هوگو چاوز کيست؟

شما هرگز به قدرت باز نخواهید گشت

۱۴ اسفند ۱۳۸۵ | ۱۶:۳۱ کد : ۲۰ اخبار اصلی
هوگو چاوس با پیروزی در انتخابات سال 2006 توانست يک دورة شش سالة دیگر را در سمت ریاست جمهوری ونزوئلا آغاز کند. چاوز با شعار توزيع نفت بين مستمندان به قدرت رسيد و توانسته ظرف هشت همچنان محبوبيت خود را حفظ کند
شما هرگز به قدرت باز نخواهید گشت

هوگو چاوس با پیروزی در انتخابات سال 2006 توانست يک دورة شش سالة دیگر را در سمت ریاست جمهوری ونزوئلا آغاز کند. این درحالی بود که او بیشتر به مدت هشت سال براین مسند تکیه زده بود. چاوس همچنین پس از احراز اکثریت آراء به طرفدارانش وعده داد تا با اعمال تغییراتی درقانون اساسی، دوران ریاست جمهوری خویش را ازسال 2012 به بعد تمدید خواهد کرد. تصمیم او درحقیقت تأثیری برشعار همیشگی اش علیه گروه های مخالف یعنی «شما هرگز به قدرت برنخواهید گشت» بود.

 

    رئیس جمهور فعلی ونزوئلا در28 ژوئیه 1954 درشهر سابانه تا درایالت باریناس متولد شد. پدرش معلم بود و درهفده سالگی به آکادمی نظامی کاراکاس وارد شد. چاوس جوان همپای علاقه ای که به ورزش بیسبال داشت به سوی آرمان های انقلابی «چه گوارا» و «سیمون بولیوار» نیز کشیده شد و به آرمان های آزادی خواهانه دل بست.

 

    شیفتگی اش به مبارزه های استقلال طلبانه آمریکای لاتین به گونه ای بود که فیدل کاسترو، رهبرکوبا را «پدر» می نامید. چهارسال از ورود او به ارتش گذشت تا به درجه ستوان سوم دریکان چرتازان رسید. چاوش اما برای ورود به خمسه قدرت فقط تا 38 سالگی طاقت آورد. سال 92 اقدام به دو کودتا علیه دولت کارلوس آندرس پرس کرد که هر دو نافرجام ماندند. کودتاچیان دستگیرشدند ولی این اتفاقات موجب شدند مردم که اغلب از فساد حاکم بر دولت ونزوئلا ناراضی بودند با چهرة رهبر کودتاچیان آشنا شوند. او که پس از کودتای نافرجام دوم به حبس محکوم شده بود پس از گذر دوسال به دلیل فشار افکار عمومی از زندان آزاد شد.

 

   چاوس اما پس از زندان به جای عملیات نظامی به فعالیت های سیاسی روی آورد و«جنبش انقلاب پنجم» ثمرة این تغییر نگرش او بود. هوگو چاوس سرانجام با اخذ پنجاه وشش درصد آراء در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا توانست به ریاست جمهوری ونزوئلا انتخاب شود.چهارسال بعد دولت او با کودتایی سقوط کرد ولی به مدد تظاهرات سراسری کمتر از دو روز به قدرت بازگشت . چاوس ادعا کرد این کودتا از سوی ایالات متحده برنامه ریزی شده است که این مدعا روابط دو کشور را به تیرگی محض کشاند. آن چنان که بیشتر مخالفت دولت ونزوئلا علیه حملات نظامی آمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر سطح این روابط را به حداقل رسانده بود. این تنش درسپتامبر 2006 ودراجلاس مجمع عمومی سازمان ملل که جورج دبلیو بوش، از سوی چاوس شیطان نامیده شد به اوج رسید.

   جدا از خصومت با کاپیتالیسم ایالات متحده، چاوس همیشه براین شعارکه« برای نابودی فقر باید به مردم اقتدار بخشید» وفادار مانده است.  از شعارهای همیشگی او می توان به «جاده کاپیتالیسم به جهنم می رسد» و «عیسی مسیح به انقلاب رأی داده است» اشاره داشت. درعین حال سیاست های رئیس جمهوری ونزوئلا که البته سیاست های رادیکالی نیز هستند از سوی کارشناسان سیاسی به «سوسیالیسم قرن بیست ویکم» تعبیر شده است.

 

   تحلیل گران سیاسی موافق با چاوس ادعا می کنند که برنامه های اقتصادی وی که برپایه شعار توزیع ثروت حاصل از درآمد نفت درمیان طبقات محروم بوده، محبوبیت چاوس را نزد مردم ونزوئلا بسیار افزایش داده است. او حتی طی یک نظر سنجی درسال 2004، شصت درصد از رأی دهندگان را موافق اصلاحات خود دید که البته مخالفینش همیشه صحت این همه پرسی را زیرسئوال برده اند. ناراضیان دولـت چاوس معتقدند اشغال تمام مناصب سیاسی از سوی نزدیکان چاوس و سوسیالیسم حاکم بر برنامه های دولتی این کشور، ونزوئلا را به سوی تشکیل  یک کوبای جدید و منزوی دیگر سوق می دهد و درعین حال پایه های یک دیکتاتوری دیگر را مستحکم می سازد.

 

درعین حال بررسی های انجام گرفته بر وضعیت زندگی حال حاضر مردم ونزوئلا نشان می دهد، شعارهای آشنا چاوس مبنی بر تدارک تحصیلات رایگان و مطلوب برای آحاد مختلف مردم و نیز ارائه خدمات بهداشتی مناسب محقق نشده و نرخ فقر و بیکاری با وجود ثروت هنگفت نفتی این کشور به شدت نگران کننده است. هوگو چاوس اما در پاسخ به این انتقادات بارها یادآور شده است که «انقلاب بولیوار ونزوئلا» تا پایان سال 2006 مرحله گذار خود را طی می کند و پس از آن برنامه های انقلابی او به ثمر می نشیند.

 

با وجود این مسائل کشور ونزوئلا به علت موقعیت استراتژیکی اش ونیز مقام نخستی که درمیان کشورهای صادرکنندة قاره آمریکا دارد، نقش مؤثری درتصمیم گیری های تجاری- سیاسی منطقه ایفاء می کند. دراین میان هوگو چاوس نه تنها درتلاش است با ایجاد پلی میان دو طیف فقرا و اغنیا جامعه ونزوئلا، دوران حکومتش را افزون کند که می کوشد با کشورهای بیشتری از جمع کشورهای آمریکای لاتین مناسبات گرم تری پیدا کند. آن چنان که درطی سالیان  گذشته با کشورهایی که از سوی ایالات متحده «محورهای شرارت» نام گرفته بودند، روابط نزدیکی برقرارکرده است.


نظر شما :