هشدار به غرب بدعهد
یادداشت کیهان را از وجه دیگری ببینیم
دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته یادداشتی در روزنامه کیهان منتشر شد که واکنش های بسیاری را برانگیخت. نویسنده این یادداشت به دولت تازه نفس سید ابراهیم رئیسی توصیه می کرد، مرگ برجام را اعلام کند.
جدای از واکنش های به حق یا به ناحقی که برخی ها داشتند، می توان این یادداشت کیهان را از وجه دیگری نیز دید. و آن پاسخ به طرف های غربی و امریکایی است که برای پیشبرد مذاکرات در حال سنگ اندازی هستند و فعلا می توان گفت مذاکرات وین را به چالش کشانده اند (اگر نگوییم به بن بست رسانده اند).
زمان انتشار یادداشت کیهان را باید مد نظر داشت. این یادداشت دقیقا در بحبوحه به چالش خوردن مذاکرات وین منتشر شده است. زمانی که طرف های مذاکره کننده به پایتخت های خود بازگشته اند و گزارشی از روند مذاکرات را به اطلاع دولت های متبوع خود رسانده اند. بنابراین قبل از این که به انتقاد از کیهان برخیزیم و آن را متهم کنیم که می خواهد دولت را در تنگنای ترک میز مذاکره با غرب قرار دهد، می توانیم از وجه دیگر نیز به آن بنگریم و بگوییم آنچه کیهان نوشته در حقیقت هشداری به غرب است که گمان نکند دولت تازه نفس رئیسی مجبور به مذاکره ای است که ظاهرا بنا به نگاه غربی ها مجبور به امتیاز دادن اضافی است.
برای اثبات این ادعا می توان به یک شاهد اشاره کرد؛ روز چهارشنبه 9 تیر، روزنامه الشرق الاوسط، چاپ لندن، که نزدیک به عربستان سعودی و مواضع ریاض است، در گزارشی نوشت: «منابع اروپایی تأکید میکنند با وجود پیشرفت حاصل در روند مذاکرات و علی رغم تمایل طرفین برای رسیدن به توافق، 4 موضوع همچنان محل اختلاف است و مانع از تحقق هدف میشود. نخست اینکه ایران خواستار تضمینهایی از جانب امریکا برای عدم نقض دوباره برجام است به نحوی که امریکا متعهد شود که دیگر موضوع خروج از برجام و وضع تحریمهای تازه تکرار نشود. لازمه چنین چیزی در امریکا تصویب کنگره است در حالی که بسیاری از اعضای حزب جمهوریخواه تأکید کردهاند که با بازگشت به کاخ سفید بار دیگر از برجام خارج خواهند شد. دوم این که ایران میخواهد که امریکا بپذیرد در موضوع پایبندی ایران به تعهداتش در برجام، آژانس بینالمللی تنها داور معتبر باشد. این به معنای محروم شدن امریکا از سازوکار اسنپبک و محدودیت اعمال فشار از جانب واشنگتن است. سوم اینکه ایران میخواهد که امریکا متعهد شود که در صورت خروج دوباره از توافق هستهای، تحریمهای فرامرزی علیه طرفهای ثالث وضع نکند. چهارم اینکه تهران همچنان بر رفع همه تحریمهای هستهای و غیر هستهای و دریافت مهلت برای اطمینان از رفع عملی تحریمها پیش از بازگشت به تعهدات کامل خود در برجام تأکید دارد.»
الشرق الاوسط تاکید می کند، امریکا تا امروز دست کم با بخشی از این خواستههای ایران موافقت نکرده و موضوع تحریمها را مشروط به مذاکرات درباره مسائل دیگری ازجمله برنامه موشکی و نقش ایران در منطقه کرده است. چیزی که چندان عملی نمینماید.
اگر آنچه در روزنامه الشرق الاوسط آمده صحیح باشد که پیگیری های دیپلماسی ایرانی حاکی از آن است که حداقل بخشی از آنها صحیح است، می توان گفت این طرف امریکایی است که در حال سنگ اندازی در مذاکرات است. چرا که این حق طبیعی ایران است از طرف غربی و امریکایی تعهد بخواهد که دیگر از برجام خارج نخواهد شد؛ این که این تعهد را باید کنگره بدهد یا نهادی دیگر، مساله ایران نیست، مساله خود امریکایی هاست. کما این که اگر موضوع برعکس بود، این طرف امریکایی بود که با فشار حداکثری و مطالبه ای در حد اعلای ممکن تلاش می کرد ایران را به گوشه رینگ ببرد و سخت ترین امتیازها را بگیرد. ایران تجربه بدعهدی امریکا و خروج خلاف عرفش از توافق هسته ای را تجربه کرده است و منطق می گوید تعهد محکمی بگیرد که طرف امریکایی دیگربار نتواند به راحتی از برجام خارج شود و همه چیز را کان لم یکن قلمداد کند. لازم نیست زیاد دور برویم و تصور دولت بعدی امریکا را کنیم، کافی است به ترکیب کنگره و سنا نگاهی بیندازیم و تصور کنیم اگر جمعی از نمایندگان دو حزب که مخالف مذاکره دولت امریکا برای بازگشت به برجام هستند، تصمیم بگیرند لایحه ای را تصویب کنند که دولت امریکا را به خروج از برجام موظف کند، در آن صورت ایران چه چیزی در دست دارد که همچنان به حفظ برجام امیدوار باشد؟!
قطعا آقای رئیسی فرد تازه کاری نیست که سازوکار سیاسی و مشکلات موجود در کشور را نداند، همان طور که حسن روحانی بعد از دیدار با رئیسی، فردای پیروزی اش در انتخابات ریاست جمهوری، گفت که ایشان به خوبی از اوضاع جاری کشور و مشکلات تحریم و مشکلات اقتصادی آگاه است. بنابراین آقای رئیسی هم خوب می داند که مذاکرات برجام تصمیمی منوط به دولت ها نیست بلکه تصمیمی حاکمیتی است، کما این که در جریان مناظره های انتخاباتی نیز آقای رئیسی خود به این موضوع اشاره کرد. آنچه محل اختلاف است، نه مذاکرات بلکه شیوه و تاکتیک های مذاکره است که باید در یادداشتی دیگری به آن پرداخته شود.
فارغ از هر انتقاد و حب و بغضی، بهتر است یادداشت روزنامه کیهان را از وجه دیگری نیز ببینیم و آن را برداشتی فراجناحی قلمداد کنیم که مخاطب آن قبل از آنکه داخلی باشد، خارجی و طرف های بدعهد مذاکرات و هشدار به آنهاست که همچنان بر خواسته های غیرمنطقی خود پافشاری می کنند.
نظر شما :