تهدید و ارعاب تیم مذاکره کننده با چه توجیهی پی گرفته شده است؟
ذوقزدگی برجامی روحانی تضعیف جایگاه دیپلماتیک ایران در مناسبات جهانی را به دنبال دارد
دیپلماسی ایرانی – به موازات برگزاری نشست کمیسیون مشترک برجام در وین که با حضور نمایندگان ایران و اعضای ۱+۴ به همراه نماینده ایالات متحده آمریکا از سهشنبه هفته جاری برگزار شده است و قرار است تا ساعاتی دیگر دور دیگر این نشست در دستور کار ظرف های برجامی قرار گیرد شاهد مواضعی معنادار از سوی دولت حسن روحانی بودیم که به باور بسیاری از تحلیلگران می تواند دالی بر ذوق زدگی و شتابزدگی دولت برای احیای برجام و لغو تحریم ها باشد. اما این مواضع چه تاثیر دیپلماتیکی بر نشست وین خواهد داشت؟ دیپلماسی ایرانی بررسی این موضوع را با در گفت و گویی با محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل پی گرفته است که در ادامه از نظر می گذرانید:
به موازات برگزاری دور جدید نشست کمیسیون مشترک برجام که از جمعه هفته گذشته به صورت مجازی شروع شد و سه شنبه هفته جاری به شکل حضوری در وین ادامه پیدا کرد و قرار است تا ساعت دیگر هم دور سوم آن برگزار شود شاهد سخنان معنادار حسن روحانی بودیم. رئیس جمهوری در مواضع چهارشبه هفته جاری پیرامون نشست کمیسیون مشترک برجام در وین عنوان داشت فصل تازه ای در احیای برجام شکل گرفته است. از نگاه شما آیا این مواضع می تواند دالی بر ذوق زدگی و به نوع شتاب زدگی رئیس جمهور در احیای برجام تلقی شود؟ از آن مهمتر آیا این ذوق زدگی رئیس جمهور یک کشور، آن هم در زمان برگزاری نشست وین آثار مخرب دیپلماتیکی برای تیم مذاکره کننده کشور در بر ندارد هر چند که به نظر می رسد روحانی در مواضع دیروز پنج شنبه خود قدری از آن ذوق زدگی کاست؟
در پاسخ به سوال شما باید چند نکته را مطرح کرد؛ اول این که بی شک مواضع روحانی پیرامون نشست وین می تواند دالی بر ذوق زدگی و به نوع شتاب زدگی رئیس جمهور در احیای برجام تلقی شود. دوم آن که ذوقزدگی حسن روحانی برای گفت وگو و مذاکره با غربیها تنها محدود به نشست وین نمی شود، بلکه وی از سال های دور این ذوق زدگی را در مواضع و عمل خود نشان داده است. چه از زمانی که در دولت سید محمد خاتمی به عنوان مذاکرهکننده ارشد همواره نگاه خود را به غربیها دوخته بود و چه زمانی که از سال ۹۲ در قامت رئیس جمهور انتخاب شد. در همه این ادوار روحانی همواره این ذوق زدگی برای مذاکره با غرب در دستور کار داشته و دارد که اوج و تبلور این ذوق زدگی در دولت او ذیل برجام برای همه عیان شد. در بخش دیگر پاسخ به سوالتان باید گفت که ذوقزدگی رئیس جمهور پیرامون نشست کمیسیون مشترک برجام در وین، نه تنها باعث دادن پالس های غلط به طرف های غربی به خصوص اروپایی ها و آمریکا خواهد شد، بلکه ذیل این پالس ها شاهد تضعیف جایگاه دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در مناسبات جهانی خواهیم بود. ضمن اینکه تمام ذوق زدگی و شتابزدگی حسن روحانی در مذاکره با غرب هیچ مبنای علمی ندارد و مبتنی بر منطق سیاسی و خرد دیپلماتیک نیست، بلکه به دلیل ارزیابی غلط از جایگاه و وزن سیاسی و دیپلماتیک اروپا و آمریکاست. به همین دلیل روحانی همواره مواضعی را مطرح می کند که قطعاً جایگاه دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران را در مناسبات جهانی تخریب میکند؛ در جایی از آمریکا به عنوان «حُر» یاد میکند. در جای دیگر برجام را مثابه آفتاب تابان می داند. در جایی عنوان می کند با توافق هسته ای تمام تحریم های ایران بالمره لغو خواهد شد و غیره که مشابه آن در طول این سال ها کم نیست. این سخنان نشان می دهد نگاه خام دستانه روحانی به دیپلماسی و مذاکره با غرب چه آثار زیانباری برای منافع کشور در طول این سال ها در پی داشته است، آن هم برای فردی که از او به عنوان شیخ دیپلمات یاد میشود.
در بخش دیگری از مواضع چهارشنبه هفته گذشته حسن روحانی شاهد نگاه پارادوکسیکال هستیم. چرا که از یک طرف با انتقاد به قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها عنوان می کند مجلس مصوبهای داشت که البته ما نظرمان را همانوقت درباره آن گفتیم و بر نظر خود باقی هستم ولی در عین حال بیان می دارد که این مصوبه یک خاصیت داشت و این بود که واقعیت توانمندی هستهای ما به خوبی آشکار شد. وقتی آنها میگفتند سازمان انرژی اتمی طراحی کند و غنیسازی ۲۰ درصد را اجرا کند، نهتنها ۲۰ درصد راه افتاد، حتی بسیار بیش از آنچه مصوب بود تولید شد و قدرت تولید داریم. شما این نگاه دوگانه به مصوبه مجلس را چگونه ارزیابی می کنید؟
یقیناً این تناقض گویی ها به دلیل همان شتابزدگی و ذوق زدگی حسن روحانی است که در طول این سالها با شدت و ضعف وجود داشته است. من در پاسخ به سوال ابتدایی عنوان کردم که ذوق زدگی روحانی مبتنی بر شعور دیپلماتیک و هوشمندی و خرد سیاسی نیست و مبنای علمی ندارد، بلکه به دلیل ارزیابی قبل از جایگاه و وزن اروپایی ها و آمریکا در مناسبات جهانی است. به همین دلیل تحلیل جامع و همه جانبه از مسائل ندارد، به خصوص مصوبه مجلس یازدهم؛ چرا که یقینا این مصوبه باعث عملیاتی شدن گام های مهمی در کاهش تعهدات برجامی شد؛ از آغاز غنیسازی ۲۰ درصد گرفته تا استفاده از سانتریفیوژهای جدید، لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و دیگر مسائل. اتفاقا بعد از مصوبه مجلس یازدهم بود که اروپاییها و آمریکا به دنبال لغو تحریمها و احیای برجام بودند.
اما به نظر میرسد که این تناقضگویی ها تنها محدود به حسن روحانی نیست، بلکه شاهد دو یا چند صدایی پیرامون نشست وین در خود دولت هستیم. از یک طرف علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در کلاب هاوس عنوان میکند که باید شاهد لغو تحریمها و احیای برجام باشیم، اما در طرف دیگر سید عباس عراقچی معاون، سیاسی وزیر امور خارجه در نشست وین عنوان می کند که هیچ مذاکراتی با آمریکا یا هیچ کشور دیگری نداریم. اینکه اعضای ۱+۴ آمریکاییها را راضی کنند تا به شرایط ما پایبند شوند، موضوعی است که به ما ارتباطی ندارد. ما اینجا نیامده ایم که وقت خود را تلف کنیم، به طور مرتب گروههای کارشناسی را رصد میکنیم و اگر پیشرفتی وجود نیاید یا ببینیم طرفهای مقابل جدی نیستند، به کار خاتمه میدهیم. این سخنان مذاکره کننده ارشد ایران در نشست وین نشان می دهد که نباید به خروجی این نشست در جمعه پیش رو به منظور احیای برجام چندان امیدوار بود. به نظر شما این دو یا چند صدایی ناشی از چیست؟
اتفاقا به نظر من دو یا چند صدایی در خصوص احیای برجام در اعضای دولت وجود ندارد. موضع واحد دولت همان سخنانی بود که روحانی و صالحی عنوان داشتند. اما آن چیزی که سیدعباس عراقچی عنوان کرده است از نگاه من یک بازی سیاسی برای کاهش حساسیت ها، انتقادات و فشارها بر دولت برای مذاکره در نشست وین است. یعنی معاون سیاسی وزیر امور خارجه با این مواضع سعی می کند خود را چندان مشتاق مذاکره نشان ندهد. شما یقین بدانید آن چیزی که سید عباس عراقچی در گفت و گو و مصاحبه با رسانههای داخلی و خارجی عنوان می کند متفاوت از آن چیزی است که در جریان مذاکرات بیان می دارد. یعنی سید عباس عراقچی همان نگاه غایی روحانی را در مذاکرات عملیاتی می کند. پس سخنان آقای عراقچی در مصاحبه با رسانه ها بیشتر برای آرام کردن افکار عمومی و کاهش حساسیت ها ذیل مذاکرت وین است.
به مصوبه مجلس یازدهم موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها اشاره شد. ذیل این نکته به اهداف و دلایل تحرکات دیپلماتیک اعضای ۱+۴ و همچنین ایالات متحده آمریکا در احیای برجام بپردازیم. در این بین برخی از کارشناسان و ناظران امر بر این نکته تاکید دارند که موتور محرکه این تلاش ها به امضای سند جامع همکاری های راهبرد ۲۵ ساله ایران و چین باز می گردد. شما تا چه اندازه به این گزاره اعتقاد دارید. آیا نگرانی غرب بابت امضای این سند باعث شده است که اکنون تلاش های دیپلماتیک به طور فزاینده برای احیای برجام در دستور کار اروپایی ها و آمریکا قرار گیرد یا این که نگرانی غرب و ایالات متحده آمریکا به دلیل تداوم اقدامات کاهش تعهدات برجامی به خصوص بعد از مصوبه مجلس باعث تشدید این تلاش ها برای احیای برجام شده است؛ به هر حال نگرانی بابت اتمام فرجه سه ماهه ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای از بین بردن تصاویر دوربین های مربوط به تاسیسات هستهای بعد از خروج ایران از پروتکل الحاقی و نیز تاکید چند باره رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر نزدیک شدن ایران به ساخت سلاح هستهای، غنیسازی ۲۰ درصد، استفاده از سانتریفیوژهای جدید، ادعاهایی مبنی بر پیدا شدن ذرات اورانیوم با منشاء غیر مشخص و نامعلوم و غیره می تواند کاتالیزور این تلاش ها باشد؟
نکته مهمی که در پاسخ به سوال شما وجود دارد این است که اساساً اروپایی ها و آمریکا آن میزان از ذوق زدگی و شتابزدگی که دولت حسن روحانی برای احیای برجام دارد را ندارد.
اما ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا چهارشنبه هفته جاری (۱۸ فروردین) عنوان داشت که ایالات متحده در راستای احیای توافق هستهای، آماده برداشتن گامهای لازم و تحریمهای ناسازگار با این توافق است، اگر چه یک روز بعد از این ادعای سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، پرایس در مواضعی عکس خاطرنشان کرد که فشار بر جمهوری اسلامی از طریق تحریمها ادامه خواهد داشت؟ آیا دولت بایدن میتواند مطابق با ادعای چهارشنبه تحریم های ناسازگار با برجام را لغو کند؟
خودتان پاسخ سوال را دادید؛ اول این که ادعای آمریکاییها برای لغو تحریمها فقط یک موضع گیری دیپلماتیک بود و چیزی بیشتر از آن نبود. ضمن اینکه تنها ۲۴ ساعت بعد حتی همین موضع گیری و اعلام هم کنار رفت. پس آمریکاییها هیچ عجلهای برای احیای برجام ندارد. چون واقعیت آن است که دولت بایدن با مشکلات و بحران های زیاد در داخل آمریکا دست به گریبان است، از شیوع کرونا گرفته تا چالشهای اقتصادی، معیشتی و اجتماعی. این مسایل بر تحولات دیپلماتیک مانند برجام سایه انداخته است. البته در این بین اروپایی ها تمایل و جدیت بیشتری برای احیای برجام دارند. پس نه امضای سند ۲۵ ساله همکاریهای راهبردی ایران و چین و نه اقدامات کاهش تعهدات برجامی نمی تواند باعث شود که در نهایت شاهد لغو تحریمها باشیم. آمریکا تا زمانی که به منافع خود دست پیدا نکند لغو تحریم ای در دستور کار قرار نمی دهد.
نکته مهمی که در این بین لازم به ذکر است نحوه موضع گیری رسانهای و سیاسی منتقدان برجام است که تا مرز تهدید و ارعاب تیم مذاکره کننده ایران در نشست وین هم کشیده شد. هرچند که برخی این موضعگیریها را ناشی از نگرانی این جریان در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ می دانند و به همین دلیل از هر طریقی مانع از احیای برجام می شوند، اما تا چه اندازه این مسئله را نزدیک به واقعیت می دانید؟
این مسئله هیچ ارتباطی به جریان اصولگرا و یا اصلاح طلب و همچنین مسائل مربوط به انتخابات ۱۴۰۰ ندارد. هر فردی که عالم و نگران منافع جمهوری اسلامی ایران باشد در خصوص احیای برجام موضعی واحد و مشخص خواهد داشت و آن هم ناظر بر آن است که به دلیل همان ذوقزدگی، شتابزدگی و نگاه غیر علمی و غیر کارشناسی دولتی ها در ارزیابی و تحلیل جایگاه و وزن غربی ها در مناسبات جهانی این نگرانی وجود دارد که تیم مذاکره کننده ایرانی در نشست وین مشابه مذاکرات ژنو و برجام عمل کنند و دوباره امتیازاتی را به طرفهای غربی بدهند و تعهداتی را برای کشور شکل دهند که یقیناً منافع ملی کشور را تحتالشعاع قرار خواهد داد. لذا اگر آقای عراقچی و تیم مذاکره کننده با هوشیاری سیاسی و هوشمندی دیپلماتیک در دور جدید مذاکرات کمیسیون مشترک برجام در وین حاضر می شدند این نگرانیها وجود نداشت، اما عملکرد شخص آقای عراقچی و تیم مذاکره کننده دولت حسن روحانی در طول سالهای گذشته از مذاکرات ژنو تا برجام این نگرانی را به وجود آورده است که احتمالات در وین هم امتیازات و تعهداتی را برای ایران ایجاد کنند که خسارات جبران ناپذیری برای ما به همراه دارد. اینجاست که مجددا تاکید دارم نباید به مواضع اعلامی آقای عراقچی اعتنا کرد، بلکه باید مواضع اعمالی و پشت پرده ذیل مذاکرت فعلی وین را مبنای تحلیل و نگرانی داخلی قرار داد. به هر حال واقعیت این است که اگر مذاکره کنندگان ما حرفه ای و واقع بینانه وارد مذاکره می شدند جای نگرانی نبود و نیازی به رایزنی پیش از انجام مذاکرات نبود و یا حتی شاهد این دست نگرانی های داخلی نبودیم، اما تجربه بد و کارنامه پر از غلط تیم مذاکره کننده ما باعث شده است که اکنون شاهد این مواضع باشیم.
با این وجود آیا شما تهدید و ارعاب تیم مذاکره کننده را توجیه پذیر می دانید؟
من برخی مواضع را تهدید تیم مذاکره کننده تلقی نمی کنم. این برداشت شماست. اما اگر کسی هم اقدام به تهدید و ارعاب تیم مذاکره کننده کرده است باید خود پاسخگوی مواضعش باشد. با این حال در نهایت بازم تاکید می کنم که به هیچ وجه منطقی نیست که در شرایط حساس کنونی تیم مذاکره کننده ای که کارنامه موفقی در مذاکره با اروپا و غرب نداشته است برای احیای برجام به وین اعزام شود. میزان شناخت محمد جواد ظریف، سید عباس عراقچی، علی اکبر صالحی و دیگر اعضای دولت از برجام که دست پخت خود آنهاست به قدری پایین است که حتی برخی بندها و کلماتی که در برجام وجود داشتند را با قاطعیت انکار می کردند. زمانی هم که برجام به آنها نشان داده میشد عنوان میکردند که ما از وجود چنین کلماتی بی خبریم. آیا با چنین کارنامهای از تیم مذاکره کننده نباید جای نگرانی داشت؟
نظر شما :