روسیه در مدیترانه (بخش اول)

حضور مسکو در مدیترانه چیزی بیش از جاه طلبی منطقه ای است

۲۷ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۰۳۲۶۸ اخبار اصلی اروپا
استراتژی روسیه در دریای مدیترانه بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی این کشور در صحنه وسیع تر اروپاست که از دیرباز صحنه اصلی پیروزی ها و عقب ماندگی های سیاست خارجی این کشور بوده. موقعیت غالب اروپا در دستور کار سیاست خارجی روسیه محصول فرهنگ استراتژیک این کشور است که به نوبه خود توسط جغرافیا، میراث تاریخی و جهان بینی نخبه گرایی که غرب را تهدیدی برای نظم سیاسی داخلی می داند، شکل گرفته است. درک وضعیت فعلی روسیه در مدیترانه بدون نگریستن به آن در مقیاسی گسترده تر و باتوجه به پس زمینه دخالت چند صد ساله این کشور در منطقه و عقب نشینی از آن در یک چهارم قرن پس از پایان جنگ سرد، غیرممکن است.
حضور مسکو در مدیترانه چیزی بیش از جاه طلبی منطقه ای است

نویسندگان: یوجین رومر و ریچارد سوکولسکی

دیپلماسی ایرانی: استراتژی روسیه در دریای مدیترانه بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی این کشور در صحنه وسیع تر اروپاست که از دیرباز صحنه اصلی پیروزی ها و عقب ماندگی های سیاست خارجی این کشور بوده. موقعیت غالب اروپا در دستور کار سیاست خارجی روسیه محصول فرهنگ استراتژیک این کشور است که به نوبه خود توسط جغرافیا، میراث تاریخی و جهان بینی نخبه گرایی که غرب را تهدیدی برای نظم سیاسی داخلی می داند، شکل گرفته است. درک وضعیت فعلی روسیه در مدیترانه بدون نگریستن به آن در مقیاسی گسترده تر و باتوجه به پس زمینه دخالت چند صد ساله این کشور در منطقه و عقب نشینی از آن در یک چهارم قرن پس از پایان جنگ سرد، غیرممکن است.

از زمان مداخله روسیه در سوریه در سال 2015، زنگ هشدار درباره جاه طلبی ها و توانایی های نظامی کرملین در مدیترانه به صدا درآمده است؛ اما این هشدارها اساسی ندارند. توانایی های روسیه در خاورمیانه و منطقه مدیترانه در حد متوسط است و جاه طلبی های کرملین در این منطقه هم تحت تاثیر جغرافیا و ژئوپلیتیک، منابع محدود، رویکرد معاملاتی به روابط و وضعیت نیرومند سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در جبهه جنوبی، بوده. روسیه هر اندازه هم که در آرزوی سلطه منطقه ای باشد، از امکانات لازم برای دستیابی به این هدف برخوردار نیست.

لازم به ذکر است که حضور نظانی روسیه در شرق مدیترانه تثبیت شده و مسکو روابط خوبی با قدرت های مهم منطقه ایجاد کرده و این مساله به پیچیده شدن برنامه ریزی و عملیات ایالات متحده/ناتو انجامیده است. با توجه به امکانات محدود روسیه، ظهور مجدد آن در منطقه می تواند یک موفقیت تلقی شود؛ اما همچنان نمی توان گفت که نفوذ و قدرت تاثیرگذاری روسیه در مدیترانه چشمگیر است. شرایط و موضع گیری روسیه در مدیترانه تا اندازه زیادی با هدف محافظت از دستاوردهای آن در سوریه و دفاع در برابر تهدید ناشی از توانایی های زمینی، هوایی و دریایی ناتو طراحی شده است. درباره اهمیت «حباب» ضد دسترسی/نفی منطقه ای روسیه بر سر سوریه گاهی اغراق می شود. سامانه های تشکیل دهنده این حباب محدوده محدودی دارند و بر خلاف توانایی های ناتو، در برابر اقدامات متقابل آسیب پذیر هستند.

برخلاف ادراک عمومی، جاه طلبی های مسکو در منطقه مدیترانه به چیزی بیشتر از مساله تلاشی مبهم برای به دست آوردن دوباره قدرت و ایفای نقش به عنوان یک بازیگر جهانی مربوط می شود و محصول دوام الزامات امنیت ملی روسیه است. دلیل اصلی بازگشت روسیه به منطقه، احتمال رویارویی نظامی در صحنه اروپا و نگرانی درباره آسیب پذیری جناح جنوبی در درگیری با ناتو بوده است. اگرچه روسیه حقیقتا تلاش کرده است تا جایگاه قدیمی و نفوذ خود در دوران جنگ سرد را مجددا به دست آورد، و در بهره برداری از شرایط و تحولات برای گسترش حوزه نفوذ و جای پای خود با مهارت و فرصت طلبی عمل کرده، اما در عین حال رویکردی محتاطانه داشته، از مخاطرات فاصله گرفته و بیش از همه، از رویارویی مستقیم با ایالات متحده حذر کرده است.

دوره آغاز شده پس از جنگ سرد تا زمان الحاق کریمه به خاک روسیه در سال 2014، یعنی همان دوره ای که روسیه تقریبا هیچ حضوری در منطقه مدیترانه نداشت، دوره تفاوت در سیاست گذاری های صد ساله این کشور در منطقه قلمداد می شود. اما اکنون، دوره نسبتا آرام پس از جنگ سرد پایان یافته و روابط رقابتی و خصمانه بین روسیه و غرب مجددا جای آن آرامش را گرفته است و مدیترانه، یک منطقه مهم رقابتی در صحنه اروپایی قلمداد می شود. حضور روسیه در منطقه پس از 2014 نشان دهنده تدام دوران اتحاد جماهیر شوروی و دوران پسا-شوروی است؛ زمانی که تحولات در اروپا عوامل اصلی سیاست گذاری در سوریه بودند.

در عین حال، پویایی پس از 2014 را نمی توان تکرار رقابت دوران جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در منطقه مدیترانه دانست؛ آن زمان، این رقابت ها ویژگی غالب محیط سیاسی و امنیتی منطقه به شمار می رفتند. اما در شرایط کنونی، اگرچه روسیه و آمریکا و متحدان آن در ناتو ناگزیرند همچنان بازیگران مهمی در مدیترانه باقی بمانند، پویایی غالب در این منطقه بیشتر محصول نیروهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بومی آن است و همانطور که تجربه های اخیر نشان داده، هیچ کدام از قدرت های بیرونی (خارجی) امکانات و ظاهرا اراده کافی برای شکل دادن به این نیروها را ندارند.

کرملین شاید در آرزوی آن باشد که روزی بر مدیترانه تسلط یابد، اما دست کم در حال حاضر بیشتر به دنبال جلوگیری از تسلط ناتو بر این منطقه است. روسیه وارد مدیترانه شده است تا برای همیشه در این منطقه بماند و اعمال فشار آن برای حضور بیشتر نیروهای دریایی، هوایی و زمینی و افزایش نفوذ سیاسی تا زمانی که در بن بستی تنش آفرین با ناتو در اروپا به سر می برد، ادامه خواهد داشت. این امر شاید تا اندازه ای برای غرب نگران کننده و هشدار دهنده باشد، اما بی شک روسیه به عنوان میانجی کلیدی قدرت در منطقه جایگزین ایالات متحده یا ناتو نخواهد شد. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: کارنگی اهداء برای صلح بین المللی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: دریای مدیترانه روسیه نفوذ روسیه در مدیترانه رقابت روسیه و آمریکا نگرانی روسیه از ناتو


( ۴ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ | ۲۰:۱۴
عده ای عمدا خود را بفراموشی میزنند۔اروپا وامریکا وژاپن فراموش نکردهاند که روسیه چند بار مورد تهاجم سهمگین اروپائیان وژاپن قرار گرفت۔اروپا وامریکا فراموش نکردهاند که ژاپن چه بلائی بر سر چین وکره اورد۔هنوز سربازان ژاپنی در کره پیدا میشوند۔امریکا فراموش کرده است نیروی خود را بچه دلیل در اروپا وخاور دور مستقر کرد۔ اتحاد شوروی چرا در اروپای شرقی مستقر شد۔۔جهت جلوگیری از تهاجم مجدد اروپا وژاپن به دیگر کشورها۔اروپای شرقی لشگرهای عمدهای در نیروی نظامی المان داشت۔اروپا وژاپن شکست خورده نفع خود را در این دیدند که با این نیروی جدید سرمایه دار جهت رسیدن به اهداف خود متحد شوند۔ژاپن دنبال حذف چین است و اروپا دنبال حذف روسیه۔این بار امریکا راهم با خود دارند۔اروپا و ژاپن امریکا را در جهت اهداف خود به بازی گرفته اند وگذشته خود را عمدا فراموش کرده اند۔اروپای شرقی فراموش کرده است که نیروهای ان در استالینگراد همراه سربازان المانی میجنگید۔سیاستمداران امریکائی شده اروپا ودر راس انها چرچیل حضور امریکائی های ثروتمند در اروپا را از ان خود کردند۔همرنگ امریکائیها ثروتمند شدند۔اتحاد شوروی ویران شده نان خود را نداشت چه برسد به کمک موثر به اروپای شرقی۔ساختی که در اروپای شرقی صورت گدفت به همت نیروی کار اروپای شرقی که توسط اتحاد شوروی سازمان داده شده بود۔۔حضور نیروهای شوروی در مدیترانه برای عدم تکرار تهاجم اروپای مهاجم وهم مرز شده با شوروی واوکراین بی طرف وخالی از سلاحهای تهاجمی ضروری است۔غرب باید حضور نیروهای روسیه در مدیترانه واوکراین بی طرف وبدون سلاحههای تهاجمی وحضور نیروهای خارجی را بپذیرد۔اگر چنین نشود اوکراین باید محاصره شود همانطور که کوبا محاصره شد۔ فراموش نکنید امنیت روسیه امنیت خاور میانه است۔۔داجع به تایوان مطلبی عرض نمی کنم۔ چینی ها خود بهنر میدانند چه کنند۔یک صبح که بلند سوند میبینند لفمه چپ شده است۔۔دل بزرگتر از شیر وعقل کم میخواهد با انها در گیر شود۔اروپا وژاپن امریکای ساده دل با عقل را فریب داده اند۔۔
خسرو ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ | ۲۰:۵۷
بنظرمیرسد روسیه با توجه به بار سنگین روی دوشش - شامل حمایت نظامی از کشورهای متحدش و اجبار در مقابله با نفوذ غربیها در روسیه و کشورهای نزدیکش شامل اکراین و بلاروس و... و همچنین داشتن اقتصاد تک محصولی نفتی -- دیر یا زود مجبور به الحاق به بلوک غربی یا چین خواهد بود