اعترافات یک فرماده بعثی درباره جنگ نفتکشها
کشورهای حوزه خلیجفارس هم در مورد شناسایی کشتیهایی که در امتداد سواحل ایران درحرکت بودند به ما کمک میکردند. در نیمه دوم جنگ، آمریکاییها هم به کمک ما آمدند و به ویژه پس از هدف قرار گرفتن ناو استارک هنگامی که میخواستیم حملاتی در خلیجفارس صورت دهیم به آنها اطلاع میدادیم.
به گزارش ایسنا، کتاب « جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام»، توسط پنج نفر از پژوهشگران آمریکایی تالیف و توسط عبدالمجید حیدری در ایران ترجمه شده است. نویسندگان کتاب طی مصاحبههای مفصلی با تعدادی از فرماندهان بلند پایه ارتش عراق تلاش کردهاند تا زوایای پنهان و مختلفی از جنبههای سیاسی و نظامی تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به ایران را روشن کنند. دربخشی ازاین کتاب درباره شیوه هجوم به نفت کشهای ایران آمده است:
ویلیامسون مورای استاد دانشگاه مارین کورپس و مشاور دفاعی در امور تاریخی و نظامی : نیروهای هوایی و دریایی عراق در حملات دوربرد تهاجمی علیه نفتکشها و وسایل نقلیه ایرانی که در اطراف جزیره خارک و در شمال خلیجفارس تردد میکردند تا چه اندازه با یکدیگر همکاری داشتند؟
عبوسی که از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴میلادی فرماندهی اجرایی نیروی هوایی عراق را بر عهده داشت پاسخ می دهد: عراق از روز ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰م خواهان پایان جنگ بود و صدام در شب همین روز در این زمینه سخنرانی کرد. همچنین به ما دستور داده شد برای سه روز همه پروازهای جنگی را متوقف کنیم. اما ایران با استفاده از این موقعیت، همه پایگاههای ما را بمباران کرد. صدام حدود ۲۶ ساعت دیگر هم صبر کرد و پسازآن ما بار دیگر عملیات نظامی را از سر گرفتیم. هنگامی که صدام فهمید ایرانیان از پایان دادن به جنگ طفره میروند، تلاشهایمان را بر روی فلج کردن اقتصاد آنها متمرکز کردیم. مهمترین اهدافمان در این مقطع ذخایر نفت و پالایشگاههای ایران بود و برای این کار از هوا و دریا هواپیماهایی را که اقلام پشتیبانی و تسلیحاتی از اسرائیل (رژیم صهیونیستی) به ایران حمل میکردند هدف قرار میدادیم.(۱)
محدودهای در منطقه خلیجفارس مشخص کردیم که در آن به همه کشتیهای ایرانی حمله میکردیم. چون مقدورات نیروی دریایی عراق محدود بود، این نیرو انتظارات پشتیبانی زیادی از نیروی هوایی داشت و هنگامی که نتوانستیم انتظارات آنها را برآورده کنیم، ما را متهم کردند که مأموریتها شانه خالی میکنیم. ژنرال کعبی هنگامی که فرمانده نیروی دریا از ما انتظار داشت همه درخواستهای نیروهای زیر امرش را انجام دهیم همین علت همیشه باهم گلاویز بودیم.
کوین وودز هم پژوهشگر تاریخ و امور دفاعی در موسسه تحلیل دفاعی در آمریکا می گوید: این موضوع تا حدودی به جریانی شباهت داشت که در مورد همکاری با نیروی زمینی عراق برایمان گفتید.
عبوسی: بهاینعلت درخواستهای نیروی دریایی را اجرا نمیکردیم که آنها همیشه به فرماندهی عالی عراق میگفتند از توانمندیهای بالایی برخوردارند و همواره مدعی بودند مقدوراتشان با نیروی هوایی و هواپیماهایش برابری میکند و میتوانند هر درخواستی در این زمینه را برآورده نمایند. البته بعدها ما طرحریزی برای پشتیبانی از نیروی دریایی را هم آغاز کردیم و قرار شد این نیرو هرگاه یکی از کشتیهای ایرانی در محدوده برد عملیاتی هواپیماهایمان قرار گرفت، به ما اعلام کند.
البته دستگاه اطلاعاتی عراق با شنود پیامهایی که بین شرکتهای بینالمللی تبادل میشد، از زمان حرکت کشتیها آگاه میشد و میدانست نفتکشها چه وقت به محدوده عملیاتیمان نزدیک میشوند. کشورهای خلیجفارس هم در مورد شناسایی کشتیهایی که در امتداد سواحل ایران درحرکت بودند به ما کمک میکردند. در نیمه دوم جنگ، آمریکاییها هم به کمک ما آمدند و به ویژه پس از هدف قرار گرفتن ناو استارک هنگامی که میخواستیم حملاتی در خلیجفارس صورت دهیم به آنها اطلاع میدادیم. آمریکاییها هم در چنین مواقعی مراقبت بیشتری انجام میدادند و با گزارش موقعیتشان، هماهنگی لازم را با ما انجام میدادند تا از تکرار حوادث مشابه ناو استارک جلوگیری کنند.
وودز: پیشازاین مرحله، آیا نیروی هوایی عراق عملیات حمله به کشتیها را بررسی و این نوع عملیات را تمرین کرده بود و اصولا در موردحمله به کشتیها در خلیجفارس اندیشیده بود؟
عبوسی: خیر، آموزش لازم را برای چنین عملیاتی ندیده بودیم و به همین علت ابتدا تلفات بالایی داشتیم.
وودز: هنگامی که اولین مأموریتها ازایندست را به خلبانها ابلاغ کردید، واکنش آنها چه بود؟
عبوسی: چون در آن زمان با هواپیماهای روسی پرواز میکردیم، این مأموریتها برایمان مشکل بود و استفاده از موشکهای C۵K روسی علیه کشتیها هم چندان مؤثر نبود. اما پس از دستیابی به موشکهای اگزوسه فرانسوی وضعیت بهتر شد. معمولا جلسات توجیه عملیاتی خلبانها را نیمههای شب برگزار میکردیم و آنها باید از حریم هوایی کویت وارد عمل میشدند و تا صبح به پایگاه خود بازمیگشتند. بعدها ایرانیان برای مقابله با سامانه هدایت موشکهای اگزوسه، استفاده از رفلکتورها (Reflectors) را آغاز کردند. آنها نمیتوانستند موشکهای اگزوسه را بهطور مستقیم سرنگون کنند، اما با استفاده از سامانههای چف (Chaff) برخی از موشکهای ما را از تعقیب اهداف موردنظر منحرف میکردند. در نهایت، فکر نمیکنم با حمله به کشتیهای ایرانی توانسته باشیم اقتصاد آنها را تحت تأثیر قرار دهیم.
باوجود آمادگی مناسب و دقیق کسانی که با موشکهای اگزوسه کار میکردند، این موشکها عملا به کشتیها اصابت نمیکردند؛ زیرا همانطور که گفتم ایرانیان گرچه نمیتوانستند موشکهای اگزوسه را سرنگون کنند ولی برای مقابله با آنها از رفلکتور استفاده میکردند.
مورای: سامانههای چف ایرانیان شبیه سامانههایی بود که جزایر فالکلند (Falklands) استفاده کردند.
وودز: ایرانیان همچنین با نصب رفلکتور بر روی قایقها، علائم گمراهکنندهای برای موشکهای اگزوسه ارسال میکردند.
عبوسی: البته این اقدامات برای کشتیهایی که در نزدیک امتداد سواحل این کشور قرار داشتند مؤثر بودند. اما هواپیماهای میراژ برد عملیاتی بسیار بیشتری داشتند و با آنها میتوانستیم موقعیت کشتیهایی را که در فاصله بسیار دوری از ما بودند نیز کشف و ردیابی کنیم. بااینحال، پدافند هوایی از این کشتیها با استفاده از هواپیماهای اف۱۴ تأمین میشد و این، عملیات نیروی هوایی عراق را تحت تأثیر قرار میداد.
(۱)این هم یکی دیگر از اظهارات خلاف واقع افسران بعثی عراق است که گاهی در این مصاحبه تکرار شده است.
نظر شما :