تاملی در فوتوریسم شیعه
سیاست جمهوری اسلامی مبتنی بر «صلح حسنی، مخالفت گرایی حسینی» است
نویسنده: کاوه افراسیابی
دیپلماسی ایرانی: تشیع به عنوان یک مجموعه اعتقادی از همان ابتدا در آموزه فوتوریسم (آینده نگری) پایه ریزی شده که البته در آغاز به عنوان یک مفهوم ابتدایی بوده و در طول تاریخ (آشفته) تشیع و بر یک اساس تکاملی نیازمند بسط یافته است که نیاز به بررسی دقیق دارد. دو مفهوم فوتوریسم و تشیع ظاهر شده به صورت یک جنبش اعتراضی متمرکز بر مساله حاکمیت عادلانه با شهادت امام حسین (ع) به عنوان یک لحظه تعیین کننده در تاریخ و هویت آن، در حقیقت به دلیل اصل شهادت سرشار از امید به آینده احیا شونده با فدا کردن لحظه حال، یعنی یک معامله تاریخی با نوعی امید به آینده، به شدت بایکدیگر شباهت دارند. این مساله با آیات قرآنی که شکست شر در آینده حتی در صورت پیروز بودن آن در حال را نوید می دهند، همخوانی دارد.
به عبارت دیگر، آموزه های اصلی تشیع در قرآن و سنت نبوی و امامت است که در مورد آخر به دلیل غایب شدن و وعده بازگشت یا قیام امام مهدی (عج)، به اوج خود می رسد. این مساله اساسا به شیعه به عنوان «نفی نفی»، دوره بندی تاریخ به «عصر غیبت» و «عصر ظهور» و مرتبط کردن این دو با هرمنوتیک «انتظار»، ماهیتی دیالکتیک می بخشد. اما این یک انتظار عادی و معمولی نیست، بلکه انتظاری بزرگ است؛ انتظار برای اتوبوس تاریخ در ایستگاه بزرگ «ایمان به آینده» که با ستون های ایمان تقویت شده است. این یک ایمان دگم نیست، بلکه انتظاری خلاقانه، پویا، پرانرژی و حتی عملی است که تاریخ را به جای حرکت آهسته، با سرعت (عنوان یک پارامتر تحقق) پیش می براد چرا که رسالت یک مومن شیعه، «عصر غیبت» انتظار منفعلانه تا زمانی که «مفسدان فی الارض» آخرالزمان را به وجود آورند، نیست؛ بلکه عمل به وظایف اخلاقی است که منجر به خیر می شود و از شر در زمین جلوگیری می کند (یعنی امر به معروف و نهی از منکر) که در عصر معاصر به معنای رفتار مسئولانه در قبال طبیعت و موجودات، جلوگیری از تخریب محیط زیست و ارتقاء عدالت اجتماعی در همه مظاهر آن از جمله تحمل قومی و مذهبی، احترام به تنوع نژادی و احترام به حقوق زنان و کودکان و غیره است.
آن نتیجه یا کلمه خالصی که به درک از تشیع به عنوان مظهری از فوتوریسم (آینده نگری) می انجامد، (ایمان به) پیشرفت یا به عبارت بهتر، نگاه به آینده به عنوان نتیجه پیشرفت است که ایمان تزلزل ناپذیر تشیع به ماهیت متحول شونده زمان و تاریخ را نشان می دهد. البته لازم به ذکر نیست که تشیع با توجه به آگاهی هوشیارانه از پیچیدگی تاریخ که در دوره هایی فداکاری و شهادت مومنان (اهل بیت) را می طلبد، یک نگاه خطی یا دورانی به تاریخ را تجویز نمی کند. از این لحاظ، دیدگاه شیعیان درباره تاریخ کاملا با پدیدارشناسی هگل که توصیف مجموعه پیچیده ای از تحقق یافتن های روح در تاریخ و اوج گیری آن در بازگشت مطلق به خود است، تطابق دارد. با این حال، نمی توان تفاوت ها در این دو سنت فکری دیرینه را نیز نادیده گرفت.
در ترسیم خطوط اصلی شیعه به عنوان تفکر فوتوریسم (آینده نگری) نباید تجربه وجودی و آسیب زای تاریخ آن را با پایه های الهیاتی که به آن به عنوان یک سنت متمایز مبتنی بر مجموعه ای از اندیشه که آن را به صورت معرفت شناسی دینی (معرفت دین) معرفی می کنیم، ترکیب یا اشتباه گرفته شوند. در زمینه معرفتی، عناصر تجربه گرایی، علم گرایی و الهیات شهودی بدون اینکه در یکدیگر ادغام شوند و در ترکیبی سیال که به تخیل خلاق و اراده عمل دامن می زند، همراه شده اند. فوتوریسم شیعه که ذاتا با مهدویت گره خورده، موتور محرکه خود را در انتظار خلاقانه می یابد که مومنان آن را به یک آوانگارد به عنوان پیشتازان تاریخ تبدیل می کند که متمایل به آینده هستند و قصد دارند در تحقق آن آینده که عصر ظهور به تعویق افتاده است و تنها می توان آن را با پروژه ناتمام مدرنیته قیاس کرد، مشارکت فعالانه داشته باشند. از این رو از برخی جهات خاص، شیعه به عنوان فوتوریسم ماهیتا پست مدرن، البته با درک متمایزی از درک عادی پست مدرن در متن اروپایی با اولویت داشتن نسبی گرایی و حتی نیهیلیسم، است. از دیدگاه ما، پست مدرنیسم یک انگیزش ضد-روایت نیست، بلکه انگیزش نوگرایانه مبتنی بر اعتقاد به آینده در فرار از علم گرایی و تجربه گرایی مدرنیسم است.
فوتوریسم شیعه در سطح سیاسی یک شیوه تحول آفرین سیاست است که لزوما به خروج از زمان حال توصیه نمی کند، بلکه جهشی به جلو در راستای ترکیبات اساسی ذهن روشن و معاصر است. جهشی که می توان آن را از طریق اهمیت به محیط زیست، برابری جنسیتی، جمهوری گرایی، دموکراسی و جهانی سازی شناسایی کرد. منشا همه این اصطلاحات در مجموعه اندیشه های شیعه در طی قرون متمادی است. از این رو، آینده نگری شیعه را باید به درستی از طریق تاریخ و تغییرات در سنت فکری آن درک کرد که از زمان انقلاب اسلامی در ایران در سال 1979 با در نظر گرفتن انقلاب به عنوان نقطه اوج انتظار طولانی مومنان و گام برداشتن در مسیر پایان عصر غیبت به اوج خود رسیده است. انقلاب اسلامی ایران نیز مانند سایر انقلاب های بزرگ تاریخ معاصر، ماهیتی رادیکال داشته و یک ناپیوستگی تاریخی ایجاد کرده و به آغاز یک عصر جدید در تلاش دائمی برای تکامل و تعدیل انجامیده است.
از این منظر، فوتوریسم شیعه به عنوان یک پروژه روشنفکری بر «آوف هه بونگ/ کهنه را نفی کردن و طرح نو درانداختن» هگلی از رابطه دولت-روشنفکری در تاریخ ملت غلبه کرده و دوگانگی روشنفکری-دولت قبل از انقلاب را اصلاح می کند. یک «انقلاب در انقلاب» مفهومی، دوگانگی قدیمی ناپدید شده در ظهور یک انقلاب تاریخی مبتنی بر ایمان که باعث ایجاد طبقه جدیدی از «روشنفکران» شده و اصول مدرن دموکراسی انتخاباتی و جمهوری خواهی را با هنجارهای سنتی تشیع درهم آمیخته و بیان منحصر به فردی از قوانین جدید و قدیمی را رقم زده است. در این محیط جدید، گفتمان روشنفکری به تعبیری از تاریخ عقب مانده است و برای پوشش سرعت تحول سیاست گذاری ها در ایران پسا انقلاب با سابقه جنگ ها و بحران های خارجی باید حوزه وسیعی را دربر بگیرد. در نتیجه، در بیش از 40 سال گذشته آزمایشگاه فکری جامعه پسا انقلاب در یک وضعیت اضطراری دائمی به سر می برده که یعنی شرایط مناسبی برای «روشنفکران» جدید که وظیفه اصلی «تولید معنا» به آنها محول شده، وجود نداشته است.
فوتوریسم شیعه (آتیه نگری شیعه) مدیون تنش ها و آزادسازی انرژی ها در این تاریخ دیالکتیک است که به رغم فرسودگی و جریان آن، مستقیمی در جهت تازگی و تجربی گرایی پیش می رود. به عبارت دیگر، دگر اندیشی در ذات انقلاب اسلامی و محصول جانبی آن است، یعنی سیاست فعلی در برابر مشکلات تهدید کننده بیرونی برای بقا در جنگ است. رنسانس دینی مرتبط با انقلاب اسلامی بدون آینده اسلامی هرگز بروز نخواهد کرد و قرارداد جدیدی بین حاکمان و آنهایی که تحت حاکمیت هستند، تحقق نخواهد یافت. این مساله که در قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده، نظم جدید را بر اساس یک ذهنیت مدرن تعریف می کند و حق رای و آزادی مطبوعات را به عنوان ستون های نظام جدید به رسمیت می شناسد، ارزش های اسلامی را دیکته می کند و پارادایم های غربی را به چالش می کشد و نوعی نظام منحصر به فرد و بدیع می شود که بر اصالت تاکید دارد در حالی که تجربه گرایی و عمل گرایی را ترویج می دهد. این دو متغیر گرچه تنش های خاصی از تعامل آنها ناشی می شود، متقابل نیستند و به نوبه خود به آینده نگری به عنوان جنبه ای جدایی ناپذیر از دینامیک تشیع می انجامند. در نتیجه، آینده نگری شیعه بر توانایی شناور نگه داشتن کشتی انقلاب و همراه با آن، ادامه مسیر آزمایش و تازگی استوار است که به دوباره نگری به عنوان یک اشتیاق دائمی برای بهبود نیاز دارد.
تکرار البته یکی دیگر از عناصر مهم آینده نگری شیعه است زیرا بدون آن تصور غلط از یک گسست دائمی رادیکال با وضع موجود حاکم خواهد شد که یک مغالطه ناشی از توانایی ذاتی برای درک درست عواقب بلند مدت انقلاب اسلامی با زمان در حال تغییر است. برای جلوگیری از این مغالطه ضروری است که به آینده نگری شیعه به جای یک پروژه کاملا اجتماعی ناشی از فروپاشی انقلابی تعارض بین دولت و روشنفکران، به عنوان یک پروژه جدید نگریسته شود.
فوتوریست های شیعه به عنوان پیشتازان انقلاب تنها به تغییر سیاسی رژیم گذشته و جایگزینی آن با شکل جدیدی از سیاست اکتفا نمی کنند، بلکه می کوشند انقلاب را تا سطح علوم اقتصادی و اقتصاد سیاسی گسترش دهند بدون اینکه موجب گسست بنیادی شوند چرا که در آن صورت، دستاوردهای انقلاب به نام پیشرفت از بین خواهد رفت. هویت تدریج گرایی و اصلاح طلبی آینده نگری شیعه مبتنی بر مدرنیسم سیاسی و عقلانیت مدرنیستی، داشتن یک ذهنیت مدرن سرشار از ایمان و انگیزه مهم برای خود بازتاب انتقادی را به عنوان یک پیش نیاز مهم برای جهان بینی سالم و پویا ضروری می داند.
یک مزیت کلیدی فوتوریسم شیعه این است که مجموعه سنت در واقع نوآورانه و بسیار آموزنده است که از یک سو با توجه به انگیزه سیاسی مضاعف شیعه برای صلح عملی موسوم به صلح حسنی و از سوی دیگر با مخالفت گرایی حسینی حاصل می شود؛ این دو از هم جدا نیستند و باید به عنوان شیوه ای کاملا مشروع از سیاست و همچنین دیپلماسی در تشیع درک شوند. درک فوتوریسم شیعه به آگاهی از انگیزش ها و تغییر رویه از صلح حسنی و مخالفت گرایی حسینی بستگی دارد که تداوم و ناپیوستگی ها را دیکته می کنند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :