این درخواست آمریکا را بهانه ای برای فرار از تعهدات برجامی دانستند. وی تاکید کرد که اجازه دخالت خارجی در موضوعات مربوط به امنیت ملی ایران را نخواهد داد.

مسئولین ایران به تماسها و ابتکارات گذشته در مورد موضوعات منطقه ای استناد می کنند که بی نتیجه بوده است. ایران در حذف طالبان در افغانستان با آمریکا همکاری کرد و در کنفرانس بن - آلمان در سال 2001 هم برای ایجاد نظم و ساختار جدید در افغانستان همکاری کرد، اما نتیجه آن این شد که بوش رئیس جمهور وقت آمریکا، ایران را محور شرارت خواند.

دو سال بعد هم بوش پیشنهاد کارگزاران دولت خاتمی در مورد گفتگوهای جامع منطقه ای را رد کرد. بنابراین ایران معتقد است که هدف واقعی آمریکا، تضعیف ایران و تغییر حکومت ایران است و نه امنبت منطقه. بی اعتمادی ایران به آمریکا قبل از برجام شکل گرفت اما خروج آمریکا از برجام، به بی اعتمادی ایران افزود.

با این وجود ایران این درک را داشته که علاوه بر حل موضوع هسته ای، باید به موضوعات منطقه هم پرداخت اما نه بعنوان شرط بازگشت آمریکا به برجام و نه ازطریق مذاکره با آمریکا. بلکه ایران میخواهد مسائل منطقه را مستقیما با خود کشورهای منطقه مذاکره کند. دراین راستا، ایران قبلا به دبیر کل سازمان ملل هم پیشنهاد داده که درقالب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل، به این پروسه ورود کند تا گفتگوهای منطقه ای در جهت حل بحرانهای منطقه، زیر چتر سازمان ملل بین خود کشورهای منطقه صورت گیرد.

با چنین رویکردی، روحانی رئیس جمهور وقت ایران، با پیشنهاد طرح صلح هرمز، کشورهای حوزه خلیج فارس را به گفتگو برای امنیت دعوت کرد و در ماههای آخر دولتش نیز مذاکرات با عربستان درمورد امنیت را در بغداد آغاز کرد.

ایران و عربستان سه دور مذاکره را انجام دادند و در مورد آتش بس در یمن و بهبود روابط دوجانبه مذاکره کردند و هر دو طرف این مذاکرات را مفید دانستند. در واقع این مذاکرات، زمینه کنفرانس امنیت منطقه در بغداد با حضور تعدادی از سران و وزرای خارجه کشورها را فراهم کرد. درپایان کنفرانس مذکور هم اعلام شد که ایران و عربستان دور چهارم مذاکرات را برگزار خواهند کرد.

عربستان محتاج تشویق و حمایت نظامی آمریکاست اما این نباید به معنی مداخله آمریکا در گفتوهای مستقیم ایران و عربستان باشد.

متحدین آمریکا در منطقه هم متوجه شده اند که بایدن قادر نیست نقش منطقه ای را در قالب مذاکرات برجامی انجام دهد، ضمن اینکه شکننده بودن مذاکرات برجام هم به این معنی است که هیچ ابتکاری برای گفتگو درمورد نقش موثر ایران درمنطقه وجود ندارد. به همین دلیل این بار متحدین عرب آمریکا در منطقه، گفتگوی منطقه ای با ایران را قبل از توافق جدید قدرتهای جهانی با ایران در مورد برجام، آغاز کردند. ضمن اینکه آنها به حمایت آمریکا از ابتکار خودشان درمورد گفتگوی منطقه ای با ایران و تضمین امنیت شان احتیاج دارند.

آمریکا فکر می کند که برجام امتیاز برای ایران است و لذا متقابلا ایران هم باید در مورد مسائل منطقه هم انعطاف به خرج دهد. اما این ممکن نیست چون ایران خط قرمز خود را زیر پا نخواهد گذاشت. آمریکا نباید توقعات خود در مورد نقش منطقه ای ایران را بعنوان پیش شرط بازگشت به برجام، عنوان کند بلکه باید حتی با برداشتن تحریم های بیشتر، مشوق های لازم را برای ایران فراهم کند تا ایران با کشورهای همسایه خود درمورد مسائل منطقه گفتگو کند.

آمریکا به جای اصرار بر مذاکرات منطقه ای در قالب گفتگوهای ایران و شش قدرت جهانی و به عنوان پیش شرط بازگشت به برجام،  باید از مذاکرات جاری ایران و عربستان حمایت کند تا به موازات گفتگوهای برجامی، گفتگوهای منطقه ای بین کشورهای منطقه و ایران شکل گیرد. آمریکا باید عربستان و سایر کشورهای منطقه خلیج فارس را تشویق کند که مذاکرات ایران - عربستان در بغداد به سکوی گفتگوهای ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس تبدیل شود تا خودشان در مورد امنیت منطقه گفتگو کنند.

 این پروسه می تواند در چهارچوب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل و با هدایت سازمان ملل صورت گیرد. قطعنامه 598 که موجب توقف جنگ عراق و ایران شد، به دبیرکل سازمان ملل ماموریت می دهد که گفتگوهای منطقه ای برای امنیت منطقه آغاز کند. این قطعنامه با حمایت جامعه بین المللی شامل عربستان و سایرکشورهای منطقه تصویب شد.

آمریکا باید از این روند حمایت کند زیرا گفتگوهای منطقه ای توسط کشورهای منطقه تحت هدایت سازمان ملل، شانس بیشتری برای موفقیت خواهد داشت تا اینکه درقالب برجام صورت گیرد. ابتکار شکل گیری مجمع گفتگوی کشورهای حاشیه خلیج فارس، موجب خواهد شد که یکی از مهمترین موانع مذاکرات جاری برجام را مرتفع کرد.

انتهای پیام


نظر شما :